مقاله

 

 

جلسه پرسش و پاسخ با استاد بز!

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

در آخرین جلسه ایی که قرار بود در  سازمان مثلا ملل انجام شود جناب استاد بز بعد از اینکه جلسه به وقت دیگری موکول شد حاضر شدند به سوالاتی پیرامون ، ساختن آلترناتیو....فراخوان عبادی شیرینی برای روز جهانی معلم....مرگ نابهنگام پیامبرشاد کام " بن لادن " ....عدم تخریب پاسارگاد و نم کشیدن تخت جمشید  ....تقویت قوای جنسی مردان....تعادل قوای مردانه ولایت فقیه دربرابررئیس جمهورش....تقویت قوای قذافی و اسد.....اعتراضی آینده نگرانه و سمبلیک به کشتار یا عاشورای قرن 21 در سِربْرِنیتسا در عراق و اشرف .... و خلاصه به هر سوالی جواب بدهند . ما هم فرصت را شکار کردیم و ضمن تشکر ازاستاد بز اولین سوال رو مطرح میکنیم .

استاد بز، به نظرشما چرا اینطوریه ؟

استاد بز: نمیدونم . یعنی حالش نیست ، از بس فکرمیزنم.... اصلا به تو چه که چرا اینطوریه ؟ مگه قراره جور دیگه ایی باشه ؟ بن لادن تروریسته....آمریکا قهرمانه.....خامنه ای اصلاح طلبه.... احمدی نژاد سمبل تغییره......رجوی مبارزه و بازم پیروزی و همیشه باید تبریک بشنوه......مصلحی بازم برگشت وزارت اطلاعات.....غرب بازم مذاکره میکنه.....حکومت اسلامی بازم مردم رو سرکوب میکنه......مردم بازم کشته و سرکوب میشن......اپوزسیون بازم مبارزه رو میکنه.....واحد جدید پولم قراره پشگل بشه......خلاصه همه چیز که روبراهه......

با تشکر از جواب روشنگرانه استاد بز . سوال بعدی اینه که ، کلا در راستای چه هدفی باید سالگرد بعضی از انواع مرگ رو جشن گرفت ؟

درراستای مرده خوری نوین ! یعنی بازم به تو چه ؟ مگه فضولی توی هرحجره و بقالی دخالت میکنی ؟

استاد بز ، شما میدونید که واژه سکولار یعنی جدائی دین از مذهب....

استاد بز : جدی ؟ خوب شد گفتی . ما که داشتیم برداشت غیرلاتینی میکردیم . بعدشم اصلا به من چه ؟

استاد بز درسته که شما با دین و مذهب مردم مخالفید ؟

استاد بز : سکولار که به معنی مخالفت با دین نیست به معنی مخالفت با هیچی نیست . سکولار سیاسی یعنی با همه چیزموافق باشیم ! بع بع بع بع

استاد بزرگ ، شما اگه رئیس بشید چکار میکنید ؟ اصلا چه تضمینی هست که دیکتاتور نشی ؟

تضمینی که نیست ولی آلترناتیو رو با گارانتی میسازیم . شایدم دیکتاتور شدیم و پدر همتونم در میارم . مگه فضولی ؟

استد بز، احساس شما راجع به رنگ سبز چیه ؟

خوبه . من که احساس خوبی دارم . مگه میشه بز عاقل به علف و یونجه و خلاصه رنگ سبز احساس بدی داشته باشه ....

استاد بز ، چرا یه تشکیلات یا شبکه بزمنشانه درست نمیکنی ؟

چون آشپزی بلد نیستم والا یه آبگوشت بزباشی برات میپختم که ننه تم کف کنه ....!

استاد بز ، نظرشما راجع به فدرالیسم و بن لادن چیه ؟

استاد بز : اونوقت این 2 تا چه ربطی به هم دارن ؟

راستیاتش خودمم نمیدونم . ولی فکر کنم منظورم یک پارچگی بن لادن درزیر آبها و اقیانوس عربه....!

استاد بز به نظرشما الان ساخت آلترناتیو در چه مرحله ای هست و به کدوم قمستش رسیده ؟

فکر کنم رسیده به چیزش......

استاد بز میشه بگید دقیقا به چی ؟

نه نمیشه بگم بی ادبیه......

استاد ، به نظر شما رمز پایداری استراتژی اشرف نشینی در چیه و سمبل یعنی چی !؟

بله ، رمز پایداری این استراتژی آن چیزی است که بدست می آورید . مهم آنهایی نیستند که می روند و یا چند نفر کشته میشوند مهم که انسان نیست مهم هدف است و" توجیه"  هم که نوبر نیست و توهم هم شاخ و دم ندارد  . مهم هیچوقت در نگاه آرمان گرایان انسان نیست مهم هدف است و اثبات خود................. هرکه در اشرف رفت حسین سرخ است و هر قطره ایی از بدنه عنصر اجتماعی حسین سبز است و اگر زینب سبز نشود پس یزید سبز است !

 به قول کنفسوس آنان که رفتند یا سرخند یا سبز و آنان که هنوز هستند تا همیشه ارزش استراتژیک دارند . انسان کیلو چند ؟ مهم اثبات خود است ! در میانه رقص انواع گرگهای سبز جهانی  و سرخ اشرفی چنین پایداری را باید معنی کرد  . آقای بیژن نیابتی نوشتند :  هرگونه فشار به مجاهدین در رابطه با ترک اشرف با هربهانه و استدلال حقوق بشری هم که در پشت آن خوابیده باشد ، آگاهانه یا ناآگاهانه بازی درزمین رژیم "جمهوری اسلامی" است و لاغیر ......  http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=1663

غافل از اینکه زمین رژیم و مجاهدین زمینی مشترک است زمین عاشورا و اسلام وخون و جنازه و تفکری که پراگماتیسم است و این هر دو چیزی جدا از هم نیستند .  زمینی که از همان 1357 دعوای اجتهادی بین این 2 برادر عقیدتی در آن شروع شد . دعوا از اول هم بر سر این بود که چه کسی امام است و شرایط رهبری جامعه را دارد ؟ جناب توجیه کنندگان.... اگربازی در زمین رهبر عقیدتی برای شما افتخار دارد پس خوب بنگرید که این زمین مشترک است زمینی که بوی خون و جنازه میدهد  خون انسان !

این دعوای بین ولایت فقیه و رهبر عقیدتی دعوایی است که با ریش سفیدی نظم نوین و توجیه روشنفکران عقیدتی هنوز هم مشروعیت دارد ! اما از نظر مردم ایران سرسوزنی مشروعیت ندارد . جناب مسئول محترم شما به توجیه ادامه بده ، و ما هم ثبت میکینم . شما هم مسئولید مثل تمام کسانی که در قتل عام دهه 1360 مسئول بودند و از نظر سیاسی یا عقیدتی آن جنایتها را توجیه میکردند ! توجیه کردن از راه دور و پشت میز صبحانه با نان گرم و چای شیرین هنر نیست .
 

 استاد ولشون کن ، سوال بعدی اینه که شما از اینکه سرکار بذاری خوشت میاد یا سر کار بری ؟

واسه من زیاد فرقی نمیکنه اگه کلا بساط سرکاری به راه نباشه که آلترناتیو ساختن بی فایده است . ولی در هر صورت چه بشه و چه نشه از بیکاری که بهتره . میدونی من کلا معتقدم باید رفت به جلو.....والا دنبال "چیز" دویدن بی فایده است، چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه رو بیچاره میکنی . منظور از" چیز" هم الان معلوم نیست !

اصلا بگذریم استاد بز . میشه لطفا یه حرف جدیدی برای خواننده ها بگی ...!

بله البته . یکی بود یکی نبود .....زیر گنبد کبود.....به جزعلف و آمیب و تو ومن و اون و این و.....اینا هیچکی نبود . شهرقصه که یادته ؟ شهرخیلی با حالی بود . همه سرکاربودن و زحمت میکشیدن تا نون حلال درآرن....

کاخ سفید نمد مالی میکرد......واتیکان بچه بازی میکرد.....روباهه گرگ شده بود و بسیجی ها رو درس میداد.....گرگه خرس شده بود و هر چی میخورد سیر نمیشد....خرسه کارگردان شده بود و اخراجی ها را میساخت......محمودی ثابت کرد که سمبل تغییره و طنازی و بند بازی  میکرد.....مشائی رقص رهائی میکرد....

ماموته سکولارشده بود و خودشو باد میزد.....طوطیه چپ میزد و تکراری میخوند و تگری میزد و چپ میکرد.....میمونه نگاه میکرد ، آه میکشید و دیپرس میزد ، بعضی وقتا هم آرپیجی میزد تو برجک رمالای سیاسی.....

قذافی چینی بند زن شده بود.....اسد آدمکش شده بود.....پیامبر عظیم الشان بن لادن ، اول مبارز شد ، بعد تروریست شد ، تا اینکه شهید شد و رفت لای دست خداش....خره به ریش کره خرا میخندید و کره خرا هم میگفتن اگه الاغ جان به ریش ما میخنده ، حکما ریش ما خنده داره.....

شتره از خودش کپی میگرفت و میفروخت به بازار.... فرخ نگهدار....مهاجرانی....گنجی...سروش...کدیور...هرکپی هم یه قیمتی داشت .....!

سگه عطاری میکرد و نوبل میگرفت.....اسبه قاط زده بود و به عربی شیهه میکشید ، یعنی قرآن میخوند....حاج مسعود چوپون شده بود و با گرگا معامله میکرد و واسه بقیه نسخه عاشورای حسین گاگولو میپیچید.....رضا پهلوی برگشته بود توهمون کار تجارت ، یعنی کلا بی خیال شده بود.....قاطره شریعتمداری شده بود و خایه مالی میکرد.....بزه که خودم باشم نقالی میکرد...

مریم....یه لحظه بذار ببینم.....آهان ، مریم هیچ کاری نداشت فقط عاشق شده بود.....

 

بیژن جون کجایی تا ببینی شهر قصه ها چقدر پیچیده شده ....و این داستان ادامه دارد......

 

 

اسماعیل هوشیار

ژنو

22 اردیبهشت 1390

12 می 2011


_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام


دوست فرهیخته من درود بر تو

همانند دیگر کارهای شما بسیار زیبا و توانمند

پیروز باشی

با مهر

سیروس دانشیان
سیزده می 2011
 


 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد