مقاله

 

 


نگاهی به سانسور در فیسبوک


از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com


11 ژوئن 2012


مقدمه:


فیسبوک آغاز دوران جدیدی از ارتباطات انسانی است. کاری که تلفن با جامعه انسانی کرد، اینترنت آنرا دهها قدم جلو برد حالا وارد دوران جدیدی از ارتباطات انسانی می شویم که به سرعت دارد اثراتش را روی جامعه جهانی می گذارد. هنوز آغاز راهست و کارشناسان رشته های مختلف در حال بررسی تاثرات این پدیده هستند.


فیسبوک ، ابزار ساخته شدن خرد جمعی دینامیک و جهانی است. اندیشه ها و افکار با سرعتی نزدیک به نور در حال مرتبط شدن به هم هستند و دینامیکهای ارتباطی قدیمی و نظامهای ارزشی حاصل از آن دینامیکها را دارند زیر سوال می برند. روی اثرات فیسوک در سیاست دیگر نمی شود شک کرد. امواج سونامی انقلابی چند سال اخیر بی تردید با این پدیده مربوط است.


به جهت جامعه شناسی و روانشناسی می شود به فیسبوک برگشت و دید چگونه دایره روابط انسانها از یکسو وسیعتر می شود و از سوئی ارتباطات نزدیکتر و خصوصی تر. زوایای روان فردی انسانها در معرض دیگران قرار می گیرد و مرزهای شخصی و اجتماعی می شکند.


دانشمندان معتقدند که تکنولوژی ارتباطات دینامیک خود مغز انسانرا به چالش می کشد و صفحه جدیدی از تعریف هوش و دانش می گشاید . مغز فردی تبدیل می شود به مغزهای سینگرونیزه که بطور همزمان با هم کار می کنند و سمفونی مغز جمعی شکل می گیرد. هوشی بسیار پرقدرت تر و حافظه ای به بزرگی ملیونها ملیون حافظه. اینها را فقط مقدمه فرض کنید به بحثهای آینده . اما اینجا می خواهم متمرکز شوم روی یکی از ملیونها پدیده ای که با فیسبوک دارد بیشتر خودش را نشان می دهد. یعنی پدیده سانسور در فیسبوک:


(1)ظهور ابعاد مختلف سانسور در فیسبوک


در بحث قبلیم(1)، توضیح دادم که سانسور عبارت از هر تلاشی است که جلوی سیلان ارتباطات انسانی را بگیرد. بهانه های بسیاری برای سانسور بوده و قدرتهای مختلفی از حکومتی و غیر حکومتی در توسعه این پدیده موثر بوده اند. توضیح دادم که خود سانسوری چکونه از بطن جامعه رشد می کند و به نظامی وسیعتر از خود دستگاه سانسور کننده تبدیل می شود. خود سانسوری بسیار وسیعتر و موثرتر از سانسور عمل می کند. اگر سانسور از بالا اعمال می شود، خودسانسوری پذیرش این "نظام" است توسط پائینیها و گسترش آن به ابعاد بسیار وسیعتر و عمیقتر.


وقتی فیسبوک به عرصه ارتباطات انسانی اضافه شد، طبعا نظام سانسور هم باهاش عجین شد. هیچ نظام ارتباطی انسانی نیست که از سانسور و خود سانسوری بتواند فرار کند. مهم اینست که این مکانیزمهای سانسور و خودسانسوری شناخته شود و مرتب ردیابی شود و معرفی شود و نیروهای تاثیر گذار در این پدیده چه از "بالا" و چه از "پائین" منزوی گردد.


فیسبوک که وارد شد ابتدا دولتها و حکومتها چه در شرق و چه در غرب شروع کردند رویش خم شدن(2)، مرحله بعدش کمپانی فیسبوک بود که با وضع کردن "قوانین داخلی" و ارائه "تنبیهات" از جمله سانسور، دست بکار شد و از فعالین فیسبوک هم خواست که با "مسئولیت" ، قوانین سانسور را احترام بگذارند! در مقابل این امواج اولیه، صدها و صدها جنبش درون فیسبوک شکل گرفت که هم سانسور دولتها در فیسبوک و هم سانسور خود کمپانی فیسبوک را به چالش کشید(3).


طفی که سانسور می کند مدعی است که حوزه های ممنوعه و خط های قرمزی برای آزادی بیان هست که باید "رعایت" شود و اگر نشد کمپانی حق دارد سانسور کند! طرف مقابل هم طبعا روی حق آزادی بیانش می کوبد و جنگ بین سانسور و مبارزه با سانسور وارد بزرگترین عرصه روابط انسانی می شود.


(2)لایه های دیگر سانسور در فیسبوک


تقریبا از همان موقع که من وارد فیسبوک شدم، چهره زشت سانسور را لمس کردم.شاید دو سال پیش وقتی در دیوار "کانون فرهنگی ایرانیان" مقالاتم را منتشر می کردم و بحث می کردم، اولین بار نوشته هایم پاک شد! رسیدم به زمانی که در گروه جنبش اشغال بالتیمور، به نقد سیاستهای راست روانه و آنارشیستی ضد سازمانی رهبران این جرکت پرداختم و بخاطر قطبی شدن بحثها، به سرعت طی چند ساعت سانسور شدم!


قدم بعدی ، زمانی بود که بحثها و مناظره های من در فیسبوک، هواداران سیاست راست را زخمی کرد و بعدش هم برخی هواداران "توده ای اکثریتی" و بعدش متاسفانه حتی برخی از هواداران کمونیزم کارگری!


"استدلالاتی" هم می آوردند بسیار مشابه:


می گفتند، "این صفحه مربوط به بحث شما نیست"، "این صفحه سیاسی نیست"، "شما خشونت طلب" هستید"، "این دیوار مل خودمه هر چی دوست داشتم می زنم و تو را پاک می کنم دلت بسوزه"!، "کامنتهات طولانیه"، "کامنتهات خسته کننده است"، "چند تکه کامنت می گذاری"، "تند کامنت می گذاری"....! اونها که تو فیسبوک مناظره ها را دنبال می کنن همه این "استدلالات" را دیدن!


سانسور اکثر موارد توجیه داره! کمتر زمانی هست کسی شهامت داشته باشه رسما بگه سانسور خوبه! بزرگترین دیکتاتورها هم ادعای آزادی دارن و منکر سانسور هستن! سانسورچی های کوچولو تو فیسبوک سر به ملیونها می زنن! دیکتاتورهای بزرگ تو دنیا دارن می شکنن اما دیکتاتور کوچولوها پیداشون شده!


(3)آب ندیدند وگرنه شناگران قابلی بودند!


این ضرب المثل به بهترین وجه عروج ملیونها سانسورچی کوچولو را در فیسبوک، توجیه می کنه! همانطور که گفتم، سانسور کردن ، ابزار اعمال قدرت به هدف کنترل آدمهاست. زیر پوست بسیاری از آدمها، آنها که تمام عمرشان با دیکتاتوری "جنگیده اند" دیکتاتورهای کوچولو خوابیده اما محل اعمال دیکتاتوری کم داشتن! فیسبوک بحاطر دادن امکان "بلاک کردن" کامنتهای دیگران و اخراج آنها از دیوارهایش به همه اون ملیونها، در واقع آزمایشگاهی بسیار مهم شده برای تعیین عیار آدمها!


به آب دسترسی پیدا کردند و طبعا شناگران قابلی هم شده اند!


بسیاری از تحقیقات بالینی روانشناسی فردی و اجتماعی را همینطور انجام می دهند. پتانسیلهای رفتاری و روانی همیشه شرایط بروز ندارند و برای بیرون کشیدنشان، گاها لازمست، شرایط را برایشان فراهم کنید! فیسبوک چنین کار مهمی دارد انجام می دهد. کاری شبیه بازیهای کامپیوتری جنگی که براحتی می شود ازش ساختار خشونت گرای آدمها را بیرون کشید و نشان داد کی حاضره به روی آدم دیگه شلیک کنه !


فیسبوک اون آزمایشگاه بسیار بزرگی است که بهترین ابزار شناخت رفتارهای اجتماعی و فردیست. حتما در آینده مقالات بسیاری در این حوزه ارتباطی انتشار خواهد یافت.


(4)
تازه اول بهار است!


شاید این نویسنده از اولینها باشد که روی این ماجرای فیسبوک اینطور خم شده حداقل در جامعه سیاسی ایرانی. مطمئن هستم در آینده ، کارهای علمی و سیستماتیک در این عرصه انجام خواهد شد. دلیلی که من اینجا فقط مختصر به مسئله سانسور در فیسبوک پرداختم اینست که می بینم ظلمی دارد می رود به انسان و حقیقتی که درون این فضا دنبال چیزهای نوست و هنوز بهار فیسبوک را تجربه نکرده، سانسور و لایه هایش او را به "خود سانسوری" و انزوا و بی اعتمادی فرامی خواند.


هدفم اینست که این مسئله را جدی بگیریم. خصوصا آنها که برای آزادی بدون قید و شرط بیان مبارزه می کنند و از قیسبوک و "فضای سابقا مجازی" استفاده می کنند. آنها که برای خودشان رسالت بیان حقیقت و انتشار حقیقت را قائلند و می دانند که حقیقت نتیجه تقابلهای فکریست و در کف "صاحبانش" متولد نمی شود.


به امید اینکه درک بهتر همه ما، این بهار و زایش شعور جهانی و جمعی را تسهیل کند و سانسور، این هار را نیامده ، به خزان نسپارد!



منابع دیگر:


(1)سعید صالحی نیا: مختصری در موضوع سانسور و انواعش در حاشیه بحث آزادی بدون قید و شرط بیان

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/9949-1391-02-29-17-55-29

(2)سانسور در فیسبوک توسط دولتها


http://en.wikipedia.org/wiki/Censorship_of_Facebook

(3)اتحادها برای جلوگیری از سانسور در فیسبوک


http://www.facebook.com/ncacorg

http://www.facebook.com/pages/Stop-Social-Network-Censorship/145984358805461

http://www.facebook.com/pages/Project-Censored/151690209993

http://www.zdnet.com/blog/facebook/facebook-censors-members-after-unjustly-labeling-them-spammers/12926

http://securitywatch.pcmag.com/social-networking/297573-is-facebook-censoring-your-comments

http://www.facebook.com/pages/Say-no-to-the-Internet-Censorship-act-ACTA/119671508063798

(4)سانسور در فیسبوک توسط کمپانی فیسبوک( نوشته مایکل زیمرمن)


http://www.huffingtonpost.com/michael-zimmer/facebooks-censorship-prob_b_852001.html
 

.....................................................

اسماعیل هوشیار : ضمن اقرار به خوبی و جالبی این نوشته ...اما داستان سانسور محدوده مشخصی ندارد . پای منافع مشخص سیاسی و حزبی و فردی که درمیان باشد همه این کاره اند حتی شما..... همه افراد و جریانات توجیح خودشان را دارند و همه هم خودشان را برحق میدانند . قدم بدتر وبعدی ؛ پدیده خودسانسوری است که ازکانال همین سانسورعبورمیکند .  منظورم درکل این است که این بحث مربوط به همه است و همه ؛ چه خوششان بیاید و چه ترش کنند .....باید مخاطب باشند ؛ حتی شما و صد البته من و او و آنها.....




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود..

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد