مقاله

 

 

رسیده وقت دیدار!

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

رفیق شفیقی درتماسی گفت : روز جهانی علیه اعدام 10 اکتبر است و نه 29 ژانویه و این اشکال دارد ! ما که یه کم فکرکردیم دیدیم این روزهای قرارداری موضوعش اهمیت دارد و نه روز و تاریخش . مثلا فرض بگیریم 10 اکتبر قراراست روز جهانی علیه اعدام باشد و میشود 29 ژانویه هم اعتراض کرد ، اصلا هر روز اعتراض کردن به جنایت واجبی عینی است لیکن ! اعتراض به هر ظلم و سرکوب و جنایتی زمان خاصی نمی طلبد دل درد مند میخواهد تا بگوید چرا فقط 8 مارس ؟ و بقیه روزها زنها چه کنند ؟

از این پاراگراف که بگذریم ، شهر مثل همیشه و همچنان شلوغ است ، به زبان عوام خیلی خرتوخره ! منظورم از شهر هم همین زمین خودمان است . هر چند توان پرداختن به همه چیز را ندارم ولی نمیدانم چرا وقتی شهر شلوغ میشود ذهن من هم شلوغ میشود ؟ شاید نقطه ضعفم باشد ، هر چه که هست واقعا نمیدانم چرا ؟

فریاد آفریقا هنوز شنیده میشود . بعد از الجزایر و تونس حالا مصریها درتکاپو هستند و مبارک همیشه نعشه و همیشه رهبر را به زیر بخیه کشانده اند . در روزگاری دکتر مصدق الگوی ناصرشده بود و بعد از ملی شدن نفت درایران ؛ در مصرهم کانال سوئز ملی شد . بیش از نیم قرن از آن روزگاران سپری شده است و الگوهای مصدق و ناصر به تاریخ پیوستند . اما تاثیرپذیری یا تاثیرگذاری امری ذاتی و قانونمند است و نه اکتسابی !  تردید نکنید که جامعه ایران خارج از این قاعده نیست . اما شک دارم مسلمانان گاگول حاکم بر ایران بتوانند درکی درست داشته باشند از تمامی این صحنه ها . مطمئنم که از تکامل هیچ نمیدانند و الا نیازی نبود تا هر روز بیشتر منقبض شوند و زور بزنند جامعه را در انقیاد نگه دارند . ای کاش میفهمیدند که هیچ جامعه ای سرانجامش شکست نیست و یا به قول یه نفرکه اسمش رو یادم رفته : برنده شدن به معنی اول بودن نیست بلکه به معنی انجام کار بهتر از دفعات قبل است ......

پس از تونس و مصر، هزاران نفر از شهروندان یمن، روز پنجشنبه، 27 ژانویه 2011 ، با تجمع در 4 منطقه صنعا، پایتخت این کشور خواهان استعفای رئیس‌جمهوری شده‌اند....دست کم 10 هزار نفر در برابر دانشگاه صنعا و 6 هزار نفر در محل دیگری در آن شهر دست به اعتراض زده‌اند

تظاهرات‌کنندگان، با الهام‌گیری از رویداد‌های تونس و تکرار شعار معترضان در آن کشور، شعارهای ضددولت و حکومت سر دادند.
 
علی عبدالله صالح رئیس‌جمهوری یمن نزدیک به 33 سال است که رئیس جمهور یمن است

طبلهای آفریقا برای تغییر میکوبند !

از این یکی هم که بگذریم میرسیم به موضوعی دیگر . در پی اعدامهای فله ایی توسط حکومت اسلامی در ایران باردیگر سازمان مجاهدین مثل یک بیمار؛ سهم خون خودش را از بقیه مردم جدا و با خط کش عقیدتی مرز کشید ، و اصرارو اصرار که سه نفر ار اعدامیها از مجاهدین بودند . فقط اشاره ایی نکردند که گلوبول خون این 3 نفر  با بقیه چه فرقی داشت ؟ ما که هر چه گفتیم به سنگ نرفت میخ آهنین .....دوستی هم همین چند روز پیش گفته بود که هیچ کس برجسته ترین نیست . اما چه فایده ؟ در تفکر مجاهد خلق وقتی همه هستی ایدئولوژیک باشد و بعد مرده خوری سیاسی ......، صحنه همیشه همین است  و برای من زیاد عجیب نیست . اما وای به روزی که فقط بارسیاسی غلط به آن بدهیم آنوقت موضوع بیشتر حالت طنز پیدا میکند .

نوشته بود : رژیم حاکم بر ایران این اعدامها را برای این انجام میدهد که آن شلیک در تاورنی قرار است به زودی به هدف بخورد !! ای والله ای والله !

در سال 1363 و در زندان یک روز بازجوی مربوطه با من مثلا بحث تئوریک خواست بکند و گفت : ما هم قبول داریم که خیلی ها بی گناه اعدام شدند ولی وقتی پای بود و نبودمان در میان باشد ( حال هر جریان و نیروئی که باشد صحنه غیراز این نیست !)

اون یارو تقریبا درست میگفت . رژیم حاکم برایران در مقطعی پای بود و نبودش در میان بود . انواع گروههای مسلح و از جمله مجاهدین خیزبرداشته بودند برای زمین زدنش . چنین تهدیدی چیز کمی نبود اما چون محدوده عملکردها هیچ پیوندی با عنصر اجتماعی نداشت حداقل یکی از دلایلی بود که رژیم با موج سرکوب خونین و مطلق توانست بر اوضاع مسلط شود .

امروز هم بعد از 32 سال بازهم رژیم پای بود و نبودش در میان است . با یک فرق کیفی نسبت به 30 سال قبل ! این بار طرف حسابش عنصراجتماعی و مردم هستند . نگرانی و ترس رژیم این بار خیلی بیشترازآن سالهای خون و آتش است و خوب میداند که جامعه را مثل یک سازمان و گروه محدود نمیتواند سلاخی کند . اما ابزارسرکوب و مرگ و زندان ......را مثل همیشه از دست نمیدهد . میکشد و بیشتر هم میکشد ، چون پای بود و نبودش در میان است . اگرفقط یک بار دیگراین آتش شعله بکشد و نتوانند کنترل کنند که دیگروضعشان مشخص است . بنابراین تنها راه برای رژیم کشتن و سرکوب است تا شاید جلوی این آتشفشان مردم را فقط و موقتا سد کند !

تنها عاملی که سبب واکنشهای وحشی رژیم حاکم شده است مردم هستند و نه کارتهای بازی در دستان غرب ! رژیم حاکم  هر روز بر ابعاد کمی و کیفی سرکوب و جنایتش میافزاید و در این زمینه اصلا مسئله اش این نیست که کدام را بزند و یا مهمتر باشد . بر طبق آمار رسمی در سال 2011 هر هشت ساعت یک نفر در ایران اعدام شده است  که سه نفر وابسته به مجاهدین اعلام شدند . حالا که شما زحمت کشیدید اعدام این 3 نفر را به آن شلیک مشقی در تاورنی ربط دادید ....حداقل تکلیف بقیه اعدامیها را هم مشخص میکردید مثلا 4 نفر سهم نشست در پارلمان اروپا....شش نفر سهم حضور در بروکسل.....یه عالمه دیگه هم سهم دادگاه اسپانیا....و الی آخر ! ای بابا....

  میشود به ضرب تبلیغات و سیریش ؛ ندا آقا سلطان را هم به ندا حسنی چسباند و یا خیلی کارهای دیگر ! ولی واقعیت صحنه و توحش رژیم حاکم در موج اخیر اعدامها ......فقط به وحشت رژیم از جامعه و مردم بر میگردد و انواع کارتهای بازی در دست غرب هیچ ربطی به عنصر اجتماعی در ایران ندارد !
 

حالا در این موج کشتارها وقتی میخواهد تحلیل سیاسی ازش درآورد میروند سراغ سه نفری که با مجاهدین در ارتباط بودند و بعد تصورکن که تحلیل کننده : اولا و همچنان از شلیک مشقی تاورنی بگوید و نتیجه بگیرد که رژیم از ترس خوردن شلیک تاورنی به هدف ، دست به اعدام میزند ! دوما آن شلیک به هدف نزدیکتر میشود و سوما رسیده وقت دیدار.....!

نه عزیز دل برادر . موضوع تاورنی مربوط به گذشته است . از آن زمان تا کنون بال سیاسی رجوی به پارلمانها رفته و میرود و انواع حمایتها را گرفته و تجربه نشان داده که  این دوره گردی سیاسی ربطی به تیراسطوره ایی آرش کمانگیر ندارد . هرچند از تشابهات هر روز بنویسند و بگویند . خانم مریم رجوی هم اصلا مثل آرش جانش را درتاورنی گذاشت در یک تیر و شلیک کرد ......این شلیک مشقی بود و هدفی نداشت تا زمانی برای رسیدنش ترسیم کرد ! غرب تا جایی که بتواند از جریان مجاهدین به مثابه یک کارت بازی در رقصش با گرگ ( رژیم حاکم ) استفاده میکند و این وسط ما هم در فکر طرح آقای عالیوندی بودیم که در سایت همبستگی مجاهدین با عنوان " رسیده وقت دیدار! " منعکس شده بود . عقلمان به جایی نرسید که کدام دیدار و کجا ؟ زنگ زدیم به استاد بزرگ و سوال کردیم : این طرح یعنی چه ؟ اصلا معنی دارد و یا همینطوری به ذهن هنرمند زده است ؟

استاد بزرگ : راستش منم خیلی نگاهش کردم و فکر کردم و نمیدونم ، بیشتر شبیه ضریح امامها میمونه . موضوع رو باید کنارش فاکت گذاشت تا نقطه آغاز پیدا شود ! والا نمیشود فقط به حدس و گمان اکتفا کرد . و اگر حدسی باشد نمیشود بدون فاکت بیان کرد . فعلا برو جلو تا بینیم چی میشه !

ما : با تشکر از استاد بزرگ از این جواب چیز شکنانه.... !

اسماعیل هوشیار

ژنو

هشتم بهمن 1389

28. ژانویه 2011

 

 


_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد