مرگ چاوز ؛ و حسهای عجیب !
به دنبال مرگ هوگو چاوز ؛ حکومت اسلامی درایران عزای عمومی
اعلام کرد و برخی نیروهای چپ هم عزای خصوصی ! این سازهماهنگ یا
همدردی نشان ازیک درد مشترک ارتجاع دارد . ارتجاع لزوما و فقط
آسمانی نیست . هرشکل ازعکس العملی در مرگ چاوز ؛ یعنی تعریفی
ازجایگاه سیاسی وفکری خود .....!
شرایط جامعه و مردم ایران به گونه ای است که جبرا برای حکام دنیا و مردمی بودنشان یک شاخص دارد ، اگر چاوز خیلی مردمی بود پس حکومت اسلامی هم مردمی ست . وقتی میگوئی چاوز مردمی است و درکنارمردم ایران بود....یعنی اینکه درخرداد 1388 کنار مردم ایران درخیابان بود ! این همان موضع ضد امپریالیستی 33 سال پیش ماموتهای چپی ست که امام را یاری کردند درسرکوب خونین نیروهای سیاسی دیگر....... و امروز هم به آن پیشینه کثیف و احمقانه مفتخرند ! این مرگ و میرهای قابل پیش بینی نیاز به عزای عمومی و خصوصی و تسلیت ندارد . چاوز سیاستمداری بود که پروسه ای 14 ساله درقدرت سیاسی را داشت و از کل این پروسه ( خوب یا بد ) عشقش به حکومت اسلامی و رابطه شان با موجوداتی شبیه حکومت اسلامی ( به هردلیلی ) یکی از شاخصها برای ارزیابی کارنامه سیاسی یا ایدئولوژیک اوست !
پروسه سیاسی چاوز و عملکردش ؛ نه درکنارمردم ایران بود و نه ربطی به منافع مردم ایران داشت . چاوز صراحتا و به وضوح در کنار فاشیسم اسلامی حاکم درایران نشسته بود ! یعنی روبروی مردم ایران.......
اسماعیل هوشیار 07.03.2013
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد