مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 14.09.2014

"جنگ طولانی علیه ترور"! پرده دوم

سیاوش دانشور


بزودی موج بمباران های سنگین و حملات موشکی آمریکا و موئتلفینش در عراق و سوریه مجددا آغاز خواهد شد. قرار است "فرشته نجات جهان"، آمریکا و موئتلفین غربی و منطقه ای اش، ما را از خطر داعش نجات دهند! در سالروز ۱۱ سپتامبر، که شاید "تصادف" است و شاید هم انتخابی که یک تبئین جاافتاده را در خود مستتر دارد، بار دیگر جهان شاهد اعلام تقابل تروریستهای بین المللی زیر بیرق "امنیت جهانی"، "دفاع از منافع آمریکا" و "مقابله با ترور و دفاع از مدنیت" است!



"استراتژی اوباما" البته عنوان دولبه ای است. اوباما قرار نبود و نیست که به سیاست قلدری میلیتاریستی آمریکا پایان دهد. بسیاری از جنگهای آمریکا را همین دمکراتها مدیریت کرده اند. نه بوش و راست افراطی آمریکا تنها نماینده قلدری میلیتاریستی است و نه اوباما و دمکراتها نماینده دیپلماسی و دیالوگ هیئت حاکمه آمریکا. برعکس، این منافع و استراتژی و اهداف جهانی آمریکا است که تعیین میکند در هر دوره و با توجه به محدودیتها و فاکتورهای متعدد جهانی و داخلی، آمریکا از کدام طرق استراتژی پایدارتر و منافع جامع تر کل بورژوازی و هیئت حاکمه آمریکا را دنبال کند.



"جنگ طولانی علیه ترور" که بیان بوش از حمله به افغانستان بود، امروز در کلام اوباما منعکس میشود. اوباما اینبار همراه با "ائتلاف بین المللی علیه تروریسم"، عراق و سوریه را به میدان قلدری میلیتاریستی تبدیل میکنند. تصمیم گرفته اند کلید داعش را بزنند و خاموش کنند و یا دستکم به نیروئی غیر موثر تبدیل کنند. در واقع باید ویدئوی جنگ با القاعده و همان سناریوئی که در مورد القاعده پیش رفت را یکبار دیگر ببینیم. اسامه بن لادن کشته شد و القاعده ظاهرا تضعیف شد، اما صدها جریان تروریستی و ارتش دست ساز و انواع گروه های جهادی در چهارگوشه جهان سربرآورده اند و ترور و تحجر را بیش از پیش به بخشی از زندگی مردم در جهان تبدیل کرده اند. داعش یکی از محصولات سیاست "جنگ طولانی علیه ترور" در باتلاق عراق است. به عبارت دقیقتر، داعش یک محصول فرعی جنگ تروریستهاست که خود این جنگ گوشه ای از سیاست و استراتژی عمومی تر آمریکا برای اعمال رهبری و هژمونی خویش در متن دنیای بعد از جنگ سرد و کشمکش جهانی برسر تقسیم مجدد جهان و حوزه نفوذ میان قدرتهای سرمایه داری است. مسئله اساسی برسر داعش و تروریسم اسلامی نیست، مسئله برسر تداوم سیاست آمریکا در منطقه و جهان در شرایط امروز منطقه و در متن بحران در عراق است.



داعش و القاعده و جمهوری اسلامی و طالبان و حماس و انواع گروههای اسلامی را یا راسا آمریکا و دول غربی و اسرائیل و یا همین متحدین آمریکا در منطقه، و به اصطلاح اعضای فعال و کنونی "ائتلاف بین المللی علیه تروریسم"، بوجود آوردند. در کوتاه مدت آمریکا و متحدینش تلاش دارند دولت سرهم بندی شده عراق را سرپا نگهدارند و به تعادل جدیدی بین گروهبندی های قومی و مذهبی در این کشور برسند. داعش گوشه ای از یک ائتلاف در این کشمکش بود و فردا میتواند در قالبهای جدیدی تداوم یابد. میخواهند موقعیت جمهوری اسلامی و متحدین منطقه ایش را در قیاس با موقعیت عربستان و اتحادیه عرب، که لابد باید هزینه این جنگ را فراهم کنند، تغییر دهند. تقابل غرب با روسیه در صحنه جنگ امروز بویژه در سوریه تشدید خواهد شد. قرار است مسائل اساسی منطقه مانند مسئله فلسطین و اسلام سیاسی یکبار دیگر حاشیه ای شود و از اسلام و سلطه خونین اش اعاده حیثیت شود. دارند صریحا سفره اسلام را از داعش و شرکا جدا میکنند. مهمتر اینکه قرار است ارعاب ایجاد کنند و جهان را به قبول بردگی و سکوت در مقابل سرمایه داری بحران زده با قدرت توحش ناتو و تروریسم و میلیتاریسم آمریکا مجاب کنند. قرار است با کوبیدن یک فرقه و سکتی که خودشان ایجاد کردند از دکان چند نبش اسلام و تروریسم اسلامی برای مردم منطقه دفاع کنند!



و چرا پایان این عملیات وحوش جهان با قید "طولانی"، و اینکه معلوم نیست چه وقت قلدری میلیتاریستی و تروریسم خاتمه می یابد، مزین میشود؟ دقیقا به این دلیل که تکلیف جنگهای وسیع تر جهانی و منطقه ای روشن نشده و سوالات مطرح بعد از پایان بلوک شرق هنوز مفتوح است. هنوز آمریکا علیرغم محدودیتها دنبال تحمیل رهبری خود به جهان است و هنوز قدرتهای سرمایه داری جهانی و منطقه ای در پی تحکیم موقعیت خود در دنیای بی شکل امروزند. اسلام سیاسی یکی از آکتورهای این جدال است و تقابل اتئلاف جهانی امروز با داعش دریچه ای برای دنبال کردن همان سیاستهای قدیمی است.



همانطور که حمله به بن لادن و طالبان محکومیتی را از جانب هر نیروی آزادیخواه که منفعتی در جدال تروریستها و اهداف آنها ندارد، ضروری نمیکرد، تهاجم به داعش و یکی از هیولاهای دست پروده خود حضرات توسط خودشان، نیز محکومیتی لازم ندارد. اما در جنگ و بمباران نقل و نبات پخش نمیکنند، همانطور که دیدیم از افغانستان تا عراق و یوگسلاوی و سوریه و لیبی، چه نیروهای آمریکا و موئتلفینش و چه نیروهای مورد حمایت آنها روی زمین در قالب ارتش های دست ساز و خشن، هزاران جنایت علیه مردم بیدفاع مرتکب شدند. ما هر نوع بمباران مردم بیدفاع و مناطق مسکونی و زیرساخت شهرها را به بهانه تقابل با داعش محکوم میکنیم. ما میلیتاریسم و قلدری آمریکا بعنوان کلانتر خودگمارده جهان و موئتلفینش را محکوم میکنیم. هدف ما به شکست کشاندن دورنمای خونینی است که آمریکا و اتئلاف تروریستهای جهانی برای مردم منطقه و جهان ترسیم میکنند. هدف ما سرنگونی دولتهای اسلامی و برقراری نظامهای پیشرو و سکولار و آزاد است.



"آمریکا تاریخ را نمیسازد"!

تا به بشریت آزادیخواه و طبقه کارگر برمیگردد، اکثریت عظیمی که در منگنه پیامدهای بحران جهانی اقتصاد سرمایه داری و جنگ و ترور و آوارگی له میشوند، مسئله عروج آلترناتیو سومی است که جهان را از دست تروریست ها و آدمکشان نجات دهد. در سالروز ۱۱ سپتامبر و اعلام دور جدیدی از قلدری میلیتاریستی و تروریستی در منطقه توسط آمریکا و موئتلفینش، باید بار دیگر تاکید کرد که "آمریکا تاریخ را نمیسازد"! تاریخ را جنبش ها و طبقات اجتماعی و جریاناتی میسازند که منافع شان قبل از ۱۱ سپتامبر و بعد از آن در جدال نیروهای متفرقه بورژوائی و تروریستهای بین المللی با کارنامه سیاه جنایت نمایندگی نشده و نخواهد شد. پاسخ ما به این توحش و ترور و بربریت سرمایه داری قرن بیست و یکمی سازماندهی انقلاب کارگری برای برچیدن نظم سرمایه و پایان دادن به مشقات بیشمار آنست. پاسخ ما به تلاش برای گسترش میلیتاریسم و واپسگرائی و قهقرائی که به بشریت تحمیل میشود، دفاع از ارزشها و حقوق آزادیخواهانه و دستاوردهای نسلها طبقه کارگر، و مهمتر بمیدان کشیدن بشریت آزادیخواهی است که میتواند به تروریسم و میلیتاریسم اعم از دولتی و غیر دولتی پایان دهد.



آمریکا و غرب در منطقه دستور کار سکولاریستی ندارند و دفاعشان از نیروها و جریانات اسلامی آگاهانه است. اگر آمریکا و دول غربی و متحدین منطقه ای شان از جریانات اسلامی حمایت سیاسی و مالی و نظامی و لجستیکی نکنند، مردم کارگر و زحتمکش در منطقه، سکولارها و سوسیالیستها، دولتهای اسلامی را بزیر میکشند و جریانات ارتجاعی را شکست میدهند. تشکیل مجدد "ائتلاف بین المللی علیه تروریسم" و اعلام "جنگ طولانی علیه ترور" جدید نیست. این صرفا پرده دوم یک نمایش خونبار است که فی الحال به قیمت نابودی کشورها و کشته شدن و آوارگی بیسابقه و مشقات عظیم میلیونها انسان منجر شده است. اینبار نیز این نمایش خونین نتایج متفاوتی ببار نمی آورد. تنها میتواند چاشنی تشدید تقابل های خونین تر اردوهای متفرقه بورژوائی باشد که دامنه مشقات طبقه کارگر و مردم محروم را عمیق تر میکند.



این ورق میتواند برگردد، اگر طبقه کارگر در گوشه ای از دنیای بحران زده سرمایه داری بمثابه یک آلترناتیو اجتماعی قد علم کند و جنبش جهانی علیه قلدری میلیتاریستی و تروریسم اسلامی مکان شایسته و آزادیخواهانه خود را بیابد. *

2014-09-11

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد