یک سال گذشت !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

نزدیک به یک سال پیش وقتی این سایت تیف راه اندازی شد کمترکسی تصویری واقعی در ذهنش بود که تیف به کجا روان است و اصلا چیست ؟ فکرساختن این سایت با چنین محتوایی از دوران زندان تیف هر روزبازسازی میشد . با نوشتن کتاب تیف ، در دوران زندان و نظرخواهی با دوستانی که آنها هم هیچ تصویری واقعی از دنیای بیرون در ذهنشان نبود و درعین تائید بر نوشتن ...، اما انتشار آن را مشروط کردند به بعد از سرنگونی رژیم اسلامی !

من به همه نظرات گوش دادم و گوش میکنم . اما دغدغه ابتدائی من سالم رسیدن به نقطه ایی امن بود تا بشود چنین فکری را به صحنه عمل کشاند . نمیدانستم سالم میرسم یا نه ؟ خبرغرق شدن 2 تن از بچه های تیف به من یادآور کرد که منتظرهر صحنه ایی باشم . وصیتنامه هم نوشتم و به همراه دست نوشته هایم با کامپیوتربه دوستانی منتقل کردم و گفتم : اگر نرسیدم انتقال این نوشته ها و تجربه ها کار شماست .

اینکه چه کشیدیم خودش داستانی است که درآینده با جزئیات به آن خواهم پرداخت . ولی به هرحال رسیدم . با کمک خانواده همتی . بار اصلی به دوش ناهید همتی بود یک همکاروآشنای فکری و یار قدیمی . زندگی مرا نجات دادند ومن با همت این خانواده توانستم به زندگی بازگردم .

یکی از گناهان بی شمار و کبیره این خانم ناهید همتی این است که چرا پیام تبریک به سایت اسماعیل هوشیار (تیف ) فرستادی ؟!این بابا خروس وزارت اطلاعات است و هر ارتباطی با این فرد از نظر رهبر عقیدتی رابطه با وزارت اطلاعات است و از این حرفها...

حتی قبل از داستان سایت تیف هم خانواده و ناهید همتی مارکها را خورده بودند ،در جریان کمک و نجات من از عراق ،که در واقع زندگی تازه ایی به من بخشید. کمک انسانی را فقط انسانها میتوانند بکنند. والا هنر اسلام چیزی جز مرگ نیست ، حال چه فیزیکی و چه درونی...

داستان فقط  به فرد من و خانواده همتی محدود نمیشود . در رابطه با کل زندان تیف ما از ابتدا شاهد خیلی اعمال و حرفها از طرف مجاهدین بودیم . بعد از یک سال ارتش امریکا اجازه تماس تلفنی به زندانیان تیف را داد و البته به شرط و شروطی.....و 15 دقیقه در هر ماه ! در اولین تماس تلفنی که با اروپا و دوستان قدیم داشتم ، آنها گفتند که مجاهدین اعلام کرده اند که تو به ایران رفته ایی و با رژیم کار میکنی ! در اکثر کشورهای اروپایی نشست رسمی گذاشته بودند ، آلبوم درست کرده بودند ، عکسهایی از زندانیان تیف را که ارتش امریکا در اختیار آنها گذاشته بود در این آلبومها چپانده بودند و شبیه کار مالی اجتماعی هواداران را توجیه میکردند که : زندانیان تیف همه مشروب خوار و همجنس باز شده اند و هر کس از ما جدا شود اینجوری میشود ! هدف یک یا بیست و یا افراد مشخصی نبودند . بر طبق قانون اسلام انقلابی کل تیف باید تخریب میشد !

حتی به خانواده من در ایران رسانده بودند که اسماعیل هوشیار در ایران است و خانواده من 6 ماه تمام به زندانها و اطلاعات و سپاه و هر طویله ایی سر زده بودند !

رهبر عقیدتی حساب همه چیز را در توافق با پنتاگون بر سر زندانیان تیف کرده بود ، به جز یک چیز....و آن اینکه عده ایی از زندانیان تیف به مدت 5 سال در زندان و زیر سم ارتش امریکا دوام بیاورند و استقلال خودشان را حفظ کنند !

ناهید همتی و تک تک اعضاء خانواده اش از همان نسل بیشمارانی هستند که به مجاهدین اعتماد کردند ، چون اصل مبارزه برایشان مهم بود .تا اینکه از چند سال پیش به دلایل مختلفی که در این مختصر نمیگنجد ، عطای جامعه ی  بی طبقه توحیدی و اسلام انقلابی و این حرفها ......را به لقایش بخشیدند و از آن زمان تا به حال چه چیزها که از طرف مجاهدین شنیدند . در ژوئن 2004 هم یک بار ناهید همتی برای تعیین تکلیف مسائل و سوالاتی با یک عضو دیگر خانواده سری به پاریس زد و درب کاخ ریاست جمهوری مریم رجوی را زد . اما هیچ جوابی نمیگیرد و تنها حرفی که از زبان مریم رجوی میشنود این بود که : شما باید بدهکار مسعود باشید که اجازه داد قبل از مرگ هایده همتی ( خواهرتان ) او را ملاقات کنید ! خسته نباشید .

فعلا بگذریم . فقط در سالگرد یک سالگی این سایت میخواهم گریزی به همه جا بزنم .

حدود 2 هفته بعد از اینکه سایت تیف راه اندازی شد مجاهدین یک اطلاعیه دادند که : این اسماعیل هوشیار ( سهراب ) خروس وزارت اطلاعات است و از این حرفها....

امضاء این اطلاعیه را هم شخصی به نام کرم اسلامی زاده که حالا پادوی مجاهدین شده است ، کرد . حاج کرم در زندان تیف با ما بود برای ارتش آمریکا جوش کاری میکرد .دیوارهای زندان خودمان را محکمتر میکرد ، به ارتش آمریکا رهنمود میداد که شما چکار کنید تا ما نتوانیم فرار کنیم ! به سرهنگ نرمن هم قول داده بود که یک کتاب در باب خوبی های ارتش آمریکا خواهد نوشت !!

اما این اطلا عیه با امضاء حاج کرم همه حرف نبود . این اطلاعیه را گذاشتند در ویترینها و سایتهای خودشان برای نمایش و ذهن هواداران.

ادامه داستان و بقیه حرفها یواشکی و زیر پوستی انجام میشد . برخوردها و تلفنهای مختلف از طرف بسیجیهای مجاهدین که خودشان را هوادار میدانند ، به کسانی که از قدیم مرا میشناختند....

الو سلام...

حالت چطوره....نیستی....خانواده خوبن......کار پیدا کردی......راستی چند وقتیه از مقاومت دور شدی.....خیلی مواظب باش.....راستی میدونی این سایت تیف مربوط به وزارت.....اسماعیل رژیمیه.....به بقیه هم بگو مواظب باشن....

تلفن بعدی..

الو سلام....

 خوبی.... میدونی ....سهراب....وزارت....سایت .....پول.....مزدور.....اسماعیل.....رژیم.....

این خانم نتونسته خوب توضیح بده ، چون اصلا نمیدونسته جریان چیه و چی رو باید توضیح بده !

مخاطب بهش میگه که متوجه نمیشم  چی میگی....درست حرف بزن....

و هوادار مجبور میشه کلام آخر رو اول بگه : این سایت تیف ، اسماعیل هوشیار( سهراب ) رژیمیه....

طرف هم جواب میده : پیش من این حرفها را نزنید، به هوادارن خودتان در ماداگاسکار بگید شاید باور کنند ....

طنز داستان خیلی عمیقتر از این حرفهاست . ولی من مطئننم که 90 درصد از این هواداران اصلا نمیدونند که سایت چیه ؟ چون من خودم زمانی هوادار بودم و میدونم هوادار یعنی چه ؟ این مجاهدین حتی ما را در آن زمان سرزنش میکردند که چرا میخواهید زبان یاد بگیرید ؟وای به حال چیزهای دیگر...جای تعجب نیست که اگر هواداری سایت را با ص نوشت...البته سایت با ص هم کار خودش را میکند.

بابا جان به زبان ساده بگویم : سایت یک چیزی مثل صندوق پستی است. فرقش با صندوق پستی این است که داخل صندوق را کسی نمیتواند ببیند ، و لی سایت مثل آکواریوم میماند و همه میتوانند داخل آن را ببینند....هر سایتی هم یک معمار و سازنده دارد که در مقابل دریافت دستمزدی آن را میسازد .

برخورد دیگر در خیابان و اتوبوس . یکی از همان بسیجیهای مجاهدین که میگوید من هوادارم . او هم از همان تمها و واژه ها و حرفها ، برای دختر کوچک ناهید همتی میزند . منتها این بار طرف خیلی آدرس را عوضی رفته بود . دختر کوچک ناهید همتی قبلا چند سالی عضو ارتش آزادیبخش هم بود و به طرف جواب میدهد : اینقدر از این روضه ها نخوون من خودم در جریان همه چیز بودم . در ضمن تمام مخارج سایت تیف را من کمک کردم. حتی اگر لازم باشد از همسایه ها قرض میگیرم .

راستش از اول هم نه دلخورشدم و نه تعجب کردم . طرف زندگی خودش را میکند و سقفش هم همین است ادعاهای آنچنانی هم ندارد . اما در مورد عده ایی دیگرکه خودشان را مسئول و روشنفکر میدانند قضیه کمی فرق میکند . شاید هم فرقی نمیکند و من متوهم هستم سقف شعورسیاسی جامعه ایرانی اگربیشتر باشد باید در جایی خودش را نشان بدهد  منظورم فقط در حرف نیست . اتفاقا چند روز پیش با خاله جانم گپ میزدم و خاله چقدرقشنگ حرف میزد :

/ من به آزادی بیان و آزادی مطبوعات ...اصل انتقاد از خود و انتقاد از دیگران...احترام میگذارم.....

/ اما چون شریط حساس است باید به صورت کارشناسی ، ارزیابی کرد و فعلا بی خیال.....

/ سانسوربد است ...اما....

/ خود سانسوری بدتراست...اما...

/ من همه چیز هستم...اما...

/ تو همه چیز هستی...اما....

طی یک سال گذشته و دررابطه با این سایت ، تجربه شد که خیلی ها ازسمت و سوی فکری این سایت بدشان میاید و با میوه روشنگری حالشان بد میشود .

طی یک سال گذشته ، تجربه شد که خیلی ها از سمت و سوی سیاسی این سایت حالشان بد میشود که البته طبیعی است .

طی یک سال گذشته تجربه شد که خیلی ها از سبک نوشتن من حالشان بد میشود واین هم خودش را در همه جا نشان داد .

طی یک سال گذشته تجربه شد که خیلی ها نه به طرز فکر و نه به خط سیاسی و نه به ادبیات این سایت کاری ندارند آنها به اسم این سایت و نام مسئول سایت ( بنا به فرموده ) به شکلی فرمایشی و یا ذاتی حساس شده اند .

من به کار خودم مطابق روال گذشته ادامه میدهم از تجربیات دیگران استفاده میکنم وتجربه خودم را در اختیار دیگران میگذارم . در مبارزه با ارتجاع در تمامی اشکال نه نیازی به 30 بیل هست ونه ریش پروفسوری و نه امکانات و....! فقط اراده و باورلازم دارد . باید حسابگر نبود...باید تعهد را فهمید...

افراد و احزاب سیاسی در اندیشه‌ها و برنامه‌های خود نمیتوانند از روی بخار معده حرف بزنند  . آنها لاجرم بازتاب میدهند تعلقات طبقاتی یا سیاسی خودشان را . روشنفکری وصله ایی نیست تا به هر کسی از پس عینک طبقاتی و در نتیجه با انبوهی از اندیشه‌ها، برداشت‌های من درآوردی ارزیابی‌ها و برنامه‌ها ی " من بهترینم " بچسبد . در رابطه با جنبش مردم ایران هم همین است و تا امروز همه تلاش کرده اند تا تصویر مورد دلخواه خودشان را نمایش دهند.

من به عنوان مسئول این سایت سرشار از کمبود و اشکال هستم . هر مسیری از ابتدا بدون اشکال نیست اما تلاش برای رفع اشکالات ...، باعث ارتقاع خودم میشود . وای به روزکسانی که فکر میکنند کارشان هیچ اشکالی ندارد .

 در آستانه یک سالگی عمر سایت تیف از همه دوستانی که مشوقم بودم...کمکم کردند...منتقدم بودم...قدردانی میکنم و ازتمامی مخاطبانم به خاطر تمامی اشکالات این مدت پوزش میطلبم و برای تمامی سانسورچی های قیچی باز ، آرزوی سلامتی میکنم .

از اشتباهات و اشکالات اجتناب ناپذیر که در طبیعت هر مسیری است که بگذریم... خط مشی این سایت نه رنگ میشود و نه رنگ میکند . همگام با جنبش مردم ایران ، این سایت بازتاب میدهد واقعیتهای سیاسی موجود را و افشاء میکند تفکرات و چهره های مرتجع سیاسی و فکری را ، در هر مقام و اندازه و شکلی ..... بدون هیچ اما و اگر و حسابگری .

پدیده مقدس " نقد " تابع هیچ زمان و مکانی نیست . فهم این موضوع راه رشد شعور را هموار میکند ، شک نکنید و امتحان کنید !

 

اسماعیل هوشیار

20.01.2010

ژنو

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس