مقاله

 

 

 
بازگشت به دوران طلایی امام راحل وجنایت در سینما رکس آبادان

بصير نصيبي


*این روزها که مصادف است با سالگرد کشتار جمهوری اسلامی در سال 67 ،فجایع ج. اسلامی در طول عمر نکبت بارش ،هم مطرح شده ،کشتار سالهای آغاز این نظام و اعدام های بدون محاکمه که از پشت بام خانه امام آغاز شد تا لشگر کشی به کردستان وخوزستان،ترکمن صحرا ،مقابله خونین با مردم آذربایجان ، اذیت وآزار واعدام وشکنجه ی بلوچ ها ،اقلیت های مذهبی، و... و.. .اما فاجعه سینما رکس آن گونه که باید ابعادش شکافته نشد و چرا؟*

آیا آتش زدن سینما ،سوزاندن وتبدیل به خاکستر شدن 277 تماشاگر به هنگام نمایش فیلم به شکل وشیوه ای که حتا یک نفر هم امکان خلاصی نیافت حادثه بود آنهم حاد ثه ای کم اهمیت ویا جنایتی فراموش نشدنی؟ ! م. گئومات در باره این فاجعه می نویسد:

«روز جمعه گذشته، بیست و هشتم مرداد، سالگرد آتش سوزی یا بهتر گفته باشد آدم سوزی سینما رکس آبادان توسط پاره ای از کارگزاران فتنه خمینی بود. رخدادی همانند آنچه که در کوره های آدم سوزی بازداشتگاه آشویتس در لهستان و بازداشتگاه ساشِن هاوزن در برلین گذشت. با این تفاوت که ویرانه های آن بازداشتگاه ها را به عنوان نماد جنایت علیه بشریت و نسل کشی نازی ها برای عبرت آیندگان همچنان حفظ نموده و تبدیل به نوعی موزه کرده اند، اما چون سینما رکس آبادان سند جنایت هولناک اسلامیون تشنه قدرت بود که با نیرنگ و خدعه اسلامی آنرا به شاه و ساواک نسبت داده بودند، این سینما که در طبقه دوم مجموعه ای از مغازه ها و یک پاساژ قرار داشت را در سال 1384 ویران نموده و مغازه های زیر آنرا بازسازی نمودند. نقل از مقاله ای با عنوان سینما رکس آبادان، کوره آدم سوزی "اسلامی". (م. گئومات) در سایت پیک ایران»

اتفاقا تمرکز روی این جنایت از زاویه های متفاوت هم قابل تامل است، اگرما در همان زمان وقوع ،ابعاد آنرا شکافته بودیم چه بسا آخوند ها نمی توانستد پایه های نظام خود را این چنین وبا سرعت استحکام بخشند ، در آن دوران که آخوند ها با ماسک اسلام مدرن داشتند مقدمات حضورشان را فراهم میکردند هر کس که در باره شقاوت وبیرحمی آخوند کوچکترین تردیدی داشت ،می بایست با خود بیندیشد وقتی این ها قبل از به قدرت رسیدن برای پیشبرد مقاصد سیاسیشان 400 نفر را می سوزانند وای به هنگامی که به قدرت برسند، آیا وقتی بساطشان را پهن کنند به هر حیله ونیرنگ متوسل نمی شوند تا همچنان در قدرت بمانند؟

اما هیچ همراهی ای با خانواده های داغدار این فاجعه انسانی نشد، باز ماندگان حتا دست به تظاهرات زدند اما صدایشان در گلو خفه شد،نظام پیشین در حال سقوط بود ،ملاها وتفکر ارتجاعی آنها داشت همه گیر می شد ،جماعت هم یا سکوت کردند ویا با منسوبین خمینی همراهی کردند تا ساواک شاه را عامل ومجری این جنایت بنمایانند. آخوند ها با طرح این پروژه هم مقدمات سقوط سریع تر نظام پیشین را فراهم آوردند هم میزان همراهی عامه را با یک نظام خون ریز محک زدند، عوامل آخوند هاوقتی سکوت دردناک عامه را دیدند ، وقتی ازهمراهی روشنفکران به خصوص توده ای ها با طرح ها وپروژه های جنایتکارانه مطمئن شدند ،مرحله دوم پروژه را پیاده کردند به آتش کشاندن سینما ها، بعد از انجام این طرح هم ابتدا منکر شدند که این رفتار ارتجاعی کار خودشان است اما به تدریج وجسته وگریخته بخشی از حکومتیان و حامیانشان با افتخار به تخریب سینما هااعتراف کردند واین دلیل ابلهانه را هم ارائه دادند چون هنر وسینما در دوران طاغوت فاسد بوده وسینما فاحشه خانه ،پس سینماها سمبل فساد وتباهی نظام ستم شاهی هستند وباید نابود شوند . وقتی در دوره اول نزول خاتمی برخی از بازیگران خواستار توبه وبازگشت به دارالخلافه بودند، این بحث به مطبوعات حکومتی هم کشیده شد یکی از بازیگران سینمای جمهوری اسلامی در همین ارتباط وقیحانه گفت:

«اگر این بازیگران طاغوتی را میخواستیم سینما ها را به آتش نمی کشیدیم»

وقتی نظام مستقر شد دیگر مطمئن بود هر برنامه ی جنایتکارانه ای را بدون واکنش جدی می تواند پیش ببرد (تنها طرح ارتجاعی که نظام نتوانست بطور کامل وبدون مانع به انجام برساند طرح حجاب زنان بود ،در همان شرایط ودر اوج قدرت خمینی جلاد تظاهرات وسیع زنان شکل گرفت) اما نظام برای کشت وکشتار ، حذف ،بیدادگری ،پرونده سازی،تشکیل دادگاه ها ی نمایشی با مانع بازدارنده ای مواجه نشد ،همان دوم خردادی ها که این روز ها ماسک سبز بر چهره آلوده خود گذاشته انداز ریز تا درشتشان از خاتمیشا ن تا کروبیشان آز کروبیشان تا، گنجی و موسوی یشان اگرهم گاه وبه ندرت مستقیم در طرح وپروژه های حذف واعدام دخالت نداشته اند از سازندگان نظام بودند وشریک جنایت ها، اینها البته میخواهند ازجنایت های سالهای 60 و67 خود را مبرا بدانند -همین قدر که میخواهند منکر دخالت در جنایت شوند خود نشان دهنده گسترش جنایت وننگیی است که از بابت شرکت در ساختارنظام متوجه آنان است- اما همینان هم از طرح وپروژه های ضد انسانی دیگر نظام مقدسشان از آن جمله ،جنایت در سینما رکس آبادان کلمه ای به زبان نمی آوردند .

ویک مورد دیگر، ترورها در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی است که همین رفسنجانی سبز پوش شده، یکی از فرمانده هانش بود،شبه اصلاح طلبانی که ا لان گروه ، گروه زیر عنوان طنز نویس،فعال سیاسی، کاریکاتوریست و... صادر می شوند که خود در با فت این حکومت بوده اند ایایک مورد را سراغ دارید که دوم خردادی های صادراتی حتا اشاره ای به جنایت آخوند ها در سینمارکس آبادان، یا ترورهای مخالفانی که به کشورهای اروپایی پناهنده بودند بنمایند و این کشورها هم که موطف به حمایت از جان پناهندگان سیاسی هستند خود دست ج. اسلامی را برای ترورها بازگذاشتند.

ما از شر اینان زادگاهمان را که فضایش آلوده به ویروس آخوندشده را ترک کردیم حالا اینان که به بما میگفتند تحمل سختی های انقلاب را نداشتید ، خودفرار را به قرار ترجیح دادند ( بخشی از آنها هم مامور هستند البته در لباس حامی موسوی و مخالف احمدی نژاد) واینجا هم پاداش خیانت ها ی خود وسهمی که در ایجاد ورشد یک سیستم تروریست وفاسد قرون وسطی داشته اند را دریافت می کنند ،شهری در غرب قبلا فاسد را سراغ نداریم که کلید طلایی اش به اینها اهدا نشده باشد، شغل وکارشان هم که در«ویس امریکا »، رادیو فردا، بی بی سی، دویچه وله و... از قبل رزرو شده ،جوایز حقوق بشری هم با انواع واقسام بهانه ها به اینان با سابقه ممتد اعمال ضد حقوق انسانی تقدیم می شود !!

م. گئومات در مقاله تحقیقی خود می افزاید:

«با توجه به شواهد و قرائن موجود چنین به نظر می رسد که دستور آتش سوزی سینما رکس آبادان توسط شخص خمینی از نجف داده شده بوده است»

رهبران سبز الهی ها مژده می دهند مارا باز می گردانند به دوران پر افتخار امام راحلشان وپروژه آتش زدن سینما ها هم یکی از طرح هایی بود که در آن دوران پر افتخار!با موفقیت به انجام رسید، اما دوران طاغوت 400 تا سینما برای 25 ملیون جمعیت داشتیم که خوراک مناسبی بود برای فرونشاند ن اتش جنون آمیز !!حزب الله! اما به برکت استقرار نظام مقدس الان برای 75 ملیون جمعیت کمتر از 200 سینما ی نیمه مخروبه داریم که به تدریج دارد تعدادشان کمتر هم می شود. می دانیم که تنها سینمای شهر بزرگی چون کرمانشاه هم تخریب شده است.در این شرایط لطفا سبزالهی ها بگویند مگر سینمایی مانده ؟کدام سینما را میخواهند آتش بزنند ،تا برگشتن به دوران طلایی امام با شکوه واعتبار بیشتری همراه باشد؟!!

بصیر نصیبی 6/9/ 2011

www.cinemaye-azad.com



· پرویز صیاد با تهیه و کارگردانی نمایشنامه ی مستندسینما رکس ونمایش مداوم ویدئوی آن در زنده نگهداشتن خاطره ی این فاجعه ی ضد انسانی سهم مهمی دارد.

· در سایت ALefBe در یک ستون ثابت اسناد وعکس های این فاجعه نگهداری می شود.
 

 http://alefbe.com/Cinema Rex Abadan/Rex.htm



_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد