تاریخ انتشار:07.07.2015
مذاکرات وین و توافق جامع عصای موسی نیست
محمد اسلامی در گزارشی از وین برای روزنامه
خراسان نوشته: مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای ۵+۱ مثل یک تابلوی
نقاشی است. ما در وین خیلی به آن نزدیک هستیم. اما آن قدر نزدیک که
انگار صورت مان را به تابلو چسبانده باشیم و در عمل خوب نفهمیم که
چه چیزی روی آن کشیده شده است. آن هایی که در وین نیستند هم آن قدر
دور هستند که باز هم نمی توانند بفهمند روی آن چه چیزی نقاشی شده
است.
به نوشته این گزارشگر: اما دیروز کمی اوضاع شفاف بود. البته نه
الزاما بهتر. از یک سو اروپایی ها با آمریکا اختلاف دارند، از سوی
دیگر آمریکایی ها با روسیه و چین. اروپایی ها نمی خواهند بیش از
این در گیر و بند اختلافات داخلی دولت اوباما و کنگره بمانند. برای
لغو تحریم ها عجله دارند. حوصله ندارند برای پیرمردهای کنگره صبر
کنند. مسکو و پکن هم در موضوع تحریم های تسلیحاتی علیه ایران با
آمریکا مخالف هستند.
خراسان نوشته: قطعنامه های قبلی سازمان ملل که فرض می شود آخرین
روزهای خود را سپری می کنند، خرید و فروش تسلیحات متعارف نظامی با
ایران را ممنوع کرده اند. آمریکایی ها قصد دارند این ممنوعیت را
برای مدتی طولانی همچنان حفظ کنند. اما روسیه و چین، برای همکاری
های امنیتی استراتژیک با ایران پس از توافق فرضی، پرونده های مهمی
باز کرده اند. حالا کم کم حجاب خوش بینی های بی حساب و بد بینی های
بی دلیل کنار رفته است.
صادق زیباکلام در مقاله ای در شرق نوشته: توافق هستهای، عصای موسی
کلیمالله نیست که به اقتصاد ایران خورده و معجزه کند! تورم را
کاهش دهد، ارزانی به بار بیاورد، کسب و کار را از رکود به در آورد،
برای شش میلیون بیکار شغل ایجاد کند، رشد اقتصادی را به عدد
دستنیافتنی هشت درصد برساند، باران و رحمت الهی را بر دشتهای از
خشکی تاولزده آن جاری کند و بالاخره و بالاتر از همه، فساد مزمن
ساختار اداری را برطرف کند.
به نوشته این استاد دانشگاه: همچنین این توافق قرار نیست روابط ما
با برخی همسایگان را بلافاصله دوستانه کند یا خاورمیانهای عاری از
تسلیحات هستهای ایجاد کند. اگرچه مخالفان توافق و تندروها، این
نسبت نادرست را به دولت یازدهم و حامیان توافق هستهای دادهاند که
آنها معتقدند، پس از توافق، ایران یکشبه گلستان خواهد شد، در حالی
که هیچ طرفدار توافقی دچار این تصور باطل نیست. آن ها می دانند که
اصلاح اقتصاد، سیاست، جامعه، خاورمیانه، بهبود روابط با برخی
همسایگان و دنیا، همه و همه به در پیش گرفتن سیاستهای عقلانی و
بهینه نیاز دارد.
و در پایان مقاله آمده: توافق هسته ای در حقیقت، بهمثابه بازشدن
آن سنگ از پای اقتصاد ملی و رفع سایر موانعی است که تحریمها به
ایران تحمیل کرده است. باز هم با صدای بلند باید گفت تازه پس از
بازشدن آن سنگ از پای اقتصاد و رفع سایر موانع داخلی است که ما در
شرایط برابر با سایر کشورها قرار میگیریم.
توافق بد چیست
عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشته: توافق بد توافقی است
كه منجر به دو قطب در درون كشور شود. فرض بر این است كه این توافق
ملی است و نباید با اغراض جناحی و سیاسی بدان نگریست اما اگر
صفبندیهای حداكثری نسبت به آن ایجاد شود شاخصی برای پر ابهام
بودن آن است كه نهایتاً در كانتكس توافق بد قرار میگیرد. باز كردن
ماجرای صلح امام حسن نیز در راستای همین دو قطبیسازی ارزیابی
میشود.
مدیر روزنامه سپاه پاسداران افزوده: ابهام در سرنوشت تحریمهای
پولی، بانكی و اقتصادی و عدم لغو زنجیره و پازل تحریمها نشانهای
از توافق بد است. ممكن است در چرخه یك فرآیند اقتصادی یك تحریم لغو
شود اما لغو آن بدون لغو تحریمهای پیوسته و مكمل مشكلی را از
اقتصاد كشور حل نكند، به طور مثال ممكن است تحریم نفتی برداشته شود
اما تحریم كشتیهای نفتكش یا بیمه نفتكشها یا سوئیفت بانكی حل
نشود. در این صورت رفع تحریم نفتی نیز بیخاصیت خواهد بود و نوعی
سركار گذاشتن ما از طرف غرب محسوب میشود.
در ادامه سرمقاله جوان آمده: توافق بد توافقی است كه با قوانین و
مصوبات مجلس نیز مغایر باشد كه اگر این شد چالش را درونی خواهد كرد،
بنابراین باید كارشناسان حقوقی حاضر این مسئله را مدنظر داشته
باشند كه هرگونه تعارض یا تضاد با قوانین موضوعه میتواند توافق بد
را به یك چالش درون حاكمیتی بین قوا تبدیل كند. و توافقی كه
منفذهای «امضا كن در رو» داشته باشد و تضمینی برای اجرای آن نباشد
و مشمول مرور زمان گردد.
مهدی وکیلی در سرمقاله ابتکار نوشته:
مذاکرات هستهای و فعالیت ۲۲ ماهه دیپلماتها در نظر بسیاری از
مردم ایران جایگاه یک فضیلت سیاسی را پیدا کرده است. جز گروه اندک
سیاسی، اکثریت جامعه بر این باورند که تیم دیپلماتها بار مسئولیتی
سنگین را در دفاع از منافع ملی ایران بردوش گرفتهاند و در پایان
این راه پرفراز و فرود میخواهند گرهی بزرگ از کار کشور بگشایند.
به نوشته این مقاله فقط عامه مردم نیست که به چنین باوری درباره
اهمیت کار دیپلماتها رسیدهاند. بلکه مراجع بالای نظام نیز در
مناسبتهای مختلف ارزش و اعتبار مسئولیتی که بر عهده تیم
مذاکرهکننده نهاده شده را گوشزد کردهاند. تحلیل روحانی از اهمیت
کار دیپلماتهایش برگرفته از گزارشهایی است که او درباره آثار
تحریم و سوء مدیریت دولت قبل ارائه کرده است. این گزارشها چنان که
رئیس جمهوری استناد میکند حاکی از این است که آثار تخریبی دوره
گذشته و اثرات تحریمها کمتر از یک جنگ تحمیلی نبوده است.
تا جایی که برخی از مدیران روحانی که در زمان جنگ بر مصدر امور
بودند اذعان کردهاند که اقتصاد و تجارت خارجی کشور در هشت سال جنگ
تحمیلی به اندازه هشت سال دولت نهم و دهم آسیب ندید. ایران زمان
جنگ تحمیلی عمدتاً از حیث دسترسی به تسلیحات دچار محدودیت و تنگنا
بود. این در حالی است که ایران دوران دولت نهم و دهم، به ویژه بعد
از تصویب چهار قطعنامه تحریم شورای امنیت همه راههای دسترسی به
بازارهای اقتصادی و مالی را در سطح منطقه و جامعه بینالمللی از
دست داد.
گزارش رسانه ها از مذاکرات وین
آیدین سیار سریع در سرمقاله صفحات طنز بی قانون گفتگوهای اسکایپی
خبرنگاران اعزامی از تهران به وین را چنین تجسم کرده:
خبرنگار کیهان: حسین آقا! اینجا بحمدا... هر جا که میریم صحبت از
شکست مذاکراته. من ساعتی پیش پشت پنجره اتاق مذاکره بودم. شاید
باورتون نشه ولی صدای مشاجرات دو طرف کل هتل رو برداشته بود. یکی
فریاد میزد و میگفت دیگه اس ام اس نده. آن یکی میگفت تو فیس بوک
و اینستاگرام بلاکت کردم که دیگه ریختت رو نبینم.
خبرنگار آرمان: با سلام به همه همکاران خوبم در تحریریه. جای همه
شما در وین خالی است. واقعا باید بودید اینجا و این صحنهها رو می
دیدید. الحق که غرورآفرینه. مو به تن همه ما در وین سیخ شده. (همکاران
خبرنگار اعزامی که در تحریریه نشستهاند مشتاقانه میپرسند چه
صحنهای داری میبینی؟. جواب می دهد: ویدیوی دیدار آیت الله هاشمی
رفسنجانی با جمعی از چغندرکاران میانه رو با کیفیت اچ دی.)
خبرنگار ابرار: اینجا در وین هوا خیلی گرمه. مذاکرات هم در جریانه.
همین دیگه. بیشتر از این حال ندارم. خداحافظ.
خبرنگار ایرنا: من خبرنگار نیستم، جزو تیم مذاکره کنندهام! چند
بار بگم؟
خبرنگار دلنگران نیوزها: دوستان! چرک نویس توافقنامه آماده شده ولی
جای نگرانی نیست. من خودکارشون رو برداشتم فعلا نمیتونن چیزی
بنویسن. خیالتون راحت.
ادامه سیاستهای غلط اقتصادی
محمدقلی یوسفی در مقاله ای در آرمان نوشته: هر وقت مسئولان با مشكل
كسری بودجه مواجه باشند می خواهند نرخ ارز را تغییر دهند یا قیمت
بنزین را بالا ببرند و به اشكال مختلف درآمدزایی كنند، تازه عناوین
علمی بر كار خود میگذارند درحالی كه اینطور نیست. واقعیت این است
كه دولت با كسری بودجه مواجه است و میخواهد از طریق فروش ارز به
قیمت بالاتر، درآمد به دست بیاورد، همانطور كه در قیمت بنزین این
كار را كرد.
به نوشته این اقتصاددان: گاهی در سالهای گذشته دولتها با عنوان
تكنرخی كردن ارز قیمت ارز را افزایش دادهاند كه درآمد بهدست
بیاورند. الان هم دولت با وعده افزایش آهسته نرخ ارز در جهت رسیدن
به ارز تكنرخی میخواهد سیاستهای خود را توجیه كند. اما سوال این
است كه چرا فقط باید ارز تكنرخی شود؟ چرا نرخ سود بانكی و قیمت
كالاها و خدمات و یا حتی نرخ سود رسمی كالاها در بازار روشن
نگردد؟ یعنی چه فرقی بین نرخ سود ارز و سایر كالاها وجود دارد.
اگر هدف تكنرخی شدن و تغییر بازار است باید برای همه كالاها این
اتفاق بیفتد و برای اینكه این اتفاق بیفتد باید زمینههای آن فراهم
گردد.
به نظر میرسد كه مسئولان به اشكال مختلف میکوشند تا بتوانند
درآمدزایی داشته باشند. متاسفانه باید گفت سیاستهای اقتصادی دولت
بعضا نادرست یا مشكلساز بوده است. یك مقام مسئول باید زمانی
اظهارنظر كند كه تمام چارچوب و زوایای كار را دیده باشد و هیچ
مسئولی نمیتواند از الان برای شش ماهه آینده صحبت كند چراكه اصلا
قابل پیشبینی نیست.
مقاله آرمان در نهایت یادآوری کرده علت وجود تورم نیز بزرگشدن
دولت و بالارفتن هزینههای دولت است و تیم اقتصادی هم به جای اینكه
بیاید سیاستهای دولت را اصلاح كند درجهت تامین این هزینههای
نادرست دولتی گام برمیدارد و این به نظر من برای آینده اقتصاد
مشكلساز است و اینها میتوانند مشكلات عمیقتری ایجاد كنند.
مصطفی عابدی در مقاله ای در شهروند از قول
یک وزیر سابق نقل کرده که متوسط بارندگیها در کشور ٢٥٠ میلیمتر در
سال است اما با نگاهی به آمار ٧٠ ساله کشور مشخص میشود که این
وضع امر جدیدی نیست. آیا چون در منطقه خشک و نیمهخشک جغرافیایی
هستیم باید کشاورزی را تعطیل کرد. عدهای دنبال تعطیلی کشاورزی
بهبهانه کمبود آب و تحریم هستند و من حاضرم با آنها مناظره کنم.
به نظر نویسنده مقاله: این اظهارات بسیار سنگین و مسئولیتآور است،
و نشان میدهد كه آن دولت چگونه و تا چه حد نگاهی توطئهمحور بر
نظرات دیگران داشته است. مسأله و حتی بحران آب چیزی نیست كه هیچ
عقل سلیمی آن را انكار كند. جمعیت كشور طی ٦٠سال حدود ٥/٤ برابر
شده و تولیدات كشاورزی و سطح زیر كشت بسیار زیاد شده، و درعینحال
ورودی آب هم از آسمان و هم از كشورهای همسایه (مثل هیرمند
افغانستان) كمتر شده است، بنابراین نیازی نیست كه بفهمیم ادامه این
روند با بنبست مواجه است، اگر تاكنون نشده باشد. به علاوه چه
منفعتی در میان بسیاری از نخبگان این مرز و بوم است كه بخواهند
كشاورزی این كشور را نابود كنند؟
مقاله شهروند به این جا رسیده که گفته های این وزیر سابق مصداق
روشنی از همان مدیریت بحرانزا بودند كه در نهایت بحران آب را
ایجاد كردند. اكنون هم برای حل بحران آب ابتدا باید بحران مدیریت
را حل كرد. ولی پرسش این است كه آیا در طول دوره گذشته، از بحران
آب كاسته شد یا بر آن افزوده گشت؟ آیا میتوانند با عدد و رقم به
این مسأله بپردازید؟
اعتماد در سرمقاله خود موضوع سد گتوند را مطرح کرده که مدت ها
افکارعمومی را به خود جلب کرده است و داستان یك معدن در كنارههای
رودخانه كارون و در مخزن سد گتوند بود كه نمكی است و با آبگیری سد
این بخش در مخزن سد قرار گرفته و آب كارون را شور میكند. تصاویری
هم از این بخش سد منتشر شده بود كه تعجب بیننده را برمیانگیزد. از
سوی دیگر با دیدن و خواندن این مطالب و نیز هنگامی كه متوجه
میشویم این سد یكی از بزرگترین طرحهای عمرانی كشور بوده، به كلی
ناامید میشویم كه چگونه منابع و امكانات كشور را اتلاف میكنیم،
بدون آنكه دستاوردی داشته باشد و از آن بدتر اینكه نتایج منفی نیز
به بار آورده است.
نویسنده بعد نقل کرده که به تازگی مجری طرح سد گتوند در توضیحات
مفصلی نشان داد موضوع معدن نمک از ابتدای ساخت مورد توجه طراحان
بوده و و اكنون نیز مشكلات موجود در پاییندست آب كارون و خوزستان
ناشی از سد گتوند نیست و به این ترتیب همه درمی ماند که ماجرا چیست.
مقاله اعتماد با اشاره به این که دولت هیاتی را مامور بررسی و
قضاوت در مورد آینده سد گتوند کرده نوشته هرچند این اقدامات لازم و
مناسب است. خطر بزرگ تر این که چرا گوشهای جامعه برای شنیدن هرچه
بیشتر اخبار منفی و حتی شایعات آمادگی دارند، ولی برای شنیدن پاسخ
دولت و نیز قضاوت و بررسی منصفانه، نه؟ این مشكل مردم نیست، مشكل
دولت و حكومت است و باید آن را حل كنند. سد گتوند نماد این مشكل
است.
آمنه شیرافکن در گزارشی در شرق نوشته:
پرونده بابک زنجانی پس از نزدیک به دو سال بالاخره به شعبه ١٥
دادگاه انقلاب تهران رسید. اتهام زنجانی آنطور که وکیلش گفته، «اخلال
در نظام اقتصادی کشور است»؛ اتهامی که در صورت اثبات، حداكثر
مجازات آن اعدام است. درهمینحال نمایندگان مجلس در گفتوگو با شرق
تأکید دارند که در رسیدگی به پرونده زنجانی خواهان رسیدگی به جرائم
تمامی اشخاص، نهادها و سازمانهای مسئول در امر بازرسی و نظارت
هستند. آنها یکبار دیگر تأکید کردهاند که پرونده زنجانی،
پروندهای قائمبهشخص نبوده و در حکم نهایی باید شبکه مافیایی
اطراف او شناسایی شود.
گزارشگر نوشته: بابک زنجانی، مرد جوان مو بور اقتصاد ایران، با ١٣
پرونده تخلف باز و شناسنامه جعلی نهتنها سؤال و نگرانیای در
مسئولان وقت نظارتی و بازرسی به وجود نیاورد که توانست امضای تأیید
چند وزیر و یکی از مدیرانکل وزارت اطلاعات را نیز به همراه داشته
باشد. «رسول کوهپایهزاده»، وكیل او، در خصوص آخرین وضعیت پرونده
بابک زنجانی به آنا گفته: «پرونده موکلم به اتهام اخلال در نظام
اقتصادی کشور به شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شده، اما زمان
دادگاه هنوز مشخص نیست».
به گزارش روزنامه شرق: اطلاعات دیگری که کوهپایهزاده در اختیار
رسانهها قرار داده، نشان از آن دارد که پرونده زنجانی ٢٠٠ جلد
دارد و قاضی صلواتی مسئول رسیدگی به آن خواهد بود. شنیدهها حاکی
از آن بود که زنجانی در بازجوییهای صورتگرفته چندان همکاری
نداشته و هنوز سرنخ درستی از اموال او در خارج از کشور به دست
نیامده است. اموال داخلی او نیز کفاف بدهیها را نمیکند و چشم
امید مسئولان وزارت نفت بیش از همه به خارج از مرزها و بازگشت
پولها از کشورهای مقصد دوخته شده، بااینحال بر اساس گفته یکی از
نمایندگان، چهارهزار میلیارد تومان از بدهیهای نفتی بابک زنجانی
وصول شده؛ رقمی که به گفته احمد سجادی در اختیار دولت قرار گرفته
است.
صرف کردن فعل خواستن در یونان
شهرام شهیدی در ستون طنز شهروند انتخابات یونان را نه بزرگ و
تاریخی مردم یونان به اروپا توصیف کرده و به سبک تلویزیون های
ماهواره نظر مردم آتن را جویا شده:
اوناسیوس از آتن یونان: بازی برد – برد، یعنی وقتی اروپاییها ما
را بردند بقیه هم ازجمله روسها هوس میکنند ما را ببرند. ما در
کانون بازی برد- برد شرق و غرب هستیم. از شما خواهش میکنم به آنها
بگویید بروند جلوی خانه خودشان بازی کنند.
کلودیا از میلان ایتالیا: اصلا اینکه کی در یونان برد مهم نیست.
مهم اینه که این اسب (در اروپا شتر یافت مینشود.) دو روز دیگه
جلوی در خانه ما میخوابه. اصلا اسبش هم تروا باشه که با فرهنگ
یونان جور در بیاد .
ماکسیم از سنت پترزبورگ روسیه: هر بردنی مهم نیست. بردنی که با
خوردن همراه بشه خوبه. ویتنام، آمریکا را برد اما آمریکا را نخورد
که. ولی ما شبه جزیره کریمه را بردیم و خوردیم. یک آب هم از
چشمههای آنجا روی آن سر کشیدیم به چه گوارایی.
مانوس – تسالونیکی یونان در صف عابر بانک: ای آقا. اون که برد.
فلانی هم که خیلی برد. بهمانی هم برد خوب هم برد. ایکس هم که از
اول میبرد. ایگرگ هم که این جوری برد. به این میگن بازی برد - برد.
یعنی هر کی دستش رسید برد و چیزی برای ما باقی نگذاشت. حالا ما
ماندیم و حوضمان که آن هم میگویند «آب هست ولی کم است». پس یک حوض
بیآب و تماشای بازی برد- برد برای ما باقی مانده.
bbc
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|