تاریخ انتشار:28.10.2014
جنگ بیپایان، بدون شک سیاست رسمی
امریکاست.
نویسنده: گِلِن گرینوالد
مترجم: سیاوش ثانی
منبع: Information Clearing House
(ICH)، ناشر: "The Intercept"، مورخ: 9 اکتبر 2014
۱۹ اکتبر ۲۰۱۴ ـ (ICH) و "The Intercept" ـ مدتها پیش از آنکه
امریکاییها را با ا́برـ جانیان عصر جدید بهنام گروه داعش و گروه
خراسان آشنا کنند، مقامات ارشد رژیم اوباما علناً و به وضوح
میگفتند که "جنگ ضدترور" امریکا، که تاکنون ۲۱ سال طول کشیده،
حداقل یک دهه دیگر ادامه خواهد داشت. ابتدا، آنها این مطلب را
بدون ذکر نام خود مطرح میکردند. در اواخر سال ۲۰۱۲، واشنگتن پست ـ
با اعلام این مطلب که دولت در پنهان یک "ماتریکس سری آماده" تهیه
کرده و به موجب آن تعیین نموده که چه کسانی باید کشته، بدون اتهام
زندانی، و یا اینکه "ناپدید" شوند ـ این واقعیتها را به شرح زیر
گزارش کرد:
"در میان مقامات ارشد دولت اوباما اجماع گستردهای در این باره
وجود دارد که اینگونه عملیات متعددی که انجام میشود انتظار
میرود که دستکم برای یک دهه دیگر بسط وگسترش یابد. با توجه به
نحوهای که القاعده مانند یک اپیدمی گسترش مییابد، برخی از مقامات
دولتی گفتند هیچ پایان روشنی در این چشمانداز دیده نمیشود ....
این خط زمانی بیانگر این است که امریکا تاکنون فقط به نیمه اجرای
آنچه که تاکنون جنگ جهانی علیه ترور نامیده میشود رسیده است."
در ماه مه ۲۰۱۳، کمیته امور تسلیحات سیا دست به برگزاری تحقیقاتی
زد درباره اینکه آیا باید مجوز سال ۲۰۰۱ را برای استفاده از نیروی
نظامی حک و اصلاح کند یا نه. یکی از اعضاء کمیته مزبور از یکی از
مقامات ارشد پنتاگون، معاون وزیر مایکل شیهان، سؤال کرد جنگ علیه
ترور چند سال طول خواهد کشید. پاسخ آقای معاون وزیر این بود: "حداقل
۱۰ تا ۲۰ سال". حداقل. یک سخنگوی پنتاگون پس از آن جلسه این مطلب
را اینطور تأیید کرد "که منظور شیهان این بود که به نظر میرسد
این مناقشه از امروز ۱۰ تا ۲۰ سال دیگر طول خواهد کشید ـ اضافه بر
۱۲ سالی که این مناقشه تاکنون طول کشیده است." همانگونه که اسپنسر
آکرمن نوشت: "به جنگ سی ساله امریکا خیرمقدم میگوییم،" جنگی که ـ
با استدلال خود دولت اوباما ـ "هیچ حد و مرز جغرافیایی ندارد."
سناتور مستقل ایالت مِین آنگوس کینگ، با شنیدن این مطلب، گفت: "این
بهتآورترین و مشوشکنندهترین چیزی است که از موقعی که وارد
اینجا (سنا) شدهام شنیدهام. شما اساساً قانون اساسی را از نو
نگاشتهاید." وکیل سابق وزارت دادگستری بوش جک گلداسمیت ـ که شخصاً
هوادار سفت و سخت قدرت وسیع رئیسجمهور میباشد ـ و در تحقیقات
فوقالذکر حضور داشت این نکته را یادداشت کرد که هیچ کس حتی
نمیداند این جنگ بیپایان علیه چه کسی قرار است انجام شود: "شگفتآور
اینکه، این سؤال بزرگ حتی در کمیته امور تسلیحاتی (سنا) مطرح است
که امریکا با چه کسی و در کجا در جنگ است و آن تصمیمات چگونه اتخاذ
شدهاند."
علیرغم اهمیتی که این سؤالات و ابهامات داشتند، با این حال به نحو
قابل ملاحظهای مورد بیاعتنایی قرار گرفتند. ولی هرگونه تردید
درباره اینکه این جنگ بیپایان ـ بیاغراق ـ دکترین رسمی امریکا
میباشد با توجه به اظهارنظر این هفته دو تن از رهبران حزب دموکرات
باید کاملاً کنار گذارده شود. این دو تن، هر دو مقامات سابق امنیت
ملی در دولت اوباما بودهاند، و یکی از آنها انتظار میرود
رئیسجمهور بعدی امریکا باشد.
لئون پانهتا، یکی از مقامات باسابقه حزب دموکرات است که در دولت
اوباما بهعنوان وزیر دفاع و رئیس سازمان سیا خدمت کرده است. همین
هفته درباره تصمیم اوباما نسبت به بمباران سوریه گفت: "من فکر
میکنم ما در حال مشاهده یک نوع جنگ ۳۰ ساله هستیم." تنها در
امریکاست که درباره جنگ جدید ۳۰ ساله بهعنوان یک موضوع پیش افتاده
صحبت میشود درست همانگونه که در سایر کشورها در مورد آب و هوا
صحبت میشود. او همچنین گفت که این جنگ "باید به بیش از «دولت
اسلامی» گسترش یابد و به مقابله تهدیداتی بپردازد که در نیجریه،
سومالی، یمن، لیبی و جاهای دیگر در حال ظهور میباشند." و جاهای
دیگر: نه فقط یک جنگ جدید دهها ساله بدون هیچ حد و مرزی و هیچ
محدودیت جغرافیایی. او از اوباما انتقاد کرد ـ اوباما که ۷ کشور
اساساً مسلمان را بهعلاوه فیلیپین - با اقلیت مسلمان - بمباران
کرده (نزدیک به دو برابر کشورهایی که بوش بمباران کرد) ـ باری از
اوباما به این سبب انتقاد کرد که به کفایت میلیتاریست نیست ـ آنهم
علیرغم این واقعیت که مقامات دولت اوباما تاکنون به مردم توصیه
کردهاند که واحد زمانی این جنگ جدید سال است).
سپس ما هیلاری کلینتون را داریم (که پانهتا در غلیان احساسات خود۹
گفت که اگر انتخاب شود رئیسجمهور "بزرگی" خواهد شد). در گردهمایی
دیروز در اُتاوا (پایتخت کانادا ـ م) اعلام کرد که مبارزه علیه این
"ستیزهگران" جنگی طولانی خواهد بود "که مستلزم" جنگ اطلاعاتی و "جنگ
هوایی" میباشد. او گفت: این جنگ: "ضروری است" و امریکا "به قیمت
بهمخاطره انداختن ما "از آن طفره میرود.
کلینتون نیز، مانند پانهتا (و بسیاری
از جمهوریخواهان نظام حاکم) در کتابش این امر را روشن کرد که عملاً
تمام اختلاف نظرهای او با سیاست خارجی اوباما در واقع از این نظر
او درباره اوباما نشئت میکرد که اوباما به اندازه کافی جنگاور،
میلیتاریست و مقابلهجو نیست.
از این نقطه نظر، بدون هیچ اغراقی غیر قابل باور است که تصور کنیم
که امریکا در حال جنگ نباشد. اگر امریکا در طول عمر ما وارد در جنگ
نباشد بسیار شگفتآور خواهد بود. کلیه مقامات امریکا در حال حاضر
علناً همین نظر را دارند. "جنگ بیپایان" ابداً لفاظی نمایشی نیست
بلکه دقیقاً صفت تشریحی و توضیحی سیاست خارجی امریکاست.
پیدا کردن علت آن ابداً مشکل نیست. حالت جنگ بیپایان در واقع
توجیهگر افزایش بیش از پیش قدرت و پنهانکاری دولت و کاهش بیشتر
حقوق مردم است. جنگ بیپایان همچنین مستلزم انتقال عظیم ثروت عمومی
به "وزارت امنیت وطن" و صنایع تسلیحاتی است که در رسانههای
امریکایی به قصد فریب مردم آن را "بخش دفاعی" مینامند.
همین دیروز، بلومبرگ گزارش داد: "بزرگترین شرکتهای دفاعی
امریکا، تحت رهبری گروه لاکهید مارتین، با قیمتهای بیسابقهای به
تجارت مشغولند و در همین حال سهامداران این شرکتها سهم خود را از
بالا گرفتن مناقشات نظامی در سرتاسر جهان درو میکنند." مهیجتر از
همه این واقعیت است که "سرمایهگذاران پیشبینی میکنند که
همچنانکه امریکا به ستیزهگران «دولت اسلامی» در سوریه و عراق
ضربه وارد میکند بازار فروش موشکها، پهپادها و تسلیحات دیگر
افزایش و گسترش مییابد." مضافاً اینکه، "امریکا همچنین بزرگترین
عرضهکننده تسلیحات نظامی خارجی به اسرائیل میباشد، که حملهای ۵۰
روزه را علیه جنبش اسلامی حماس در نوار غزه انجام داد." داعش نیز
از تسلیحات و مهمات امریکایی استفاده میکند. این به این معنی است
که شرکتهای تسلیحاتی امریکا به هر دو طرف جنگ بیپایان جدید
محصولات خود را عرضه میدارند. آیا میتوانید سرمایهگذاران در این
شرکتها را برای این همه خوشحالی و خوشگذرانی سرزنش کنید؟
من به روشنی به یاد میآورم که، به دنبال کشته شدن اسامهبنلادن،
هواداران اوباما با ژست پیروزمندانهای اعلام کردند که کشته شدن
بنلادن نهایتاً جنگ علیه ترور را از تب و تاب خواهد انداخت. این
نظریه، در سطحی بسیار بیمایه، قابل فهم بود: این حرف تنها به این
شرط معنیدار بود که این ادعای امریکا را باور کنیم که این جنگ را
بر اساس ادعای خود راه انداخته و میخواهد دشمن ادعایی خود را
نابود کند و جنگ را پایان دهد.
ولی این به هیچ وجه هدف امریکا از بهراهانداختن جنگ بر ضد ترور
نیست و هرگز هم نبوده است. هم مقامات دولت بوش و هم مقامات دولت
اوباما به وضوح اعلام کردهاند که این جنگ حداقل یک نسل طول خواهد
کشید. ماهیت این "جنگ" و تئوریهایی که آن را همراهی کردهاند، این
است که هیچ دشمن مرئی ندارد و فاقد هرگونه حد و مرز مشخص هم
میباشد. از همه مهمتر اینکه، این "جنگ" رأساً سوخت برای روشن
بودن خودش فراهم میکند، اهداف پایانناپذیری برای خود تعیین
میکند، درست همانگونه که این سیاستها که در واقع گسترش تروریسم
را تضمین میکند، به نام پایان دادن به تروریسم، توجیه میگردد (به
این نکته توجه کنید که چگونه پانهتا گفت این جنگ جدید امریکا باید
لیبی را هم در بر گیرد، یعنی جنگ علیه کسانی که در اثر آخرین جنگ
امریکا که سه سال پیش در آن کشور انجام شد به قدرت رسیدند).
لذا این جنگ ـ با توجه به کل محاسبه احتمالات دائمالتغییر آن ـ
امکان تولید بیپایان قدرت و منفعت را برای آن جناحهای اقتصادی
فراهم میکند که علیرغم هر نسخهای که انتخابات میخواهد داشته
باشد، دولت را کنترل میکنند. و این جدا از هرگونه احساس شعف و
خوشحالی از دستیابی به اهداف طبقه ضد-اجتماع واشنگتن است ـ درست
همانگونه که آدام اسمیت ۲۳۵ سال پیش در کتاب ثروت ملل کامل و بدون
هیچ عیب و نقصی توضیح داد:
"در امپراتوریهای بزرگ، مردمی که در پایتخت و ایالتهایی که از
صحنه عمل دور است زندگی میکنند، بسیاری از آنها نهتنها هیچ
احساس ناراحتی از جنگ نمیکنند، بلکه، از آن لذت هم میبرند، و در
زمان استراحت با خواندن روزنامهها از پیروزیهای ناوگان و
ارتشهای خود سرگرم و احساس شعف هم میکنند. در نظر آنها این
احساس رضایت به جبران مالیات بیشتری است که اضافه بر مالیات زمان
صلح بابت مخارج جنگ می پردازند. آنها عموماً با استقرار صلح اساسا
احساس نارضایتی میکنند، چرا که استقرار صلح به انبساط خاطر و
تفریحات آنها و هزاران امید و آرزوی آنها برای فتح و پیروزی و
دستیابی به افتخارات بیشتر در اثر ادامه جنگ پایان میدهد."
آخرین چیزی که طبقه سیاسی و نخبگان اقتصادی واشنگتن که کنترل آن
شهر را در دست دارد آرزو می کند این است که این جنگ پایان یابد.
هرکس که در این مورد شک دارد فقط باید به بیانات این رهبران حزب
دموکرات نگاه کند که هیچ فرصتی را از دست نمیدهند تا با دستگیری
این آخرین آدمهای بد، بدون هیچ اغراقی، دهها سال این سودآوری و
جنگسازی را توجیه کنند.
ایمیل دریافتی
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|