تاریخ انتشار : 12.11.2014 زوایای مختلف تاریخ و تجربه !
بنا به تعریف ویکی پدیا ، تاریخ ، مفهومی انتزاعی است که حداقل دو
معنا از آن مستفاد میگردد : گاه ناظر به وقایع گذشته و گاه معطوف
به مطالعه و بررسی وقایع است. بنابراین، هم به علم تاریخ و هم به
موضوع آن، تاریخ گفته میشود. منظور از تاریخ مجموعهٔ حوادث
فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در
گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ
داده است.
تاریخ نگاری کار قدرت سیاسی حاکم و یا نیروهای عقیدتی نیست . آنها بیشتر تطهیر میکنند و یا توجیه ! سازمان مجاهدین مسعود رجوی به آن دوران زمان سلطنت و وقایع تاریخی آن نگاهی قرآنی و الهی دارد و معتقد است که سازمان و اسلام را مسعود رجوی با یک انقلاب درآن زمان نجات داد . یک دهه بعد دوباره با یک انقلاب سازمان یا خودش را نجات داد و کلا هر روز انقلاب میشود یا میکند و یک چیزی را نجات میدهد ! حکومت اسلامی ایران هم وقتی صحبت از تاریخ میکند منِ مخاطب فقط تلاش میکنم تا ببینم به کجایش باید خندید ! در گزارشی به نام الماس فریب ، گوینده مدعی شد که نشست گوادلوپ در پاریس تشکیل شد تا غرب نقشه بکشد و مانع ورود خمینی به ایران شود....
مصاحبه ای از سعید شاهسوندی عضو قدیمی سازمان مجاهدین خلق در یک سایت حکومت اسلامی ایران خواندم که قابل توجل است ! من این مصاحبه را از نظر نگاهی تاریخی و تجربه منتشر میکنم . رویکرد شاهسوندی دراین مصاحبه غالبا توجیه یا تطهیر شخص خودش نیست و یا حداقل تلاش کرده اینطور نشود . طبعا با بخشهای تحلیلی مصاحبه کاملا موافق نیستم . اما نمیدانم چرا هر وقت و به هر وسیله نگاهی به آن تاریخ میاندازم حس میکنم در تمامی اینها میشود بین گذشته و حال ، پلی زد ! کاری که تقی شهرام در زمان سلطنت انجام داد کمتر از یک دهه بعد مسعود رجوی پا جای همان پا گذاشت ! با همان محتوا و کمی تفاوت.....
کمتر از یک دهه بعد مسعود رجوی هم دست به سلاح برد برای فراگیر شدن چی ؟ این سوال همیشه با من است . تقی شهرام حداقل یک نقطه آغاز( غلط یا درست ) تئوریک داشت . اما سلاح مسعود رجوی نقطه آغازش چه بود ؟ اگر منطق عاشورا وحسین و شهادت و رضایت خداوند و راست شدن دین واقعی محمد است که اساسا کسی نباید از ایران خارج میشد و همگی دور هم شهید میشدیم ! و اگر سیاست کردن است که غلط کردی دست به سلاح شدی ! چون بر همگان واضح و مبرهن است کتاب و سنت و پیامبر و خدای مجاهدین و سیستم حاکم ولایت فقیه یکی است . منطق و علم سیاست استفاده از فرصتها را تجویز میکند وعقیده و جهاد و شهادت و مرگ برای خدا ، نسخه اش فرق میکند و سوزندان فرصتها را تجویز میکند ! سلاح مسعود رجوی در مقطع 1360 هیچ ضرورتی نداشت به جز دعوای هژمونی سیاسی ! مسعود رجوی صلاحییت امامت و رهبری یا خلیفه مسلمین را حق خودش و مجاهدین میدانست و عجله داشت ! خوبشو میخواست ، همشو میخواست ، زودمیخواست ! ( حالا خوردی ؟ )
حتی بعد از 30 خرداد ، و قدمهای بعدی ، اشتباه محاسبه مسعود رجوی هم همین بود که وارد داستان انقلاب ایدئولوژیک وخلق رهبرعقیدتی ( ولایت فقیه مغلوب ) شد . اگر جامعه را به عنوان یک پدیده پویا و زنده در نظر بگیریم ، این پویایی و زنده بودن ، در تحول و رشد معنی دارد ! جامعه سنتی ایران در جهل مطلق تاریخی با ولی فقیه غالب ( خمینی ) شروع کرد اما قرار نبود و نیست که تا همیشه با همان محتوا و ظاهری متفاوت ادامه دهد !
منهای اینکه ضرورت ادامه مبارزه در هر زمان چه نسخه ای را تجویز یا تحمیل میکند ، اما درک اجتماعی درست ، اولین الزام انتخاب مسیر درست مبارزه است . برای داشتن درک اجتماعی درست هم ، اولین الزامش بودن در متن جامعه است ! تقی شهرام همان کاشفی بود که شاید به دلیل شرایط خفقان سلطنتی آن روزگار ، در میان و متن جامعه از جوعمومی غافل مانده بود . مسعود رجوی هم پرچمداری شد که غافل و جدا از جامعه ، و فقط با شوری حسینی نمیدانست فروتنی یعنی چه ؟ از خوش بینی تا واقع بینی ، مسیرش از 30 خرداد 1360 با نیم میلیون جمعییت ، تا 5 مهر 1360 با حداکثر 1000 نفر ، است . توهم ، زائده خوش بینی ذهنی و مفرط است که طول مسیر چند ماهه را به چند دهه افزایش میدهد با قدرت تخریبی چند صد ساله ! و چه بد اقبال بود نسل ما ، که این تجربه تلخ و خونین از آن موارد نادر تاریخی شد که به درد نسلهای بعدی هم نمیخورد .
اسماعیل هوشیار 11.11.2014
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد