مقاله

 

 

مرگ تدریجی یک رویا !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

بخش اجتماعی

آن روزها که من به دبستان میرفتم ، در محله ما متناقض ترین چهره ، ازآن کسی نبود جز مش باقریا حاج باقر بقال ! کسی که همزمان با انواع مشتری چهره های متفاوتی را از خودش نشان میداد . از گران فروشی و بد اخلاقی تا خوش اخلاقی و تا تمام شگردهای دیگر . ولی با من همیشه مهربان بود و من تا مدتها راز این را نمیفهمیدم که چرا در لیست حاج باقر جزء مهربانها هستم . پسر حاج باقر که هم بازی ما بود بالاخره یک روز ناخواسته پرده از این راز برداشت و گفت : میدونی چرا بابام باهات مهربونه ؟ گفتم دوست دارم بدونم . گفت : چون همیشه بهش میگی حاج باقر.

در واقع حاج باقر براساس داده های آن زمان هنوز مکه نرفته بود و حاجی نشده بود . اما بنا به اعتراف پسرش ، حاج باقر معتقد بود و قانون تصویب کرده بود که هر کس 10 بار مشهد رفته باشد اتوماتیک تبدیل به حاجی میشود و باید او را حاجی خطاب کرد . من هم که یادم نیست چرا دوست داشتم مش باقر را حاجی خطاب کنم.....؟ ناخواسته این قانون تصویب شده در اندرونی مش باقر را اجرا میکردم وکلی مشکلاتم حل میشد . بعد هم رفتم به ننم خط جدید کشف شده را دادم و گفتم : ننه جان از این به بعد بقالی مش باقرکه میری اگه بهش بگی حاجی .....هم جنس ارزون بهت میده و هم نمیگه نداریم و خلاصه کلی خاصیت داره ! ننه هم با تعجب پرسید یعنی چی ننه جون ؟ گفتم حوصله توضیح ندارم فقط علماء کشف کردند که 10 بار مشهد رفتن معادل یک بار مکه رفتن است و این قانون جدید مشهدی و حاجی را دست کم نگیر ! حاج باقربه تدریج و تا زمان مرگ ؛ رویایش عوض نشد که نشد !

 

بخش ایدئولوژیک

سالها پیش که من تازه وارد قرارگاه اشرف سازمان مجاهدین در عراق شده بودم یک روز که تازه بحث های انقلاب ایدئولوژیک را با تازه واردین شروع کرده بودند . یکی از این تازه واردین بعد از بحث گفت : چقدر موضوع پیچیده است مگه من چه گوارا هستم که این همه تضاد را حل کنم ! ؟

مسئول نشست با شنیدن این حرف چشمانش قرمزشد و رگ گردنش باد کرد و با فریاد گفت : چه گوارا کدوم خریه ....! 100 تا چه گوارا یه تار موی برادر مسعود ( منظور مسعود رجوی ) هم نمیشن . قدرت حل تضاد مسعود معادل 100 تای چه گوارا است و در ادامه کاملا مشخص کرد که منظورش از قدرت حل تضاد حاج مسعود ، خلق تابلویی است به نام انقلاب ایدئولوژیک !......اول فکر کردیم که مسئول نشست شوخی میکند ....بعد که دیدیم جدی ترازنیوتن است تعجب کردیم و در ادامه اول کف کردیم و بعد .......

 

بخش سیاسی

این روزها و در آستانه سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین زمزمه هایی شنیده میشود که اگر چه تکراری است اما زاویه ورود هر تکراری یکسان نیست . از جمله شخصی به نام فرزاد قانم نوشته بود :

منتقدین مجاهدین آنان را به لحاظ روابط تشکیلاتی، اعتقادی، سیاسی، تاکتیکی و استراتژیکی مورد انتقاد قرار میدهند. ما آن دسته ازانتقادات را که روابط درونی واعتقادی مجاهدین را هدف قرارمیدهند، دراین مرحله ازجنبش و لزوم تلاش برای همگرایی هرچه بیشتر نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه غیرضروری و بعضا مشکوک دانسته....

نکات دیگرش : مجاهدین بزرگترین نیروی سیاسی در میان تمام اپوزسیون است ! و یک جبهه فراگیرملی با محوریت مجاهدین ضروری ست ....!

باید یک ائتلاف با محوریت مجاهدین شکل داد و همه با هم پیش به سوی خدا برویم..... . البته مجاهدین باید به سوالاتی هم پاسخ دهند مثلا.... !

http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-67261

 

هیچکدام از این حرفها جدید نیست . تقریبا تبدیل به قانون شده است منتها قوانینی که فقط خودشان آن را قبول دارند . بزرگی جثه هیچ نیرویی ملاکی بر درستی و حقانیتش نیست . نهنگ هم خیلی بزرگ است ولی مغزش اندازه فندق است و با هوشترین و متکاملترین موجود نیست .

اینکه مجاهدین زمانی مبارز بودند ربطی به امروز ندارد . حتی عملکرد محمد حنیف نژاد درظرف زمانی خودش ربطی به حماقتهای رهبر عقیدتی و سیاستهای امروز رهبری مجاهدین ندارد . امروز مختصات سازمان مجاهدین چیست و آیا با چنین مختصاتی توان ایجاد ائتلافی سیاسی را دارند ؟ در مناسباتی که رهبرش هنوز مقدس و امام است چه ائتلافی مد نظراست ؟

برخلاف نظر فرزاد اتفاقا آن دسته از انتقادات عقیدتی و درونی مربوط به مجاهدین اصل قضیه و پایه ایی است . چون تمام لکه های سیاه تاریخ مثل  خمینی وهیتلرو.....با اتکا به یک ایدئولوژی مشخص تبدیل به فاجعه شدند ! والا ظرفییت یک آدم معمولی در جنایت کردن مگر چقدر است ؟ حداکثر 10 نقر و همین حدود.....  خود مجاهدین هم همیشه در نشستهای خودشان میگفتند که ایدئولوژی هر جریان مهم و پایه است ما با این تفکر و ایدئولوژی در فردای ایران میخواهیم تضاد حل میکنیم و انسان تراز مکتب بسازیم !!

 یعنی که طرف مدعی است و در زمین سیاست برای رسیدن به حاکمیت سیاسی دست و پا میزند . والا اگر بحث "تنها آلترناتیو" و حاکمییت سیاسی و سرنوشت مردم در میان نبود ، گذاشتن مجاهدین زیر ذره بین هم موضوع جدی نبود و میشد آن را به بعد از حکومت اسلامی موکول کرد . اما وقتی پای ادعای بهترین آلترناتیو در میان است پس لازم است تا هر کس در هر مقامی زیر ذره بین برود و مردم با آن آشنایی کافی  داشته باشند ، پروسه دوران خمینی به طور تجربی و علمی ثابت کرده که پیشگیری بهتر از درمان است !

 بنابراین زدن سرنا از سر گشاد دیگر جواب ندارد . انتقاد به تفکر مجاهدین نکنیم و با شعار وحدت و " همه با هم " کمک کنیم اول این یکی امام ( رهبر عقیدتی ) در جماران مستقر شود و بعد برای یک دوره تاریخی دیگر مثل اسب عصاری دور خودمان بچرخیم و کاسه چکنم دست بگیریم..... ! چطوره بگیم سلمونی بیاد سرشونم اصلاح کنه !؟

حالا اگه کسی مدعی است که این یکی اسلام با اون یکی اسلام فرق داره ...این بحثی جداست . حتما که پشگل بز با تاپاله گاو تفاوت دارد و میشود بحث کرد که خاصیت کدامش بیشتر است ؟ و یا تقاوت در شکلشان ..... ولی در هر حال هر دو اسلام و بقیه انواع دیگرش ؛ و تمامی تفکرات آسمانی از جنس مدفوع هستند ... حتی بی خاصیتر از مدفوع ؛ و در زمین سیاست فقط  قدرت تخریبی وسیع و جنایت دارند !

دوستان و روشنفکران تلاش نکنید تا از دورن این دیگ توحیدی و ایدئولوژیک یک سیاست انسانی و مفید و مستقل زمینی بیرون بیاورید که وقت تلف میکنید . مجاهدین بنا به تصریح تمامی تاریخ خودشان ، نیرویی است کاملا ایدئولوژیک ، که تا به امروز هم توان سرسوزنی عقب نشینی از ارزشهای موسوم به انقلاب ایدئولوژیک درونی را نداشته و ندارد . نیروی ایدئولوژیک یعنی در زمین سیاست  تعیین نوع حکومت از راه دور و باز هم از همان جنس اسلامی .  برای نشان دادن تفاوت بین 2 اسلام مثل خمینی نگفتند که جمهوری اسلامی ؛ بدون هیچ پسوند و پیشوندی ! هر چند تیتر " جمهوری اسلامی دموکراتیک ایران "....در مغازه شورا به سرنوشت تابلوی عاقبت نسیه فروشی دچار شد ، ولی کلمات و واژه ها معنی خودشان را دارند !

 نیروی ایدئولوژیک یعنی کسی که 10 سال پس از صدام هنوز اصرار دارد استراتژی فروغ 2 و ماندن به هر قیمت در عراق و قتل عام نیروهایش با توجیه دفاع از خاک اشرف و شورای رهبری و تمام سمبلهای ارتجاعی و خرافی قرن پیش ....درست است ! نیروی ایدئولوژیک یعنی کسی که 1000 وکیل بین المللی استخدام میکند برای مردن 3500 اسیر در خاک عراق و استمرار بلاهت عاشورا....!

هر ائتلافی حول یک سیاست سالم انسانی ، حتی اگر قرار باشد با محوریت مجاهدین و یا درکنار مجاهدین انجام شود اولین الزام آن دست کشیدن از ارزشهای غیر انسانی گذشته است ......در واقع ائتلاف سیاسی آخرین قدم و حرف است . سیاست انسانی و اصولی ابتدا مشکل 3500 اسیر اشرف را حل میکند تا بعد برسیم به جاهای دیگر ....به قول قدیمیها مجاهدین اول ثابت کنند که در زمین سیاست ایدئولوژیک نیستند . تا امروز که حرف رهبری مجاهدین ماندن در خاک عراق و کشته شدن عاشوراگونه تا آخرین نفر بوده است و دفاع از تمام سیاست و آرمانهای 30 سال گذشته به شکلی کاملا ایدئولوژیک ....

اگر با همین خط سیر و ادامه همان سیاستهای احمقانه ، ائتلافی با محوریت مجاهدین شکل گرفت پس باید به همه قانونمندیهای تکامل شک کرد . ایدئولوژی و سیاست و عملکرد و .......هیچکدام جدای از هم نیستند . فرزاد و بقیه فراموش نکنید . ظاهرا رهبری سازمان مجاهدین مرگ تدریجی رویاهایش را ترجیح میدهد و در توانش نیست تا قاطعانه بربلاهتهای ایدئولوژیک و ارتجاعی گذشته خط بطلان بکشد ! رسیدن به حاکمییت سیاسی با شالوده جامعه بی طبقه توحیدی و چسباندن واژه " دموکراتیک " با سیریش و تف به کون اسلام ؛ همان رویایی است که مرگ تدریجی آن برای رهبری مجاهدین ( حاج مسعود ) سهلتر است . جامعه ایران با پروسه دوران ایدئولوژیک خمینی و قیمت خونینی که داده وهنوز ادامه دارد و ...از این رنسانس عبور کرده است . مطمئن باشید !

درضمن به همه بچه های زمینی درهر مقامی دوستانه توصیه میکنم که دنبال سوال و جواب از مجاهدین نباشند . چون اولا در قانون اسلام و توحید و دست خر.....امام پاک و معصوم است یعنی اساسا مرتکب اشتباه نمیشود . دوما این امام معصوم یعنی رهبر عقیدتی ، به تنها مرجعی هم که جواب خواهد داد پدیده ایی است به نام " خدا " .....یعنی 120 سال دیگه اگر پیشوا فوت نمودند ، پس از مرگ قرار است با خدا نشست توجیهی بگذارند و توضیح دهند که چه بر سر تمامی فداکاریها و اعتمادها و خونهای ریخته شده در ظرف اشرف و بعد از جنگ ایران و عراق آمد ؟ و چرا چنین سرنوشتی .....؟ و خدای جاکش هم ضمن تائید تمام حرکات نماینده خودش در زمین ، به او اختیار تام میدهد تا در برزخ و دوزخ و بهشت هم همان خط و خطوط را پیش ببرد .....! یعنی که این فاجعه توحیدی ظاهرا تمام شدنی نیست !

این پاراگراف بالا توضیحات شفاف خانم مریم رجوی در یکی از نشستهای ایدئولوژیک بود !

پاراگراف بعدی نظر مازیار است :

آقای جواد پوینده ، اگر جمهوری اسلامی بزعم شما با بحث آزاد و نقد نظرات سرنگون نمی شود اما اطمینان داشته باشید که تنها در فضای دمکراتیک و " با بحث آزاد و نقد نظرات " است که خواهیم توانست از روی کار آمدن جمهوری اسلامی دیگری جلوگیری کنیم....

 

واین هم نظری در پاراگراف آخر ؛ نظر دوست عزیزم رضا یک عضو قدیمی مجاهدین در باره توضیحات غیرمشکوک کریم قصیم در آیت الله بی بی سی...!

گفتگوی آقای قصیم ( عضو شورای ملی مقاومت ) با برنامه به عبارت دیگر ( بی بی سی ) ایشان یا خبر ندارد که در اشرف چه خبر بوده و یا دروغ میگوید .

 دسترسی به اینترنت... ؟!!!  آزادانه خارج شدن از سازمان... ؟!!! و نبودن ترس از فروپاشی سازمان پس از خارج شدن ازعراق... ؟!!! نبودن زندان... ؟!!!

 

 

اسماعیل هوشیار

ژنو

هشتم خرداد 1390

29 می 2011

 


_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد