مقاله

 

 

همیشه حق با مشتری نیست !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

سلام مسعود رجوی . راستش خیلی مقاومت کردم تا گرفتارنامه نگاری سرگشاده تخمی نشوم ولی نشد. بعضی وقتها باید نوشت هرچند مخاطب وزغی باشد پررنگ و یا مارمولکی زیرحصیر!

 

صدای امریکا برنامه ای داشت که لینک آن محض اطلاع ضمیمه است .

 

http://www.youtube.com/watch?v=_Qdukrvy43Q&feature=player_embedded

 

دراین برنامه سوژه تو بودی . خودت نبودی تا دفاع کنی و انواع ساندیس خوران هم به گفته مجری برنامه نیامده بودند . خود رسانه البته اعتبارش مثل بقیه آیت الله ها است . یعنی قبل از هرچیزازمنافع خودش میچیند. لازم باشد تو را هم توی ماه میتپاند و یا برعکس ؛ میگذارد درلیست و بعد درمیآورد...میخواهم بگویم که حرفهای مطرح شده درصدای امریکا به اعتبار خودرسانه ارزشی ندارد. اعتبارگوینده و مهمانش واینکه ازچه خاستگاهی این حرفها را زده....زیاد جدی نیست . مثل همان تابلوی تبلیغاتی "همیشه حق با مشتری نیست "!

 

اما حرفها خیلی آشنا بود . بارها گفته بودم ، خیلی ها شاهد بودیم . دکترنفیسی این اطلاعات را میتواند ازطریق خواندن و یا تزریق به دست آوره باشد ولی نفیسی و یا هرمشتری دیگر تجربه ای ندارد.هیچ حسی ندارد . خیلی ها نمیدانند حرفهایش چه باری دارد ؟ ولی من میفهمم چه میگوید . ازشخصیت مقدس و کارایزمای تو گفتند و من باورمیکنم که آن شخصییت درزمان انقلاب 1357 ودرشرایط مشخص امکان تولد و رشد داشت. این شخصیت اگرهنوزهم درداخل تشکیلات کارایی دارد فقط ازهمان اعتبارواعتماد ابلهانه سالهای فاز سیاسی تغذیه میشود . 33 سال گذشته است . زمان عوض شده است نسلهای بعدی برای مقدسات فردی و آسمانی تره هم خرد نمیکنند . اصلا نمیفهمند که چه میگویی ؟ ازتقدس مریم رجوی با مقایسه مریم عذرا درطویله... و رهبرعقیدتی محمدی حالشان بد میشود و تمامی ساختارایدئولوژیک...واین همه دربیان مسافرانی که ازایران میآیند و میروند ، موج میزند . دریک کلام تمام حرف درمورد پایگاه داخلی با همین مختصات سیاسی؛ ایدئولوژیک واقعی است .

 

اینکه مریدانی ویا بی خبرانی ؛ جاربزنند که مجاهدین بزرگترین نیروی اپوزسیون هستند....اگرازمعجزات ساندیس نباشد قطعا به شبکوری سیاسی ربط دارد . ازنظردستوری یک اشکالی هست و اینکه : مجاهدین زمانی بزرگترین نیروی سیاسی و تاثیرگذاربودند یعنی باید عطف به گذشته ؛ در جمله مشخص باشد . اما امروز با همین ساختارقدیمی فقط مانع هستند. مثل دایناسوری که جنازه اش درجاده ای فقط سد معبرکرده است  . بارها گفته بودم که بارایدئولوژیک این پالان عقیدتی درزمین سیاست امروز به مقصد نمیرسد. اگرتوان انعطاف پذیری باشد که همه چیزباید ازنوساخته شود و برای شروعی تازه کیلومتر قدیمی باید صفر شود ( بیرونی و دورنی ) . باید پایان رسمی برساختارقبلی زده شود . یعنی پایان ارتش...رئیس جمهور....انقلاب درونی...ارزشهای قرن پیش ....خلاصه اینکه چی بود وچی شد و چرا ؟

 

راستش میدانی چرا مریدانت دعوت درچنین برنامه ای را قبول نکردند ؟ تطمیع یک بخش آن است . سازمان مجاهدین قوی ترین نیروی موجود ازنظرمالی ؛ درمیان بقیه های موجود است . پولهایی خرج میکرده و میکند که درباورخیلی ها نمیگنجد .  زمانی آقای ابراهیم ذاکری درنشستی درپاکستان نقل قول کرد: که سازمان مجاهدین مسئله مالی اش را استراتژیک حل کرده است . معادل 10 درصد بودجه نظامی زمان جنگ صدام ! وبعدها که جنگ تمام شد همان مقدارازسهمیه نفت عراق !

 

ترس یا تهدید بخش دیگری ازداستان است .همین الان یکی ازهمسران شرعی شما با رده تشکیلاتی عضو شورای رهبری و30 سال سابقه، با انبوهی تجربه ودربیماستان ، وقتی ازگذشته میخواهد بگوید ترس تمام وجودش را میگیرد ...چه برسد به هوادار و بقیه های خارج ازتشکیلات . این مناسبات مافیایی سایه اش تا همیشه درروح وجسم خیلی ها و نیروهای تشکیلاتی وجود دارد . به قول همین عضوشورای رهبری : درزندان خمینی و سال 1360 به دستورمحمد مقیسی دادستان بروجرد به جسم من تجاوز کردند اما روحم را نتوانستند بشکنند و خرد کنند ! اما درتشکیلات مثلا " انقلابی " مجاهدین با همان خمیرمایه دینی واسلام رحمانی و ایدئولوژی خود ساخته ؛ چنان روحت را میجوند و مچاله و له میکنند که جسمت را ازیاد میبری !

 

دلیل اصلی نیامدن ساندیس خوران سیاسی و عقیدتی درچنین برنامه ای ، فقط عدم توان دردفاع ازشخصیت توست و شرمندگی از اینکه سالیان دررکابت بودند . چیزی برای دفاع ازشخص تو و گذشته عقیدتی ات ندارند . و طبعا درزمین سیاست امروز هم ؛ پالان ایدئولوژیک فاقد قدرت دفاعی است ! خروج ازلیست و ظهورشخص شما هرآینه متصوراست .اما تغییر شخصیت متکبرو توتالیتر تو خیلی دور از ذهن است و ادامه بودن با همان ساختارسابق ، حتی چند قدم هم تورا به جلو نمیبرد !

 

دیریست که هیچ سنخیتی با عنصراجتماعی نداری . الگوی رفتاری شما درفشاربه پائین برای چانه زنی دربالا ، 33 سال است به جایی نرسیده است . زمین سیاست قرن 21 تنظمیات خودش را دارد . اینکه چه نقاطی جبروچه نقاطی اختیاری بوده است تا آش هرننه قمری راهم بزنی برای رسیدن به حاکمیت سیاسی؛موضوعی جداگانه است . اما فعلا و فقط بگویم اگر ساده لوحان و بی خبرانی و کسانی هستند که استالین و مائو وشخصیتهای توتالیتر رادرکتابها خوانده اند ما و خیلی های دیگر تجربه مستقیم و تلخی کردیم. من و ما به دنبال لغات جدیدی هستیم درتوصیف شخصیت فعلی تو ...توتالیتر خیلی کم و ضعیف است !

 

 

30 . خرداد . 1391




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

31.خرداد
ارادتمند حمید محوی

موضوع «کاریزماتیک»، از دیدکاه من یک کمی از روی سهل انگاری در این گفتمان مطرح شده، و علاوه بر این کاریزماتیسم یا نبوغ و مقولاتی از این دست یک بعد روانشناختی دارد که متأسفانه غالبا یا توجهی به آن نمی شود و یا اساسا شناخته شده و در نتیجه مطرح نمی گردد. علاوه بر این، غالبا در جهان سیاست و یا جهان گروه های مذهبی نوین با »گورو» های به اصطلاح کاریزماتیک، کاشف به عمل می آید که موضوع یک کاهبرداری و یا ترفند ساده بوده است.
البته دراینجا فرصت وارد شدن به چنین بحثی نیست، زیرا نیازمند نوشتن تز دکتری خواهد بود،

این آقای نفیسی هم معلوم است چرا در آمریکا پست استادی دارد، چون که حتما باید از ضد کمونیست های عادی باشد
آقای نفیسی، جنگ مردم اتحاد شوروی و مقاومت مردم روسیه در مقابل ارتش نازی را به «کازیرامای استالین» نسبت داده است
چنین برداشتی نسبت به مقاومت مردم روسیه در مقابل تهاجم نازیها واقعا ناعادلانه و حاکی از بی خبری از واقعیت تاریخی است
مردم روسیه و اهالی شوروی برای استالین و به خاطر استالین نمی جنگیدند
می گویند مردم روسیه با ماهی تابه و چهارپایه و هر شیء خانگی که به دستشان می رسید علیه ارتش نازی می جنگیدند
علت کاریزمای استالین نیود، و آقای نفیسی در این ارزیابی کاملا دراشتباه است و به همین علت هم هست که در آمریکا پست دانشگاهی به او داده اند
ولی علت این بود که مردم روسیه و اهالی شوروی، جنگ را به عنوان موضوعی شخصی می دانستند. جنگ متعلق به آنها بود
من این موضوع را وقتی الفبای جنگ اثر برتولت برشت را ترجمه می کردم، در بخش یادداشت ها پیدا کردم، قید این مرجع را ضروری دانستم چون که در غیر این صورت مثل آقای نفیسی خیلی چیز ها می شود گفت

نکتۀ آخر این است که متأسفانه کمتر از امکانات مادی و مالی و سیاسی که به اصطلاح «کاریزما» را پشتیبانی کرده، چیزی گفته نمی شود
در غیر این صورت در دام اشتباه بزرگ روانکاوان می افتیم که می خواهند تاریخ را با عناصر روانشناختی تعریف کنند ...که بعدا حتی بی کاری را نیز به کمپلکس ادیپ نسبت دهند

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد