|
تاریخ انتشار :09.03.2018
بی میهن تی وی و خوبان و نازنیناش در ته چاه آخوندها
زری اصفهانی
.....از جمله این تلویزیون های رسوا که اسمش را من گذاشته ام
تلویزیون خوبان ونازنینان نوکرجمهوری اسلامی همان بی میهن و بی
پرنسیب و بی همه چیز تی وی است که به هیچ قانون و پرنسیبی غیر از
پول اعتقادی ندارد و دراین روزهای خاص البته زده است به سیم آخر .
درمقدمه آن برنامه ای که من دیدم ابتدا مجری برنامه ( که نه سواد
سیاسی دارد و نه سواد مجری بودن و اصلا معلوم هم نیست که چکاره
بوده است و چطور سراز تلویزیون درآورده است ) تعریف میکند که چطور
رفته است سراغ آن شخص معروف خود فروش که کوس رسوایی اش درهمه جا و
ازهمه بام های زندگی شخصی اش تا زندگی سیاسی اش بصدا درآمده است و
البته همان علیرضا نوریزاده شیاد هفت رنگ معروف است ، دعوت همکاری
کرده است و همچنین از داریوش همایون هم و البته جمعشان جمع خواهد
شد . تعریف و تمجیدها از زمان شاه و آن اعلیحضرت همایونی که نور به
قبرش ببارد دراین مصاحبه ها مسلما تنها برای رضا ی خدا نبوده است !
و با این مقدمه مسلم است که میرود سراغ یک مشنگی از بریده
مزدورهاکه باز بیاید درمورد رقص رهایی هذیان بگوید وبالا آورده های
صد باره جمهوری اسلامی رادوباره قرقره کند .آدمکی مجبون و لونتیک (
بقول انگلیسی ها )(که معنایش همان است که )ایرانی ها میگویند
بالاخانه را کلا اجاره داده است .
این بدبخت عقل از کف داده چنان چیزهایی را برای نشان دادن جای دشمن
و دوست به آخوندها علم میکند که مسلما حتی آن ارتش سایبری هم که
اورا حلوا حلوا میکنند قاه قاه به حال نزارش می خندند .
مثلا یک قلم کارو نوشته اش این است که عکس پیراهن لاجوردی جلاد را
گذاشته است و باعکس چند مجاهد خلق در لیبرتی یا اشرف مقایسه کرده
است که اینها مثلا یکی هستند چون پیراهن هایشان شبیه است . و یا
دسته گل های بیشماری که برسرخودش و دوستان اش وسایت های هرزه نگار
و هردمبیل و بی پرنسیب و بی شرم و حیایی که اینها را چاپ میکنند و
هی اورا باد ش میکنند که بیشتر بنویس وبیشتر بگو که ما به این
خودفروشی ها برای کاسبی های خودمان نیازمندیم.
دراین گفتارش با آن تلویزیون بی میهن و بی همه چیز اسم می برد از
زنان شهید مجاهدین خلق مثل مهری موسوی که اورا مجاهدین کشته اند .
مهری موسوی را میشناختم . دختری خوش سیما و خوش خلق و زیبا و
مهربان و یک مجاهد به تمام معنا . حتی اورا زمانی درتورنتو هم دیدم
که به ماموریت آمده بود و با هم صحبت کردیم . مهری در جریان
بمباران یک قرارگاه مجاهدین که او مسئول آنجا بود ،توسط .آمریکایی
ها درکنار شهید دکتر مجید ، ویک تیم امداد و رزمندگانی دیگر به
شهادت رسید و یادش گرامی باد .
و باز کسان دیگری را که این دروغگوی معشوق و عاشق خامنه ای ، نام
می برد که اینها میخواسته اند دررقص رهایی شرکت نکنند و کشته شده
اند و چنین خزعبلاتی که هیچ انسانی که یک ذره عقل و منطق داشته
باشد و هنوز همه مغزش را به موریانه های جمهوری اسلامی واگذار
نکرده باشد باور نمیکند و با همان اولین جملات گوینده واکنش اش این
خواهد بود که باز آخوندها صید جدیدشان را به بازار عرضه کردند.
همه این داستان های رقص رهایی و روابط خاص رهبر مجاهدین با زنان
شورای رهبری از زمانی شروع شد که بتول سلطانی از میان مجاهدین رفت
وبه آمریکایی ها پیوست و بعد هم رفت و به جمهوری اسلامی پیوست .
دراولین مصاحبه اش که احتمالا در اینترنت پیدا میشود ( البته اگر
سایت های رژیم آنرا پاک نکرده باشند) برای خبرنگاران جمهوری اسلامی
میگوید که زنان شورای رهبری دریک جلسه که مریم رجوی هم شرکت داشته
است به عقد محرمیت مسعود رجوی درآمدند . آن خبرنگاران از او می
پرسند که آیا این عقد محرمیت شکلی بوده است یا تماسی هم وجود داشته
است که او میگوید نه اصلا تماسی نبود و خود مسعود هم زود از جلسه
رفت و گفت باید از دست این زنها فرار کنم . این البته مقدمه ای بود
که او دراختیار رژیم گذاشت که درکنارش داستان هایی دیگر بسازد .
داستان هایی که اکثرا از فیلم های
آمریکایی درمورد کالت های مذهبی گرفته بودند وشبیه سازیها یی است
از آن فیلم ها که البته آنها هم درعالم واقع هیچوقت وجود نداشته
اند و فقط داستان اند . داستان رئیس کالت مذهبی که دختران باکره را
ابتدا از آن خود میکند و چنین چیزهایی که درزمانی که بخصوص دیوید
کوروش درآمریکا یک کالت مذهبی درست کرده بود و زمان کلینتون رفتند
همه را با انفجار خمپاره درآتش سوزاندند وبرای توجیه کارشان ،
هالیود از این چیزها زیاد میساخت . رژیم برداشت و بتول سلطانی را
کرد قصه گوی هزار ویکشبی که تنها درمغز خود آخوندها که به جای
سلولهای عصبی ، سلولهای جنسی فقط درآن ها پیدا میشود ، و بواقع ،
خداوند معلوم نیست که به چه دلیلی بیضه های اخوندها را در جمجمه
شان به جای مغز کاشته است !میتواند وجود پیدا کند وهیچ آدم عاقلی
بهایی به این قصه ها نمیدهد.
قبلا هم نوشته بودم که درفیلمی که جمهوری اسلامی درست کرد به اسم
داستان مصطفی محمدی ، درآنجا باز به این هذیان ها دامن میزند که
درمصاحبه ای خبرنگار رژیم به او میگوید ولی این بخش روابط جنسی را
کسی به جد نمیگیرد و بهتر است آن را نمیگذاشتید . یکی از همین
بریده ها که اسمش جواد فیروزیان گویا بود درنامه ای به همین بتول
سلطانی زمانی نوشته بود که .... نمیتوانی مجاهدین را به راوبط
ناپسند جنسی متهم کنی و بهتراست راه های دیگری بروی .
اما مسلما آن جمهوری اسلامی که زمانی بیشترین کشفیات اش درخانه های
تیمی مبارزین و مجاهدین ، عکس های پورنو و کنتراسپتیو بود و بعد هم
از خانه های انسان های شریفی مثل عزت الله سحابی تریاک و فیلم
پورنو پیدا کرده بود و هنوز هم که هنوز است بیشترین مدرک و سندش
برای دستگیری و شکنجه جوانان همین چیزهاست . وحتی درشکنجه زن سعید
امامی بیشترین چیزی که از او میخواهند روابط اش با مردان نامحرم
بوده است و ریز همه چیز را هم میخواهند . هرگز دست از این تلاش های
دیوانه وار برای متهم کردن هرمبارزی به راوبط جنسی نا متعارف
برنمیدارد .
و بیشترین چیزی هم که همین سایت ها ی رنگارنگی که درخودشان همه جور
عکس پورنو وشعر پورنو به اسم ادبیات پیشرو چاپ میکنند و داستان های
هزار ویکشب خودشان را با غرور و سربلندی و مردانگی ( البته به
معنای نرینگی و ازعمق فساد مردسالاری خانه کرده درروح و روانشان )هم
چاپ میکنند و مساله ای اصلا نیست ، ازاین درمانده های جدا ماند ه
از گذشته وشرف و مبارزه و رنج که زخم ها و رنج ها و زندان ها و
گذشته خودشان را به ثمن بخس و شاهی شاهی دارند به جمهوری اسلامی می
فروشند درخواست بیشترو بیشتر نوشتن و گفتن این اراجیف را میکنند.....
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
