اندرحکایت ناتمام ما !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

سعید جان سلام . ضمن سلامتی و شادی برای تو وخانواده و بقیه دوستان و رفقا .....

چه دل خوشی داری عزیز جان ...کدوم حزب ؛ کدوم برنامه ؛ فعلا که متاسفانه اپوزسیون ایرانی درهرگوشه ای از دنیا یه بقالی یا سوپرمارکت باز کرده اند و مشغول کاسبی هستند . اسمش رو گذاشته اند مبارزه.....حکومت اسلامی هم به همین دلیل 33 سال دوام آورد ....... حداقل یکی از دلائل اصلی همینه ! هیچ اپوزسیونی دنبال پایگاه مردمی نیست چون نیازی نداره ، چون با منافع و خواسته های مردم غریبه است و کاری به مردم ندارد . حفظ خودش و...... پول و قدرت کجاست !!!؟؟؟؟( البته به طورعام )

کامنت بالا کارمن است درفیس بوک خطاب به یک دوست ؛ در تاریخ 24 اسفند که نوشته بود :

 تصور کن حتی اگر تصور کردنش سخته.. ... دوستان اگر این چهارشنبه سوری متعلق به یکی از کشورهای اروپایی که فرض کنیم دارای دیکتاتور و حکومتی مانند جمهوری اسلامی داشتند بود آیا فکر نمی کنید که احزاب و اپوزیسون مردم خود را حتی از خارج درون کشور را هدایت می کرد و برنامه آمادگی جسمانی و رزمی را از طریق اینترنت آموزش میداد و آنها را برای یک نبرد جانانه در مقابل یک حکومت مستبد و عقب ما نده مذهبی آماده می ساخت و آن حکومت را در همان سالهای نخست زمامداری سرنگون می ساخت ؟ پس احزاب ما در کجا ها حاضرند ودر کجاها غیبت دارند و اگر به آموزش مردم اقدام می کردند آیا پایگاه مردمی پیدا نمی کردند؟

اسماعیل عزیزم: این تنفر شما از حزبیت جلوی دیدن واقعی را گرفته. چرا مدعی هستی که همه احزاب و سازمانها "بقالی" هستند غیر از اینه که تبلیغات رژیم اسلامی هم می خواد همینور تو اذهان بکنه و مردم را کاملا نا امید بکنه؟ آیا کمونیزم کارگری و حزبش "بقالی" هست؟ بسیاری از مقالات سایت خودت از فعالین همین جنبش و همین حزبه. حرفهای حساب اکثرا توی همین حزب و جنبشه و تو هم مواضع سیاست بسیار نزدیک هست به همین حزب و جنبش. فکر می کنم اینجوری نمی تونی سیاست و فرهنگشو جلو ببری. درسته تو فرقه مجاهد زندگیت سوخته اما دلیل تنفر از تحزب نمی شه. می بوسمت

این یکی کامنت بالا مربوط به سعید صالحی نیاست خطاب به من ؛ به همان تاریخ در فیس بوک....

واما بعد

بیدارکردن کسی که خوابش سنگین است شاید مشکل باشد ولی شدنی ست . بیدار کردن کسی که خودش را به خواب زده است ولی غیرممکن است !

موضوع نه تنفراست و نه ایجاد فضای ناامیدی ! دست برقضا خیلی هم امیدوارم که مردم هستند . تاریخ انسان با اشخاص و احزاب شروع نشده ؛ که بود و نبود جریان یا فردی متوقفش کند . موضوع کارحزبی البته خیلی هم مثبت است تا زمانی که تاثیر مشخص روی روند سیاست درجامعه بگذارد . والا به سخنرانی وسمینارو حرف و عکس و فضای مجازی باشد همه "مدعی" بهترین هستند . هرجریان "مدعی" که نمیتواند موتورمحرک حرکتهای مردم باشد شما بگو چه اسمی مناسبش است ؟ واقعیت اینه که تمام جریانات خارج از ایران به دلیل گسست طولانی از عنصراجتماعی هیچ دید واقعی از تضادهای جامعه و شناخت درست جامعه شناسانه ازدرون ایران ندارند .

انعکاس هرمطلبی درسایت من نشانه وجود طیف مختلف فعالان سیاسی هم هست که دیدنی ست . موازی بودن اغلب نظرات سیاسی انسانهایی که اعضای حزب شما هم هستند...با نظرات من دلیلی براینکه کعبه ای وجود دارد ؛ نیست . اینکه درعمل کدامیک از گزینه های موجود بهترین است طبعا از نظرشما حزب خودت است واز نظردیگران جریان خودشان.....اینکه درعمل توان تاثیرگذاری کدام جریان برتحولات پیش رو بیشتر است ....را خواهیم دید . نیازی به بحث هم نیست . شما مدعی بهترین هستید؛ انجام دهید وبه همین روش ادامه دهید؛ و مبارکتان . آن دیگران هم میگوید من...مبارکش. ولی من به دلخوشی کاذب نیاز ندارم .

گفته بودی که تحزب و هژمونی حزبی مثبت و خوب است . گفتم حق با توست . هژمونی حزبی پیوند اجزاء داخل ظرف را مستحکم میکند و هژمونی انفرادی و دسته بازی باعث تفرقه میشود . گفتی که انشعاب یعنی تکامل... ! گفتم : یعنی زمان منصورتکاملی درکارنبود ؟ گفتی زمان منصورهم خیلی ها رفتند ...گفتم : به صفت فردی بله... و این همیشه طبیعی هم هست ولی به صفت انشعاب ، کجا هستند و نامشان چیست ؟

گفتم همه خوب حرف میزنند ولی عمل نه....! گفتی :  کوروش فقط حرف میزند و ما نه !

بعضی شخصیتهای تاریخی هستند که درتاثیرگذاری آنها نمیشود شک کرد؛کاریزمای منحصربه فردی دارند .این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به کار برده می‌شود تا زیرمجموعه‌ای از رهبرانی را که با استفاده از توانایی شخصی خود می‌توانند تأثیراتی عمیق و استثنایی در بیرون خود داشته باشند، توصیف کنند. رهبری کاریزماتیک، خصوصیتی نیست که ذاتی در تمامی افراد وجود داشته باشد . اکتسابی و ژنتیک هم نیست. خصوصیت کاریزماتیک، همیشه همراه فرد نیست. دریک کلام منحصربه فرد است استفاده مثبت یا منفی از این ویژگی استثنائی بسته به انتخاب خود افراد دارد . اما نقش تاریخی آنها علیرغم هرضعف و اشکال فردی قابل کتمان نیست و در مواردی قابل احترام است . لنین یکی از آنهاست . میشود نقدش کرد و از اشکالاتش گفت ولی نقش تاثیرگذارش را نمیشود تحسین نکرد و نادیده گرفت . تا زمانی که لنین زنده بود استالین و تروتسکی درچپ و راستش و از نزدیکترین یارانش بودند ولی جیک نمیزدند .ولی بعد از لنین ناگهان استالین و تروتسکی هردو فرزندان اتل خان دشت شدند و دیدیم که چه شد ...!

بعد از منصورهم همین داستان درکادرچپ ایران تجربه شد. تا زمان حیات منصورنه حمید و نه کوروش و نه هیچ کدام از یاران نزدیک منصور را نمیدیدی. یعنی حضورداشتند و فعال هم بودند اما منصورو تاثیرگذاریش کجا و بقیه کجا ؟ بعدازمنصورهنوز آن کاریزمای تاثیرگذار یافت نشده است . دلیل انشعابات اسمش تکامل نیست . دلیل ریزبینی من اسمش یاس و ناامیدی و تنفر نیست . ما تا حدودی هم را میشناسیم .... دفاع تو از کارحزبی کردن مثبت است ؛ من هم با کارتشکیلاتی و حزبی نه تنها مشکلی ندارم بلکه آن را مثبت میدانم . ولی کارحزبی که روی روند قضایا درسیاست و جامعه تاثیرمشخص داشته باشد.. و نه سرگرم کردن تعدادی به تشویق هم و کف زدن اینترنتی !

مردم ایران امیدی به هیچ جریانی درخارج از ایران ندارند که با یک پاراگراف من ناامید شوند . داخل ایران هم کسی به جز جناحهای خود حکومت وچماق و گلوله و آرزوی بازگشت به دوران طلائی امامشان نیست . جریانات سیاسی خارج از ایران شناختی واقعی و همخوانی با جامعه ایران ندارد . سلطنت به فکر احیای دوران طلائی پدرش است . مجاهد به فکر احیای علی نوین و توحید طلائی ... و مجموع چپ ایران مثل جیگرذلیخا ، یا درحسرت دوران طلائی استالین است و یا به دورخودش تئوری میبافد !

نتیجه مشخص است؛ همه به نام مردم حرف خودشان را میزنند و آش خودشان را هم میزنند . اگرغیرازاین است ؛ لطفا یه کسی نشان دهد که چیست و کجا و چگونه !؟ اعم از برنامه های مکتوب و مشخص و واقعی که قدرت حل تضاد برای جامعه ایران را داشته باشد....تا سازماندهی فعال وموثر برحرکتهای مردمی درمقاطع مختلف !

تولد بهار و نوروز باستانی برهمه مبارک !!

25.اسفند.1390

اسماعیل هوشیار
 

_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.