مقاله

 

 

تاریخ انتشار :18.03.2016

اپوزسیون رژیم اسلامی ، بعد سیاسی و بعد فرهنگی
از: سعید صالحی نیا
salehinia@aol.com
17 مارس 2016


مقدمه:

در مقاله قبلیم(*) توضیح دادم که اپوزسیون رژیم اسلامی نمی تواند فقط سیاسی بماند . نمی تواند دنبال مردم و روانشناسیشان بیفتد و هر چه مردم کردند هورا بکشد. نمی تواند پشت "سنتهای عقب مانده مذهبی ملی و قومی" سنگر بگید به بهانه اینکه رفتاری "ضد رژیمی است"!
توضیح دادم که متدهای رجوع به فرهنگ عقب مانده فومی اریائی و زرتشتی گری در حد گرایشات راستی است که بواقع اپوزسیون رژیم نیستند بلکه بخشی از نظام حکومتی ایران هستند که دوره ای از مسند بیرون افتاده اند و تلاش دارند تاچ و تخت ، پس بگیرند.


توضیح دادم که بخشی از چپ ایرانی که تلاشهای زیادی دارد تا با اتکا به پوپولیزم ، هر جا مردم شلوغ کردند ، اون جمع را مل خود بداند، "جشنهای سنتی چهارشنبه سوری" را مال خود می داند و به خودش تبریک می گوید! تاکیید کردم اینکار بسیار نادرست است.


اینجا می خواهم کمی جلوتر بروم و دوباره روی این سوال ساده که واقعا اپوزسیون رژیم اسلامی چه می تواند باشد، نکاتی را ارائه دهم:


(1)درک سیاسی از اپوزسیون درکی است محدود و ناکارا:

بسیاری فعالین آزادیخواه طی تجربه دریافته اند که اپوزسیون ایرانی ، فرق زیادی با پوزسیونش ندارد. نه فقط از این چهت که بخشهای مهمی از راست و چپ دچار همان سنتهای دیکتاتوری هستند بلکه از جهت متدهای برخورد به مردم و به مخالف.


وقتی تعریف اپوزسیون رژیم اسلامی می شود ، هنوز بسیاری این موقعیت را سیاسی می بینند.یعنی گروهی یا چنبشی یا حزبی بیاید قدرت را از حکومت موچود بگیرد. یعنی دعوا سر به قدرت رسیدن گروهی است که یا قبلا در قدرت نبودند یا اگر بودند حالا لباس عوض کرده اند.
تعریف اپوزسیون را در این سطح ، این می بینند که حداکثرش نیروی یا چنبشی یا حزبی بخواهد حکومت کنونی نباشد!


خارج از اینکه بسیاری از گرایشات اپوزسیون یا برنامه مشخصی ارائه نمی دهند یا اگر می دهند کالیبر مناظره و زیر سوال رفتن در مورد برنامه شان را نشان ندادند، سوال اینست که ایا می شود الترناتیو را سیاسی تعریف کرد و وارد نبرد عمیقتر بین گفتمانهای پیش مدرن و مدرن نشد؟
از دید من یکی دیگر از گره گاههای اپوزسیون ایرانی اینست که نتوانسته در قدر و قواره گفتمان الترناتیو مدرن خودش را تغریف کند. راست سیاسی خیلی زور می زند می خواهد فرهنگ زرتشتی و اریائی را بازتولید کند . دنبالچه هایش در میان قومیتها دنبال فرهنگهای کوردی و تورکی و ..هستند.
در چپ هم گیجی و سردرگمی کم نیست.
بخشی مدعی چپ (توده ایزم)دنبال "فرهنگ اصیل ایرانی" هستند و شجریان را سمبل خود کرده اند و حافظ و سعدی را!برخی که باقیمانده های جنبش کمونیزم کارگری در فرقه های بجا مانده هستند، بین "غربی شدن" و مناسبات قبیله ای کوردی درجا می زنند.
ایراد اینها اینست که نقد عمیقی به فرهنگ مدرم و غرب ارائه نداده اند و در منجلابی که بنام فرهنگ غرب در طبقه متوسط شهرنشین ایرانی تبدیل به رویا شده می خواهند سکو بسازند برای یار گیری! این است که برهنه شدند تا مسئله زن را جلو بکشند! فراخوان فستیوال آلت تناسلی زنها دادند تا نشان دهند مدرن هستند! این گرایش بواقع دنبال هر سوژه است که بتواند بخشی از جامعه را بدنبالش بکشاند.

به رغم تفاوتها و تضادهای گرایشات مختلف اپوزسیون، وجه مشترکی هست و این وجه مشترک اینست که اپوزسیون ایرانی هنوز خودش را در وچوه بسیار محدودی از سیاست تعریف می کند.


(2)چند لایه ای بودن اپوزسیون راه پیشبرد جامعه:

رویکرد چند لایه ای اینست که ما اپوزسیون وضعیت موجود را نه تنها از زاویه سیاست روز بلکه از زاویه تقابل بسیار استراتژیک بین چامعه پیش مدرن و جامعه مدرن ، بین گفتمان عقب مانده (ملی قومی مذهبی ، زرتشتی و اسلامی و ...) با گفتمان عقل مدار، علم مدار و انسان مدار بررسی کنیم.
جامعه ایران بیش از هر زمان سر دوراهی است که از یکسو باید تکلیف جامعه پیش مدرن و گفتمانش روشن گردد و از یکسو باید تکلیف نظام سرمایه داری بعنوان عامل تداوم همه عقب ماندگیها. اپوزسیون را اگر در این دو لایه بررسی کنیم ، متوجه می شویم که اکثریت مطلق اپوزسیون در این معیار اساسا اپوزسیون نیستند! پایشان در هر دو این معیارها لنگ می زند.کالیبرش را ندارند.
وقتی نمونه کف زدن اپوزسیون را در مقابل جشنهای سنتی چهارشنبه سوری ، نقد کردم(*) بواقع بحثم همین بود که نشان دهم که وظیفه اپوزسیون بطور واقعی چیست و تعریف اپوزسیون چیست؟
اگر اپوزسیون را با دو معیار اساسی بالا بسنجیم ، پشت "جشنهای سنتی مردم" مخفی نمی شویم و هورا نمی کشیم. بسیاری از متدهای خودبخودی مبارزاتی مردم نادرست است.دقیقا به همین دلیل است که جنبشی و تحزبی سیاسی لازم است تا راه و چاه را نشان مردم دهد.
اپوزسیون چپ نه تنها در سنگر مبارزه با نظام سرمایه داری باید بایستد بلکه باید پرچمدار فرهنگ مدرن و گفتمان مدرن باشد که بر پایه عقل مداری ، انسان محوری و علم مداری استوار است.
وقتی این بعد از وظیفه را چنبش چپ و احزابش شناختند ، دور هر "جشن و پایکوبی" یا "عزاداری مردم سنگر نمی سازند!


منبع دیگر:
(*)اپوزسیون رژیم اسلامی و “چهارشنبه سوری”!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=58038

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد