تاریخ انتشار :07.01.2016

این تناقضات ساده !

hoshyaresmaeil@live.com

Gefällt mir · Antworten · 1 · 2. Januar um 09:35
Saeed Salehinia
اسماعیل عزیز سال نو به شما مبارک.من متوجه نشدم چرا وقتی ایرج مصداقی دارد فرقه رجوی را افشا می کند شما به او حمله می کنی؟ اگه ممکنه مقداری توضیح بده.مرسی.

Hoshyar Esmaeil
توضیحی ندارم . از بیکاری حوصله مون سر رفته بود گفتم یه کاری کرده باشم....
Gefällt mir · Antworten · 2. Januar um 12:49
Hoshyar Esmaeil
معروف است که یک بار اینشتین در امریکا با قطار در حال مسافرت بوده که مامور قطار برای دیدن بلیط سر می رسد اما اینشتین هر چه که می گردد بلیط را پیدا نمی کند. مامور که این وضع را می بیند از کوپه او دور می شود در حالی که می گوید "حضرت استاد ، کیست که شما را نشناسد و یا شک کند شما بلیط نگرفته اید. نیازی به نشان دادن بلیط نیست". اینشتین سری به نشانه تشکر تکان می دهد. مامور بعد از تمام کردن کوپه های دیگر این واگن ، نگاهی به عقب می اندازد اما متوجه می شود اینشتین همچنان در حال گشتن است. برمی گردد و می گوید : "پروفسور اینشتین ، گفتم که شما را می شناسم و نیازی به بلیط نیست ، چرا بازهم نگرانید؟" اینشتین جواب می دهد : "اینهائی که گفتی خودم هم می دانم ، دنبال بلیط هستم ببینم به کجا دارم می روم" ....این نقل قول هم همیطوریه
Gefällt mir · Antworten · 2. Januar um 12:52
Hoshyar Esmaeil
راستی سال نو میلادی مبارک همه باشد و مرسی

Gefällt mir · Antworten · 1 · 2. Januar um 13:09 · Bearbeitet
Saeed Salehinia
اسماعیل عزیز سال نو شما مبارک. البته شما می توانی مثل اینشتین عمل کنی یا بگوئی که از سر بی حوصلگی اینکار را کردی .اما من بعد از 37 سال سر و کله زدن با انواع فعالین سیاسی و اجتماعی ایرانی متوجه شدم که این رویه از سر بی حوصلگی حرفی زدن متاسفانه از بلایای فرهنگ اجتماعی ماست و از عوامل اینست که جامعه به نویسنده ها و متفکرینش اعتماد ندارد . از دید من باید احساس مسئولیت همواره در ما فعال باشد و قلم خود را با دقت و با حواس جمع و از مسدولیت بکار برریم زیرا که در مقابل جامعه پاسخگو باید باشیم

Saeed Salehinia
دوم: من طی سالها شناخت از شما و خواندن نوشته های شما اتفاقا به حرفهایتان بیشتر توجه می کنم و انتظارم از شما بالاتر از بسیاری ادمهاست.وقتی می بینم چیزی نوشته اید که از دید من تناقض دارد یا ابهام دارد سعی می کنم بپرسم.اینمود از اون موردها بود.امیدوارم بجز این پاسخ اخیرتان دلیل بهتری داشته باشید.

دیالوگهای بالا بخشی از تناقضات است !

...............................................................................................

جوابی که در فیس بوک دادم از بی حوصلگی نبود بیشتر از تعجب بود . من حدود 2 سال است که با انواع طنزها و مطلب جدی مشغول توضیح هستم . مخاطب یا از ابتدا در جریان وقایع بوده که توضیحی نیاز ندارد و یا اساسا از وقایع سردرنمیآورد که با هزارسال توضیح هم ابهاماتش بر طرف نخواهد شد ! شما به عنوان روشنفکری که ظاهرا در جریان همه نوشته های من بوده اید ، بعد از 2 سال وقتی تازه توضیح میخواهید ، پس وای به غیر روشنفکرش....! و البته ظاهرا شما تنها هم نیستید خیلی ها هنوز فکر میکنند که مشکل یا دعوای شخصی است .

برای عده ای افشاء گری مهم نیست از چه خاستگاهی و با کدام میوه سیاسی مطرح میشود . این شیوه از افشاء گری را ، سربازان گمنام هم خوششان میآید . ولی برای من خاستگاه و بلندگوی جریان مربوطه و میوه سیاسی آن مهم است . در رابطه با مجاهدین و رهبری آن مدتهاست چیزی به نام "افشاء گری" جدید یا جدی نیست بلکه بیشتر گرایش یا انتخاب سیاسی مطرح است !

آقای ایرج مصداقی که در سال 1392 و با کُپی 200 صفحه ای از افشاگری های مختلف ، درمدت 8 روز تغییر جهتی عوضی داد.... از نظرمن منتقد نیست ( غلط یا درست ) . آقای ایرج مصداقی عامل است . ایشان توسط ارباب بی مروت ( آمریکا ) افشاء نشان میدهد آنها برای استحاله رهبرعقیدتی مجاهدین ( ولایت فقیه در سایه ) توسط شخص مصداقی خیز برداشتند ! ایرج مصداقی وزن تلاشهایش مشخص و دستمزدش هم فراتر از رابطه با تعدادی از رسانه های درپیتی نمیرود . بقیه قدمها و تلاشهای موازی دیگر هم همین وزن را دارد .

ایرج مصداقی تا سال 1392 در طیف هواداران مجاهدین جای دارد و تلاش میکند . برای تعویض ریل پروسه ای لازم است ، قدم به قدم ، فاکت به فاکت و درنوشته های مختلف مخاطب مجاب میشود که این فرد متناقض شده و قصد دارد مسیرش را جدا یا برعکس کند. اما جهت ناگهانی و 180 درجه ای درمدت 8 روز ، به فاصله کوتاهی تولید علامت سوال میکند . به جز البته فیلمهای جیمز باند که ناگهان و با همان سرعت جهت ماشین راعکس میکند با خونسردی وسرعت بیشتر ! میوه یا محصول تلاشهای مصداقی در سیاست امروز فقط یک چیز است ، استتار سیاست خط موازی رهبری مجاهدین با دولت آمریکا که هنوز معتبر است ! که هر دو هم ( دولت آمریکا و رهبری مجاهدین ) از این استتار راضی هستند !

( به همین دلیل مجاهدین برای ذهن نیروی خودش آدرس عوضی میدهد و هیئت ایرج مصداقی را مربوط به وزارت اطلاعات حکومت اسلامی معرفی میکنند تا میزشان با ارباب بی مروت آمریکا به هم نخورد. والا آنها تجربه سیاسی مکفی دارند که تشخیص و تفکیک کنند .)

قبلا گفته بودم و باز تاکید میکنم که با استحاله هیچ جانوری مخالف نیستم ولی این صحنه به استحاله نمیخورد . این صحنه ای که مجاهدین را خرج استحاله ولی فقیه حاکم میکند ، رهبر عقیدتی اش را حفاظت کرده است ، نیروی اسیرش را در عراق زندانی نگه داشته است و در هر بزنگاه سیاسی تعدادی موشک روی سرشان خراب میشود.....و همزمان جریان مصداقی را با چوب جادوی هری پاتر زنده میکند !

از نظر من این روش وزن استحاله جدی را ندارد . مشکل شخص با مصداقی هم ندارم ولی وقتی آقای مصداقی آگاهانه این پرچم سیاسی را دست گرفته است پس داوطلبانه و لاجرم سیبل میشود . در روش استحاله جدی دولت آمریکا باید ابتدا تمام نیروی اسیر مجاهدین را از باتلاق عراق خارج کند و بعد مسعود رجوی را سالم ظهورش دهد ، در چنین تابلویی استحاله اتوماتیک درش مستتر است . به نظر من به جز این تابلو، استحاله ای درکارنیست بلکه بازی کثیف و خونین سیاسی است . در این بازی کثیف سیاسی نیروی اسیر مجاهدین درعراق نگه داشته میشوند تا اگر مسیر برجام به دیوار یخ خورد و خواستند خیز دیگری ( نظامی ) بردارند ، از آن نام و نشان استفاده کنند ! هر وقت هم دولت آمریکا بخواهد لقمه ای به ولی فقیه حاکم تعارف کند از این دیوار گوشتی نیروی اسیر مجاهدین در عراق خرج میکند...

این توضیحات فشرده تمام ابهامات را جواب نمیدهد . آقای ایرج مصداقی عاملی جهت استحاله رهبرمجاهدین است که توسط غرب جان گرفته است . از نظر من این روش استحاله جدی نیست ، پس این بازی بچه گانه را مستمر در جای واقعی خودش نشان میدهم . ( طنز یا جدی...یواش یا تند )

نهایتا اینکه ، ما درشرایط سیاسی کاملا متفاوتی هستیم . شرایطی که با تعدادی نماهنگ همینطوری هیچ الاغی تبدیل به اسطوره و رهبر نمیشود ! دیوار مجاهدین خیلی بلندتر از قد و قواره مصداقی ملیجک است . نمیگویم مثبت یا زیباست . ولی خیلی بلندتر از امثال ایرج مصداقی و کوتوله های سیاسی هیئت همراهش است....این را فراموش نکنید .

http://www.tipf.info/haparoti,,,,,.htm

اسماعیل هوشیار

07.01.2016

..............................................................

پانویس : تجربه شاخه ای از اصلاح طلبان حکومتی با پرچمداری اکبر گنجی نمونه خوبی است . اکبرگنجی ازبدنه حکومت اسلامی جدا شد . ایشان به خارج آمد و با مقادیری پول و رسانه و امکانات غربی تلاش میکرد در جهت استحاله کل نظام ! و درجایی هم بلند فریاد زد من گاندی ایران هستم و همه نیروها به دنبال من....! مدتی بعد آن پروژه رسما سابید به الک و اکبرگنجی با جایزه ای نیم میلیون دلاری غربی خانه نشین شد . غرب یا نمیدانست که استحاله آن افعی حاکم در تهران کار هر مارمولک ریقویی نیست بلکه سازوکارهای خیلی جدیتری نیاز دارد....و یا میدانستند و فقط بقیه را سرگرم کرده بودند ! پروژه جریان ایرج مصداقی ، نمونه کوچکتر پروژه جریان اکبرگنجی است با همان محتوا و جنس وسازوکار ! این 2 جریان سیاسی از محصولات سیاسی یک آزمایشگاه ( غرب ) است . جریان اکبرگنجی البته الان پیش این جریان مصداقی در زمینه سیاسی و نداشتن تشخیص سیاسی باید لُنگ بیاندازد . ( قابل توجل روشنفکران فرهیخته سیاسی )

________________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.