مقاله

 

 

این نقد در سال 2007 ودرزندان تیف نوشته شده است . خیلی خلاصه به عملکرد ارتجاعی رهبری مجاهدین تا مقطع سرنگونی صدام پرداخته ام . کاری که خود مجاهدین هیچگاه در هیچ زمان و مکانی به انجام آن مبادرت نخواهند کرد . خصلت ارتجاع همین است درهمان مسیر آنقدر پا میکوبد تا جانش درآید .

 این نقد نه کامل است و نه بدون اشکال . نقد با خاطره فرق میکند معمولا قسمت بندی نمیکنند . ولی میشود برای راحتر خواندن متون طولانی این کاررا کرد .

هرفرد یا جریان و تفکری همیشه درمعرض و در حال انتخاب است . انتخابی آزادانه و آگاهانه که هرواکنشی به نتیجه جبری آن  توجیه است . از جمله  شرایط تحمیلی والی آخر....

حماسه های خاموش درسرابی تاریخی

( اسلام دموکراتیک = دموکراسی اسلامی )

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

قسمت اول                                                             

 

    هنگامی که در سال 1367 رژیم ولایت فقیه با صدور اعلامیه ای تاریخی ، قطعنامه ی 598 سازمان ملل متحد، ناظر بر آتش بس در جنگ 8 ساله ی میان ایران و عراق را پذیرفت و خمینی آن جام زهر را نوشید، رعشه ی سنگین فروریختن همه ی آرزوها به مانند یک شوک نامنتظره بر پیکره ی رژیم وارد شد. رژیم به ناچار، تن به پایان جنگی داده بود که خودش پایان آن را ، دفن اسلام خوانده بود! همان جنگی که آن را نعمت الهی نامیده بود و یادمان هست که بر در دیوار شهرها و حتی دیوار حیاط مدرسه ها نوشته بود "جنگ جنگ تا پیروزی". و باز هنوز یادمان هست که بی درنگ شماری از سران رژیم  لب به تبرئه خود گشودند که : ما از همان سال 61 با توقف جنگ موافق بودیم اما دیگران ( امام امت) بر ادامه ی آن اصرار ورزیدند! توضیحات و توجیهات همچنان ادامه داشتند که ناگهان امام امت با یک تشر همه را سرجای خود نشاند و گفت: "البته ما اشتباه نکردیم... کار ما درست بود...8 سال جنگ خوب بود... ما دوست نداشتیم آتش بس را قبول کنیم ... لکن ما را مجبور کردند به این کار..."

    در سال 1361، اگر رژیم ولایت فقیه پس از عقب نشینی نیروهای عراق از خاک ایران، آتش بس را قبول کرده بود، کشورهای عربی حاضر شده بودند غرامت بدهند. اما سران حکومت ولی فقیه به کمتر از فتح قدس آن هم از راه بغداد و کربلا رضایت ندادند! اگر گذشت زمان ثابت کرد که آن ادعاها و فتح الفتوحات شعار و رویای تعبیرناپذری بیش نبود، اما زیانها و خسارات آن به اذعان خود رژیم یکهزار میلیارد دلار بود و بدبختانه این یکی دیگر شعار و رویا نبود و کاملاٌ حقیقت داشت. یک سال بعد خمینی پس از نوشیدن جام  زهرمرد اما شاگردان او و تشنگان قدرت هنوز بر همان ارزشهای پوشالی پای می فشارند.

    اگر رژیم ولایت فقیه توان حل مشکلات و معضلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ی ایران را می داشت طبعاٌ نیازی به ادامه ی ان جنگ بی حاصل تا سال 67 نبود. اما فقها به آن جنگ نیاز داشتند تا ناتوانی خود در پاسخ به نیازهای جامعه ی ایرانی را لاپوشانی کنند و جامعه را به مرحله ای از انحطاط و رکود اقتصادی و تضادهای اجتماعی برسانند که عواقبش به راحتی قابل جبران نیست . هرچند چنین تفکری  نمیتواند سازنده باشد حتی درصورت عدم تداوم نعمت دفاع مقدس ..... ، تداوم جنگ این امکان را به رژیم  داد که با توسل به استدلال امنیت ملی و اینکه "امروز وقت اعتراض نیست، مملکت در خطر است" هر سرکوب و جنایتی را توجیه کند.

    در اردیبهشت ماه  سال 1382 وقتی که شعله های جنگ عراق فروکش کرد، فتح بغداد و سرنگونی صدام، تیتر نخست همه ی مطبوعات و رسانه های جهان بود.آن روزها یک تحول دیگر هم رخ داد که برای بسیاری اهمیت نداشت اما برای شماری دیگر چرا. خلع سلاح مجاهدین و تصرف قرارگاه اشرف از سوی ارتش آمریکا رویدادی بود که باور و پذیرفتننش برای مجاهدین کار ساده ای نبود. اکنون دیگر همان لرزه ای که پیشترها رژیم ولایت فقیه تجربه کرده بود بر پیکر LNA یا همان مجاهدین افتاده بود. همه ی مجاهدین و هواداران آنان از آن رویداد شوکه شدند. سازمان مجاهدین اعلام کرد که این خلع سلاح اجباری و موقتی است و همچنان هم امیدوار بودند که آمریکا همانند ائتلاف شمال افغانستان در نهایت به آنان نیاز پیدا کند و در این خیال بودند که دوباره مسلح شوند و در پناه بمباران هوایی آمریکا بتوانند تهران را فتح کنند.

    تا پیش از تحولات منطقه ای و سرنگونی صدام، ملاحظات بسیاری بود که سکوت را تجویز می کرد. اما در شرایط کنونی منطقه ای و جهانی و مشروع بودن فعالییت سیاسی در هر عرصه ای، دیگر هیچ تامل و مانعی در پیش نیست. در صحنه ی سیاسی هم هیچ حد و مرزی برای نقد و پرسش و بررسی در میان نیست و البته درستی هر نقد و نظری را باید به قضاوت مردم گذاشت.

   آنان که برای خود سهمی نمی خواهند!!، نباید از هیچ نقد و بررسی بهراسند و چنانچه جز این باشد بر ناتوانی اندیشه ی خود و خودخواهی شان تاکید کرده اند.این را نظام ولایت فقیه در سالهای 57 تا 60 به خوبی نشان داد و امروز نزدیک به سه دهه حکومت فقها بر ایران نشانه ی موفق بودن آنان نیست. زیرا که کارنامه ی مثبتی ندارند و در همه ی زمینه ها گند زدند. هنوز هم اما، رژیم ولایت فقیه همه ی این دوران وحشتناک را با هزار فریب و پنهانکاری، موفق جلوه می دهد. اما کار فقها از این مرحله گذشته و همه چیز در باره ی عملکرد آنان روشن است و اساساٌ دیگر کسی به دنبال نقد بررسی بیلان کاری آنان نیست. فقها در پایان راه خود هستند؛ راهی که دیر است و دور نیست  به ته چاه فراموشی در تاریخ بروند و......

    هنگامی که درقرن بیستم ناگهان وصله ی ناجوری به نام ولایت فقیه بر پیکر جامعه ی ایرانی زده شد، از همان آغاز ارمغانش دستگیری و زندان و کشتار بود و ناتوانی در پاسخگویی به پرسشها و نیازهای جامعه ی ایرانی را با سرکوب پوشاندند. آنچه ما شاهد ان بودیم این بود که آنها نتوانستند مثبت باشند. اندیشه ای که به انحصارطلبی و بستن کامل جامعه و تلاش برای کشاندن همه ی افکار و عقاید به محدوده و حصار ایدئولوژی خودش پرداخت، پیشاپیش محکوم به باخت بود زیرا دست کم چند قرن دیر ظهور کرده بود!

    هدفم از این توضیحات این است که مقایسه ای را با هدف نقد و بررسی جهت تفهیم هرچه بهتر موضوع کرده باشم. آنان که در شرایط جدید منطقه پس از سرنگونی صدام همچنان همه چیز را آرام و مناسب می بینند و ناخودآگاه از پس عینک خوش بینی جهان را می نگرند، حال و روز سخت تری خواهند داشت و آنان که در یک فرایند منطقی بر سر هر پرسش مکثی کرده و به آن می اندیشند بی گمان موفق ترند. همانجور که در آغاز کار حکومت ولایت فقیه، تشکیل مجلس موسسان فراموش شد و به جای آن مجلس خبرگان را به خورد جامعه ی ایران دادند. آنان که از همان آغاز این امر را جدی و آن را به پرسش گرفتند، دست کم امروز و نزد وجدان خود، آسوده تر هستند.

    هم حاکمیت ولایت فقیه و هم سازمان مجاهدین از آغاز ساختار و باورهای پوشیده ای نداشتند. اما با گذشت زمان، هر دو جریان ارتجاعی، هم آنی که در رسیدن به قدرت غالب بود و هم آن که مغلوب شد، به راحتی به توجیه همه ی انحرافها و خطاهای خودشان پرداختند و هر حرکت کوچک و بزرگ منفی را با وقاحت و بی شرمی تمام مثبت و مشروع نامیدند! چرا؟

 در یک هیاهوی غریب بسیاری حرفها زده می شود. گروهی کارشان تنها گفتن و تکرار کردن است. گروهی دیگر اما به دنبال اصلی ترین دلایل آن رویداد ها می گردند

ادامه دارد

اسماعیل هوشیار

 

 

_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد