فرق شبرین عبادی و اصغر فرهادی و "افتخار ملی"!

در حاشیه اهدی جایزه اسکار به اصغر فرهادی

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

27 فوریه 2012

 

 

"..من بعنوان کمونیست کارگری صنعت هالیوود را بعنوان بخشی کاملا شناخته شده از نظام جهانی سرمایه می بینم. این صتعتی بسیار خشن و ضد انسانی است برای از خود بیگانه کردن انسان و از بین بردن ارزشهای انسانی و جازدن معیارهای سرمایه داری . اینها دید من از دیدگاه کمونیزم کارگری است که از خود بیگانگی انسانرا از بطن روابط سرمایه و از بطن تبلیغات حساب شده دستگاههای تیلیغاتیش می بینم و افشا می کنم و از موضع دفاع از زن و انسان این نظام را افشا می کنم-سعید صالحی نیا(1)"

مقدمه:

دقایقی بعد از اعلام اهدای جایزه اسکار به جناب اصغر فرهادی، حجم بالائی از پایکوبی و دست افشانی برای "افتخار ملی" سراسر فیسبوک را اشغال کرد. جنونی بسیار آشنا که من شاید 8 سال پیش بود که شاهدش بودم وقتی خانم شیرین عبادی را کمیته نوبل "مفتخر" به جایزه صلح کرد! اونموقع هم ناسیونالیستها و "اسلام دوستهای رفرمیست" و "دموکراتهای مسلمان: همه سینه چاک می کردند و قریاد "افتخار ملی شان" ، سقف آسمان را می شکافت!

اون موقع وقتی تلاش می کردیم این مضحکه نوبل را بشکافیم و جای واقعیش را در دعواهای سیاسی گوشزد کنیم، همین حضرات "ناسیونالیست" و سینه چاک افتخار ملی بما می گفتند: "شماها حسود هستید! نمی توانید ببینیدکه ما (؟) افتخار ملی داشته باشیم! از دیشب که من و برخی از همفکرانم این مضحکه اسکار را داریم به چالش می کشیم، پیامهای مشابهی دریافت می کنیم که "تا کور شود هر آنکه نتواند دید!" که "شما چشم دیدن افتخار ملی" را ندارید!

لذا همینجا یعنی کمتر از یک روز بعد از این مضحکه ، لازم دیدم که میخ را محکم بکوبم زمین و اعلام کنم به آنها که صحنه گردان این مضحکه هستند که "کور خوانده اید!" فریب شما را نه تنها نخوردیم بلکه اجازه هم نمی دهیم با این بازیهاتان به اهدافتان برسید! فریب افکار عمومی موقوف، "پیامهاتانرا به خامنه ای و رژیم اسلامی" اجازه ندارید زیر پوششهای "هنرمندانه" بدهید! همانطور که زیر پوشش صلح خواهیتان نتوانستید بپوشانید!

از این مقدمه عبور می کنم ، چند نکته را بیشتر می شکافم:

(1)اصغر فرهادی و جایگاهش:

اصغر فرهادی (2) از "نوگلهای" سینمای رژیم اسلامی است. زیر عبا و عمامه این رژیم حداقل بیش از یک دهه است که دارد فیلمش را می سازد. از سال 2003 ، رژیم اسلامی مشغول دادن "جایزه" به او بوده. جشنواره "فجر" سازمان تبلیغاتی رژیم اسلامی او را "مفتخر" کرده و از آنزمان تا بحال ایشان از دست گردانندگان جشنواره دهه فجر ، حداقل 7 حایزه دریافت کرده! همین فیلمی که ایشان را در کالیفرنیای آمریکا "مفتخر" به اعطای جایزه کرد(جدائی نادر و سیمین)، 3 جایزه (بهترین کارگردان، بهترین داستان و جایزه انتخابی از سمت بینندگان) را دریافت کرده بود!

این فیلم "جدائی نادر و سیمین" که حتما از خوانندگان دعوت می کنم خودشان ببینندش تا روشن شود که از سطح یک فیلم سطحی گیشه ای بیشتر نیست، در اروپا گردانده شد و در فستیوال برلین هم مفتخر به دریافت 3 جایزه شد!

اصغر فرهادی بعلاوه بخاطر سایر فیلمهایش از فستیوالهای متعددی در هند، جزایر قناری، فستیوال فیلم شیکاگو، فستیوال فیلم ورشو، قبلا "مفتخر" شده بود.

ایشان در هنگام اعطای جایزه اسکار "بهترین فیلم خارجی، این سخنان را به زبان آورد:

" سرزمین من، فرهنگ کهن و غنی دارد که زیر بار سنگین سیاست مخفی شده است. جایزه ام را به مردمم تقدیم می کنم. مردمی که مخالف خشونت هستند و با تمدنها و فرهنگهای دیگر سر سازگاری دارند: ایرانیان در سراسر جهان در حال تماشای این لحظه اند و گمان دارم خوشحالند. نه فقط بخاطر یک جایزه مهم، آنها خوشحالند چون در روزهائی که سخن از جنگ، تهدید و خشونت میان سیاستمداران در تبادل است، نام کشورمان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان می آید. فرهنگی غنی و مهن که زیر گرد و غبار سیاست پنهان مانده.من با افتخار این جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم می کنم. مردمی که به همه فرهنگها و تمدنها احترام می گذارند و از دشمنی کردن و کینه ورزیدن بیزارند."

اولا:فضای عمومی این سخنرانی ، همانست که احمدی نژاد یا سفیر رژیم اسلامی در سازمان ملل، هنگامی که با مدیای غربی مصاحبه می کنند ، ارائه می دهد! بکارگیری کلماتی مثل "فرهنگ کهن و غنی"، "فرهنگ با شکوه"، دوری از "جنگ و خشونت" و "مردم ایران کینه ورز نیستند"، همه کدهای جاسازی شده است که دو مخاطب دارد: اولا حاکمان حکومتهای غرب و دوما ناسیونالیستها و "وطن پرستان" عاشق "فرهنگ کهن و غنی"!

همینست که وقتی فیسبوک را باز می کنید، همین اصحاب هستند که دارند "افتخار ملت ایران" را فریاد می کشند!

دوما:سوال اینست که همین "روزها که بین سیاستمداران(کی ها؟)سحن از جنگ است" چرا ایشان دارد زور می زند که ثابت کند "مردم کشور کهن و غنی" ایران زمین، خشونت طلب نیستند؟! مگر کسی شکی داشت که مردم مظلوم ایران مثل سایر مردم دنیا، هرگز جنگ طلب نبوده اند؟ چرا ایشان "سیاستمداران" را که عامل جنایت و جنگ هستند نشانه نمی گیرد؟!

سوما: خود ایشان در فیلمهایش از چه "فرهنگ غنی" صحبت می کند؟ هنرپیشه هایش درون چه گفتمانی غوطه می زنند؟ همین فیلم جدائی، چه پیامی دارد؟ کجای این فبلم فرهنگ "غنی" را بنمایش می گذارد؟ واقعیت اینست که ناسیونالیستها، ملغمه ای از فرهنگ اسلامی و فرهنگ ارتجاعی آریائی را همیشه ارائه داده اند و اسمش را گذاشته اند "فرهنگ غنی و کهن"! راستی کهن بودن فرهنگ چه مزیتی برایش فراهم می آورد؟ کجای نقشه فرهنگی دنیا، "کهن بودن" توانسته فرهنگی را انسانی کند؟ برعکس بزرگترین چالش فرهنگ مدرن و انسانی و عقلانی و علمی ، همین "فرهنگهای کهن" و بنجلهای درون آن از جمله نژاد پرستی، قوم گرائی و مردسالاری است!

اما از آنجا که باز "خود باد کردن ناسیونالیستی" را این جناب کارگردان می خواهد گرم نگه دارد تا با سیاست مماشات حکومتهای غربی با رژیم اسلامی ،ملاطی بسازد، کلمات نخ نمای "فرهنگ کهن و غنی" در کنار "مردم خشونت طلب نیستند" می آید روی صحنه!

(2)هالیوود، بنگاه جایزه نوبل و جایگاهشان در معاملات سیاسی

هالیوود همانند همتای اروپائیش، بنگاه اهدای جایزه نوبل، از مهمترین ابزارهای فرهنگی قالب کردن سیاستهای حکومتهای غربی بوده و کمتر آدم منصفی است که در طول تاریخ معاصر بتواند این تنگاتنگی سیاسی را نادیده بگیرد. در طول دوران "جنگ سرد" با بلوک شرق، این دو موسسه که سرمایه های ملیاردی دارند، نقش خودشانرا در لانسه کردن گرایشات "مطلوبشان" بخوبی ایفا کردند. صنعت کثیف هالیوود در طول دوران جنگ سرد هزاران فیلم ضد کمونیستی ساخت و ابزار فرهنگی مهمی بود برای توسعه سیاستهای فرهنگی نظام سرمایه داری.

دوران بعد از سقوط بلوک شرق هم به هالیوود نقش ویژه ای محول شده. تغییر موازنه قوا در دنیا ، لاعث شده که نظام سرمایه داری لازم داشته باشد که "لولوی جدیدی" بسازد . این "لولو" شاید دو دهه هست که در حال تولید است. اسم این "لولو" تروریزم" است! تروریزم البته نه در شکل حکومتیش! بر عکس حکومت آمریکا و ارتشش همیشه در غالب "سربازان آزادی" در فیلمها ظاهر می شوند و "تروریستها" را می کشند و دستگیر می کنند. این تم اصلی هالیوود است.

اما چرا در این مقطع زمانی، لازم بود یک فیلم که مهر تایید دستگاه تبلیغاتی رژیم اسلامی را بارها با خود داشته و چندین بار حتی چند ماه پیش از آخوندهای سازمان دهه فجر "جایزه " دریافت کرده باید ارتقاع مقام یابد و جایزه اسکار بگیرد؟ هدف این مضحکه چیست؟

خواننده گرامی وقتی ماجرای "اعطای جایزه نوبل " به خانم شیرین عبادی را دنبال کند، سر نخ دستش می آید! اون موقع حکومتهای غرب آمدند به نجات رژیم اسلامی و شیرین عبادی بعنوان پیام آور "صلح" با رژیم اسلامی، بعنوان تاکیید حکومتهای عرب به اینکه روابط خواهر برادری را نگه می دارند منتهی کمی "اصلاح بدهند" و "دموکراتیزه شوند"، چاشنی شد و اسمش را "افتخار ملی-شبرین عبادی"گذاشتند!

حالا اینجا در مقطعی که جناحی از حکومت آمریکا و حکومت اسرائیل دارند در بوق جنگ می دمند، اینبار گردانندگان جایزه اسکار مامور شدند که باز "پیام" بدهند به حکومت اسلامی. حالا اون پیام چیست؟

(3)پیام سیاسی پشت انتخاب جناب اصغر فرهادی به رژیم اسلامی

اوباما مدتی پیش یک "پیام مخفی" به خامنه ای فرستاد که بعدا خودشان "علنی اش کردند"! توی اون پیام، اوباما تاکیید کرد که حکومت آمریکا خواهان سرنگون کردن رژیم اسلامی نیست و آماده است همکاری کند با این رژیم به شرطی که این رژیم "اتمی شدنش" را کنار بگذارد و "همکاری" کند. مخالفت حکومت اوباما با حمله نظامی به تاسیسات اتمی رژیم اسلامی اینقدر بالا گرفته که چپ و راست ، طرح های حکومت اسرائیل را "افشا" می کنند و سران حکومت اسرائیل را زیر فشار گذاشته اند.

اما ظاهرا "پیام مخفی" اوباما، کاملا کارساز نبوده و اینست که همان صحنه گرداننان پشت جناب اوباما، اینبار از بنگاه فرهنگیشان یعنی هالیوود استفاده می کنند. کاری که کمیته نوبل در اروپا می کند، به عهده هالیوود و صاحبان صتعتی است که فقط یک فیلمش در سال گذشته ، 2 ملیارد دلار سود برده است! در آمد واقعی این صتعت ناشناخته است و از نوع اسراری است که در آمد واتیکان و مافیای مذهب!

روی اصغر فرهادی دست گذاشته اند چرا؟ ایشان از زیر قرآن عبور داده شده رژیم است و طی همین مدت کوتاه، جناب خاتمی)رئیس حمهور محبوب اصلاح طلبان" هم "پیام تبریک" گرفته است!

چرا شارلاتانهای هالیوود به دهها کارگردان و هنرمند فرهیحته در تبعید ایران هرگز توجهی نکردند؟ چرا اصغر فرهادی ، صاحب "جوایز سازمان دهه فجر" انتخاب اینهاست؟

اما فرق شیرین عبادی با اصغر فرهادی چیست؟

شیرین عبادی را گذاشتند توی ویتیرین برای فروش رفرمیزم رژیم اسلامی. اصغر فرهادی را گذاشته اند برای حفظ کلیت رژیمی که لرزانتر از همیشه، از درون و بیرون منزوی است و فاتحه اش را خوانده اند، جنازه متحرکی است و انقلاب دم دروازه هایش رسیده!

نتیجه:

به زغم هیاهوهای سطحی و ناسیونالیستی عده ای بی تجربه یا با تجربه های حامی رژیم اسلامی، این بازی باید مثل بازی شیرین عبادی افشا شود. باید نشان دهیم که این اراذل نمی توانند هر از چند گاه با شعور مردم بازی کنند.

تکلیف رژیم اسلامی را باید با انقلابی انسانی، آزادیخواهنه و برابری طلب ، یکسره کرد. فرهنگ ایران را باید از شر ناسیونالیزم، نژاد پرستی، مذهب، خلاص کرد. فرهنگی جهانی، انسانی ، مدرن، علم گرا ، عقل گرا و انسان محور باید بجایش نشاند.

ارزشی در "کهن بودن" فرهنگ ایران نیست که باعث افتخار باشد. فرهنگ "کهن ایران" فرهنگ حقنه شده توسط طبقات حاکمه است. باید عمیقا مورد نقد قرار گیرد آنهم در فضای آزاد که مستلزم پائین کشیدن کامل ؤزیم اسلامی و همه جناح هایش هست. عاقلان به این مضحکه فقط می خندند و آنرا افشایش می کنند!

 

منابع دیگر:

(1)سعید صالحی نیا: متد برخورد به مخالف در حزب سیاسی

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/8983-1390-11-07-12-56-25.html

(2)در باره اصغر فرهادی(ویکیپدیا)

http://en.wikipedia.org/wiki/Asghar_Farhadi