|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
 |
|
تاریخ انتشار: 10.04.2014
سیگنالهای جعبه سیاه 1979 !
جعبه‌های سیاه به یک راهنمای یابنده زیرآبی یا ULB نیز مجهز است ، وضمن ضبط وقایع روزانه میتوانند وقایع بعد ازسقوط را هم پیش بینی و حتی آنالیز کنند . در صورت سقوط در آب ، این بخش امواج مادون صوتی منتشر می‌کند که توسط گوش انسان شنیده نمیشود ولی به سرعت توسط سنسورها و تجهیزات آکوستیکی موجود تشخیص داده می‌شود. سنسور موجود درون این بخش به محض تماس با آدم ، آنرا فعال می‌کند. فرکانس پالس‌های فرستاده شده توسط ULB برابر ۳۷٫۵ کیلوهرتز بوده و از عمق ۲۰ هزار پایی تاریخ توان رسیدن به سطح را دارند. زمانی که ULB فعال می‌شود ، در هر ثانیه یک بار به صدا در می‌آید و این عمل را تا ۳۰ روز انجام میدهد. واحد ULB توسط باتری کار می‌کند و احتمال آسیب دیدگی آن در اثر ضربات شدید بسیار کم است....
سهراب سپهری درجایی گفته بود : مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی بودم بدون اینکه خدایی باشد....و من یاد هدایت بودم در نوزدهم فروردین 1393 . خلاصه که هدایت با سپهری قاطی شده بود .
زبونم لال و لال از دنیا برم اگه قصد مقایسه خودم با سهرابِ عزیز رو داشته باشم ولی همین جمله سهراب مرا واداشت تا باردیگر و با اتکاء به جعبه سیاه ، زندگی خودم را آنالیز مکرر کنم . من درخانواده نسبتا "مذهبی سنتی" و جامعه ای به شدت مذهبی وسنتی زندگی و رشد کردم . از همان کودکی نسبت به مذهب ابتدا حالت بی تفاوتی داشتم . بعدها و در دوران ابتدائی وقتی پدرمان با کمربند شاهنشاهی که ابزارکارش بود ، ما را با نماز آشنا کرد ، نسبت به دین و مذهب حالت دافعه پیدا کردم . دائی مرحوممان وقتی بطری 5 سیری عرق را میخورد و مست میکرد و قرآن تفسیر میکرد و به ما بچه ها هم پول میداد گیج شده بودم و از همانجا حس طنز هم گرفتم . با تعویض نظام سیاسی در سال 1979 وقتی اولین بار برادران " حزب الله " دربحث چماقها را با اتکاء به قرآن بیرون کشیدند حالت دافعه تبدیل به نفرت شد . روزی که یکی ازرفقای اکثریت درخیابان چهارباغ اصفهان بحث میکرد وآن برادران حزب الله ازش حفاظت میکردند ، خنده ام گرفت ، شلاقهایی که با تلاوت آیه قرآن خوردم ، تیر خلاصهایی که با آیه قرآن زدند ، خلق پروژه رفع ابهام در زندان مجاهدینِ رهبرعقیدتی با توسل به همین قرآن....و خلاصه مثل گیجهای ضربه خورده ، تلوتلو خوردم تا همین چند سال پیشا !
نمیدانم این صفا و مروه درونی سمبلیک من را چی باید بهش گفت ؟ ولی یه روزی فکرمیکردم که این یک مثلثی است که ضلع پایه ای آن گُم است . سگ دو زدن یا صفا و مروه بین استالین و محمد....نباید ادامه پیدا میکرد. ومن خوم را مثل نقطه ای در خط همان ضلع پایه " انسان " پیدا کردم . این تعیین تکلیف درونی را مدیون اعمال خمینی و رجوی و بقیه حاکمان و سایه های دینی هستم . به قول هدایت این هم زندگی من است .
'دریافت سیگنالهای بیشتر از هواپیمای گم‌شده ایرانی در 1979'
- بکش و بعد ببخش و فراموش کن....
- بازم بکش و بازم ببخش و فراموش نکن....
- حداقل ببخش....فراموش نکردی به تخمم....
- فقط 2 ماه دیگه حکومت اسلامی با بمب اتم فاصله ....
- بازم 2 ماه دیگه با بمب اتم جمله سازی.....
- این 2 ماه کلا تا همیشه قابل تمدیده....
- سرنگون میکنیم بزودی...و سرنگون شدیم قبل از آن.....مسعود مریم....مریم مسعود....
- ارتش آزادی سوریه متخصص سربریدن انسان ، حاکمییت سیاسی ، سابیدن به الک.....
- ادامه مذاکرات هسته تا دسته مبارک بادا بادا ....
- ظریف بگوید که تا اردیبهشت ماه پیش نویس توافق نهایی شود.....
- ابوطالبی پخته گزینه مناسبی نیست....خامش حال میده !
- مجوز صدور قطعات بوئینگ از غرب صادرشود....که به معنی مرحله ای از فاز چپاندن اسلام رحمانی است....
- دوستان افراطی حکومت اسرائیل، بهترین دوستان حکومت اسلامی ایران اند....
- رسانه های اپوزسیون ایرانی ، با محصولاتی فقط برای خنده....اکبر پونز گنجی گاندی یا ماندلای ایرانی ، شیرین جایزه نوبل گرفت ، فراخوان با شش و نیم امضاء جهت ارسال به سطل آشغال....لطفا یه پرس کمونیست با یه استالین اضافه....واسه ما یه دیزی شاهنشاهی...آنجا که نباید کرد ، کردن یا نکردن ، مسئله این است....حساب ما اصلاحاتی ها چقه شد آبجی ؟
جعبه سیاه سقوط 1979 هنوز روزانه سیگنالهای جدید میدهد !
با یاد صادق هدایت
اسماعیل هوشیار 09.04.2014
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس