مقایسه اون و آن !

تقدیم به ولی فقیه و رهبرعقیدتی و بقیه های مشابه.....

 می گذرد تاریخ و فراموش نمی شود

hoshyaresmaeil@yahoo.com

حاج محمد شانه چی رئیس دفتر طالقانی که خامنه‌ ای قبل از انقلاب بمدت پانزده سال در خانه ایشان هر سال سه ماه محرم صفر و رمضان را بیتوته میکردند و یک طبقه از منزل آقای شانه چی در اختیار خامنه ‌ای بود وخامنه‌ ای در خاطراتش تعریف میکرد که من هر ساعتی از شبانه روز برمیگشتم خانه، غذای من حاضر و آماده بود. آقای شانه چی میگوید یک سال خامنه ‌ای به من اول ماه محرم گفت حاج آقا دعا کن امسال خوب روضه بخوانم و یک ماشین بتوانم بخرم. که از قضا آن سال خوب روضه خواند و توانست یک فولکس بخرد.

بعد انقلاب یک دختر و دو پسر آقای شانه چی را اعدام کردند و خودش هم که لاجوردی دستور داده بود زنده نیاورید (آقای شانه چی که لقب معتمد التجار را داشت پشت سفته‌ های لاجوردی را در زمان قبل از انقلاب امضاء میکرد) شرم داشت چشمش به چشم شانه چی بیفتد . ولی شانه چی فرار کرد و هفده سال در پاریس با لباس زیر فروشی امرار معاش میکرد و جوانان ایرانی جان بدر برده از اعدام‌های خرواری سا لهای سیاه و افسانه ای شصت و شصت يک و دو و را پناه می داد و وقتی دهه هفتاد، با وساطت خاتمی، به ایران آمد تمامی اموال اش مصادره شده بود. شانه چی بعد از برگشت به ایران با پولی که از راه فروش لباس زیر در پاریس جمع کرد دو مدرسه در مشهد ساخت. در اواخر عمرش اقوام شانه چی ایشان را در سرای سالمندان گذاشتند (تمامی فرزندانش اعدام شده بودند ) و باز عده ‌ای از دوستانش ایشان را از آنجا بیرو ن آورده و در خانه‌ ای با مراقبت مستمر دوستانشان نگهداری کردند .ولی خامنه ای خانه اش طبقه دوم نداشت که به آقای شانه چی عطا کند و... این حکایتی تمام نشدنی است ظاهرا....!!

در سالگرد فوت پدر همتی با هم برویم به یک مقایسه خیلی نزدیک و واقعی .... !

 درسیستم رهبرعقیدتی هم ( مسعود رجوی ) خیلی وقایع طی 2 دهه اتفاق افتاد که نه از روی جهل بود و نه نداشتن ! وقتی خبر کشتن مجید همتی که آگاهانه او را روی مین در عراق فرستادند تا شبانه برای " خواهرمریم " راندمان بیاورد ....به پدرش دادند پدر همتی فرو ریخت .

 از مرگ 2 فرزند اولش که به دست حکومت اسلامی کشته شدند ( مرتضی و مصطفی همتی ) نشکست . اما از مرگ زود هنگام دخترش هایده همتی که قابل پیشگیری بود و فقط به فرمان رهبرعقیدتی برای معالجه به خارج نیاوردنش تا راه غرب و بورژوازی باز نشود و انقلاب ایدئولوژیک با مرگ آدمهای واقعی باز هم رشد کند  .... و درخواست پناهندگی امروز رهبران و کل سازمان و رجوع ملتمسانه به همین غرب و بورژوازی ربطی به مرز سرخ ندارد ....پدر همتی شکست !

 مجید همتی آخرین پسر پدرهمتی که 2 سال به همین مجاهدین التماس کرد تا تلفنی با پسرش حرف بزند و حتی چند هزار فرانک پول تلفن راهم همسران شرعی رهبرعقیدتی پیشاپیش گرفتند برای خرج تلفنی که هیچ وقت جوازش صادرنشد ! قانون انقلاب منگل ساز ایدئولوژیک اجازه تماس را نمیداد . حتی اجازه شرکت در مراسم خاکسپاری مجید را هم به خانواده ندادند و گفتند صاحب مجید فقط "رهبری" است ....

ناهید همتی : پدرم بارها از مسولین ارشد مجاهدین درخواست کرد که حداقل یک بار تماس تلفنی با مجید همتی آخرین پسرش داشته باشد . چون همه ما میدانستیم که تماسهای مکرر برای خیلی ها وجود دارد ولی برای خانواده همتی گویی قدغن بود . آن زمان حدود 1998 از عراق تلفنی به مدت 2 ماه قول مستمر میدادند که منتظر تلفن مجید باشید و پدر همتی همراه با مادر به مدت 2 ماه منتظر تلفن از خانه بیرون نرفتند . خانم مجاهد هایده حجتی ( وحیده ) که عضو شورای رهبری و یکی از همسران حاج مسعود است ....در سال 1999 به پدرم قول داد که اگر به تظاهرات پاریس بیائید تلفن مجید هم انجام میشود و بعد باز به بهانه تلفن پدرو مادر همتی را به تظاهرات هلند هم کشاندند و بعد گفتند : 2000 فرانک پول تلفن میشود باید اول بدهید و بعد ....یک روز تلفن زنگ زد و خبر مرگ مجید را بالاخره دادند !

این تفکر وقتی زیر ذره بین میرود به محصولاتی برخورد میکنیم که دست خیلی ها را از پشت میبندد . یکی از این محصولات خانم فرشته یگانه است که از گونه های اولیه این آش عقیدتی است از همان نمونه 24 نفره اسکول شده ؛ در سطح شورای رهبری مجاهدین و صیغه رسمی محرمییت بین مسعود و بقیه شورای رهبری سالها پیش جاری شده است . ما که مدتها پیش برای بار اول شنیدیم برایمان  دوراز ذهن بود ولی این بار وقتی ماجرا را از زبان کاندید عضوشورای رهبری بیمارشان که با کمک خانواده و وکیل و صلیب سرخ نجاتش دادیم ....شنیدیم و گردن بند طلایی که عکس مسعود رجوی به جای الله روی آن حک شده ...را دیدیم و شنیدیم که این گردن بند را خانم مریم رجوی خودش بعد از جاری شدن صیغه عقد به گردن این همسران میانداخت و میگفت که به خاطر اینکه ثابت کند حسادتی به این حدود 700 همسر رهبرعقیدتی ندارد.....

موضوع اتفاق اقتاده است اما بعد از چگونگی ؛ که برای خیلی ها جالب است ؛ میرسیم به چرایی داستان ؛ که این قسمت را هر کسی بر اساس ذهن ضعیف و منافع خودش سناریویش را مینویسد . وما هم که فکر زدیم به یک نتیجه ساده رسیدیم و آن اینکه با خواندن این صیغه محرمییت بین شورای رهبری و مسعود رجوی ، تمام آنها ذهنشان سمت و سوی شخص رهبررا باید بگیرد و هیچ منفذی برای خدای دیگری  نمی ماند . چون تمامی امور مهم اجرایی باید به دست همین اعضاء شورای رهبری سپرده شود . کس دیگری قابل اعتماد نیست . به زبان ساده تر داستان آن صیغه محرمییت که اتفاق میافتاد برای منعقد کردن ذهن آن نفرات بود تا دیگر طرف به جز شخص رهبر عقیدتی هیچ لپری نخورد و فقط فرامین مسعود را پیش ببرند . همین !

برگردیم به داستان فرشته یگانه که یکی از همین محصولات است یعنی از همسران مسعود رجوی ! در هر ملاقاتی بین او و سوژه نجات یافته ما ؛ که او هم همسر شرعی حاج مسعود بود ....!!خانم فرشته یگانه به تنها نکته ایی که حساسیت هیستریک نشان میدهد همین سایت تیف ومسئول آن اسماعیل هوشیار است ! و تصریح و تاکید و اینا.....میکرده است که ما ( یعنی مجاهدین ) چقدر و چه کمکهایی به این اسماعیل هوشیار کردیم و او چرا حالا اینقدر به رهبرتوهین میکند ؟ اگر به هرکس دیگری و حتی خواهرمریم هر چیزی میگفت ، قابل اغماض بود ولی به رهبر عقیدتی ..!!؟؟؟


به زبان لری ، چرا به این چهره مقدس چنگ میکشید و خرابش میکنید این چهره نزدیک به 2 دهه است با زور تبلیغ و عکس بزرگ و دوربین و.....به این نقطه تقدس و خدا گونگی رسیده است !



از جمله کمکهایی که رهبری مجاهدین به زندانیان تیف کرد ...... عقد قراردادی نانوشته با ارتش امریکا ؛ تا به هر شکلی همه زندانیان تیف را به حلقوم ولی فقیه بفرستد ....ولی نشد . حدود 800 نفر را هل دادند و بقیه 200 نفر به قول خودشان بورژوازی شکاف دارد ! بقیه کمکهای نقدی و غیر نقدی هم فعلا بماند ...


ما هم البته در هر مطلبی گفته بودیم و تاکید کرده بودیم ؛ ضمن اینکه هر مدعی زمین سیاست باید پاسخگوی تمام اعمال خودش به مردم ایران باشد..... دشمنی شخصی با افراد حقوقی و حقیقی مثل مسعود رجوی ندارم اما با ایده های ذهنی و خرافی و ارزشهایی ضد انسانی وراه بند مثل ولایت فقیه و رهبرعقیدتی تا همیشه دشمنم . با ایده هایی که زمین سیاست را با خون و جنایت مقدس توجیه میکند باید کار داشت ! زمانی خمینی صراحتا گفت : این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزی هاست؛ بریزید خونها را ... و زمانی بعد هم در نشستی خانم مجاهد مهوش سپهری ( نسرین ) به صراحت اذعان کرد که تمام سرمایه و راندمان سازمان مجاهدین ( رهبر عقیدتی ) همین نفرات و خونها و شهداست !


از دل تجربه میدانستیم نقد هرسیستمی را باید از ریشه شروع کرد والا زدن به شاخ و برگی که بیماریش از ریشه است مشکلی را حل نمیکند . این معادلات ساده را آن محصولات اسیر در حریم رهبر عقیدتی یا نمیفهمند و یا به دلیل شرایطی که در آن گیر هستند باید تمکین کنند ، دلیلش مهم نیست . برای شخص من هیچ پدیده مقدسی در دنیای مادی انسانها و منطق وجود ندارد به جز نقد پدیده های مرتجع و ذهنی و آسمانی و هپروتی .

 الیزابت روبین روزنامه نگار نیویورک تایمز در آگوست 2011 مطلبی نوشت عطف به دیدارش در سالها پیش از قرارگاه اشرف : .....همه جا زنانی می دیدم كه لباسهای كاملا یك شكل پوشیده بودند. یونیفورم های خاكی ، روسری های لجنی و كامیون هایی را به عقب و جلو می راندند و دوباره در حالتی خلسه از نو شروع می كردند، گویی در یكی از كارخانه های چین مائوئیست هستند. من با دهها زن ملاقات كردم كه در دهان تانك ها دفن شده و تند وتند با موتورها ور می رفتند و بدنه زرهی ها را لیف و کیسه میکشیدند.....! دخترها و زنهایی که مثل زنبورهای کارگر دنیای تخیلی خودشان را داشتند  یكی یكی به نزد من می خزیدند تا داستان تغییر شكلشان از انسان به فدائییان مسعود و مریم را بازگو كنند.....!

 تمام این مسیر غلطی که تا به امروزپیموده شده را ، همین رهبرعقیدتی توجیه و مقدس و خدایی کرده است . این استراتژی و این ساختمان بیمارسیاسی و ایدئولوژیک محصول ذهن همین رهبرعقیده است با توجیهات مقدس آسمانی و غیرقابل سوال ! درفردایی که هنوز نمیدانم چه در پیش است خیلی از همین محصولات مخرب و مقدس ممکن است از نظر درونی فرو بریزند و وارد مسیرهای شوند که ( غلط یا درست و بد یا خوب ) از تبعات ناگزیرهمین بیماری عقیدتی است . شاید به همین دلیل رهبر عقیدتی هیچ تمایلی ندارد که آن مسیرگذشته را نقطه پایانی بزند تا همه همسرانش از حریمش خارج شوند . وحالا رجعت به دل بورژوازی را چطور باید توجیه کند ؟ همه صیغه ها باید باطل شود و اگرعمرشان مجال دهد مثل انسان زندگی کنند و کوهی از سوالات.....!

منظورم این است که صحبت از پژمردن یک برگ نیست . اما هر مرگی پایان کار نیست و اصرار بر ادامه غیبت رهبرعقیدتی ، گریزابلهانه وغیرواقعی ازهمین آتش عقبه سوزنده است .

یاد پدر همتی و 4 فرزندش مرتضی و مصطفی و مجید و هایده همتی که تا امروز به دست ارتجاع غالب ( ولایت فقیه ) و ارتجاع مغلوب ( رهبر عقیدتی ) کشته شدند گرامی باد .

http://www.youtube.com/watch?v=b279eOgNzWQ

اسماعیل هوشیار
اکتبر2011
مهر1390
 

_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

مقاله مقايسه ات عالى بود . اگر چه خوندنش خواب رو از چشم نخفته تا صبح من ربود اما بسيار جالب بود
نگرش من متفاوت هست و گفتگوى ما بى ثمر اما مطلب قوى است فقط بايد در استناد به رويدادها و صحت انها مصر بود
زنده باشى و پايدار
مهرداد
13 اکتبر

2011

دوست گرامی آقای هوشیار مقاله آن و اون را خواندم بدرستی این دو مقوله را نقدو بررسی کردید درست گفته اند که آنچه از دل براید بر دل نشیند چرا مه هر کسی نمی تواند واقعیتی را که بطور مادی لمس نکرده باشد درست نقد کند شاید بتواند تئوریزه کند ولی نمی تواند به باور برساند چون معنی رهبری عقیدتی را شما می فهمید یعنی کارکرد او را با گوشت و پوست خود لمس کرده اید و همچنین کارکرد ولی فقیه را و این شما هستید که بدرستی بیان کردید آری بنظر من رهبری عقیدتی به مراتب مخرب تر از ولی فقیه است چرا که رهبری عقیدتی با پیچیدگی و ابزار نوع در پی مسخ نیرو میپردازد و اما ولی فقیه با ابزار ارتجاعی یعنی با تکیه بر باروها و سنتها مجاهدین و در راس ان رهبری عقیدتی همیشه طلب این را داشتند که خمینی اسلام را از ما ربوده است عاشورای واقعی متعلق به مجاهدین است که خمینی ان را ربوده است و هیئت سینه در قرارگاها راه می اندازند و شرکت در مراسم هم اجباری بود نسل ما خوب میشناسند اسلام را بیش از دیگران یکی اسلام خمینی دوم اسلام طالبان سوم اسلام رجوی که همه از یک قماش زیر چتر اسلام انقلابی و توجیه مبارزه انقلابی با فرمان همین رهبری عقیدتی کسانی که نمی خواستند تن به ادامه ماندن در ارتش به اصطلاح ارادیبخش را بدهند بهترین نیرو ها را میبردند لب مرز ایران و عراق رها می کردند که برود خودش را معرفی کند به رژیم خمینی و توجیه میکرد که رژیم با شما کاری ندارد و از اینطرف مدعی مبارزه با خمینی است ایا کسی از مدعیان رهبی عقیدتی است که پاسخ این حرامزادگی ایدئولویکی را بدهد مگر با توجیه اسلامی بتوان به ان پاسخ داد وگرنه با هیچ منطقی نمی توان به ان پاسخ داد و اما اسماعل جان می دانم که شما راه خودت را پیدا کرده اید واز هیچ برچسبی هم واهمه ندارید هیچ گاه از داشتن دشمن نترس از انجام ندادن درست آرمانهای خویش بترس

 
14 اکتبر

موفق باشید

 javid <javidejoly@yahoo.com>