|
تاریخ انتشار :19.03.2024
فمینیست های اسلام پناه یواشکی دست
بردارید!
مهرنوش موسوی
صدیقه وسمقی
که به واقع یک آخوند مونث، یک عبدالکریم سروش زنانه در
جبهه اصلاحات بود و هنوز هم هست، کارش از سال ۵۷ تا الان خدمت به
دین اسلام و تدریس آن در دانشگاه تهران بوده است. این خانم وقتی
حکومت خمینی به زنان ایران در سال ۵۸ به خاطر حجاب حمله کرد، مدافع
سر سخت حجاب بوده، به مدرسه مطهری در تهران رفته تا اخوند بشود.
وقتی زنانی چون هما دارابی به عضویت گروه آموزش تخصصی روان‌پزشکی
مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری درآمده و حتی مدیریت گروه
روان‌پزشکی دانشگاه شهید بهشتی را نیز برعهده گرفتند، به آنها زور
گفتند. تهدید کردند که کرسی استادی دانشگاه را از انها میگیرند،
چرا که بیحجاب هستند. درست همان موقع که کرسی استادی هما دارابی را
از او‌گرفتند و باعث شدند که در میدان تجریش خودش را علیه حجاب
اجباری و اخراج از دانشگاه به آتش بکشد، صدیقه وسمقی با ثمن بخس
کرسی استادی دانشگاه تهران را گرفت تا ارتجاع و اباطیل مذهبی تولید
بکند. وقتی کرسی استادی قرآن خوانی را میگرفت محجبه بود. داوطلبانه
محجبه بود. صدیقه وسمقی یک حزب الهی دو آتشه بود. کرسی دانشگاه را
بیخودی به او ندادند.
صدیقه وسمقی از دانشگاه تهران بلند میشد به
جبهه های جنگ میرفت، در خدمت سپاه و بسیج برای بچه های مردم که
خمینی آنها را در آن جبهه ها به کشت میداد نوحه خوانی میکرد.
اشعاری در باره لزوم شهادت و رفتن به بهشت میخواند! درست همان موقع
که دختران ۱۴ ساله را روی تپه های اوین به خاطر نه گفتن به سوال «
آیا نماز میخوانی» اعدام میکردند، کار این آخوند مونث بسیج کودکان
و نوجوانان این مملکت برای شرکت در جنگ خمینی بود! الان دیگر با
افشاگریهای خودشان میدانیم بچه های مردم را به چند تا عملیات لو
رفته و بیخود فرستادند، دست ان قصد و عمدی به کشتن دادند تا از قبل
شرایط جنگی اختناق را در این مملکت گسترش داده پونز به پیشانی زن
بیحجاب بچسبانند. خوب است این « رمه » ایی که دنبال هر نوع کمپین
رسانه های زرد راه افتاده و بلاهت تولید میکند از خودش بپرسد که
این آخوند مونث در لبنان چه میکرده است؟
ایشان وقتی دید که نخیر اتفاقن مردم زیر کاسه و کوزه همان عمارتی
میزنند که او جیره خور آن و در تثبیت و‌نگه داشتن آن شریک و سهیم
بوده است، وقتی دید که گویا افق اصلاح طلبی راستی راستی کور شده
است و مردم به خیابان آمدند تا کل بساط اسلام و حکومت را جمع کنند،
حجاب بسوزانند و عمامه بپرانند، حجابش را برداشت نه به این علت که
حجاب نص صریح دین اسلام است و این دین زن ستیز است، نخیر، به خاطر
اینکه این بار به رنگ جماعت در امده و این بار از در عقب تبلیغ
طاعون اسلام را بکند. به علی خامنه ای نامه نوشته و میگوید در هیچ
کجای قران به زنها زور گفته نشده است. اتفاقن کتابی هم نوشته که
ثابت کند فقه اسلام خیلی هم فمینیست است. به خامنه ای گفته که
بیحجابی مغایر دین اسلام نیست. نوشته که تفسیر تو از اسلام بد است
والا اتفاقن دین اسلام دین رحمت و دین مدافع حق و شان زن است.
نوشته این کارهایی که تو میکنی مغایر دین است. این اسلام واقعی
نیست!
سوال من این است تا کی ما باید مچل و عنتر اینها باشیم؟ تا کی یک
عده فمینیست خل و چل که یک روز سلطیه میشوند و یک روز طرفدار هر
آشغالی که برای تناول جلویشان میگذارند، قرار است مبارزه مردم را
به انحراف ببرند و رسانه های زرد مدام آنها را مهندسی افکار کنند؟
یعنی شماها یادتان نیامد که کی این حرفها را ۲۰ سال پیش میزد؟ همین
خاتمی که امسال اعلام کرد رای نمیدهم و‌در شبکه های اجتماعی مردم
حسابش را رسیدند؟ همینها که برای استمرار عمر این حکومت بیست و
اندی سال وقت خریدند. بعد الان ما گوسفند هستیم که دنبال زنی راه
بیفتیم که اوه چه جالب فقیه است! لابد فردا ملیحه محمدی و فرخ
نگهدار کاندیدش میکنند جانشین خامنه ای بشود و تمام! دیگر مشکلی
نداریم. مملکت به حقوق زن رسید. حکومت اسلام مامانی ماند و زنانه
شد .آخر مگه نه اینکه درد ما این است که آخوند مرد است. عبدالکریم
سروش مرد است. نوحه خوان جبهه ها مرد است و سلیمانی که به لبنان
میرفت بسیج کند مرد بود. اگر زن باشد اوکی هست!
زیر بلیط اینکه میخواهی به دستگیری یک آدم اعتراض کنی، الان ما
باید سرمان را بکنیم در لجن فقه اسلام و بارکلا بگوییم که یکی، ۴۵
سال در چهارچوب ایدئولوژی حاکم در دانشگاه تهران و در جبهه های جنگ
و معلوم نیست در کجاهای دیگر، مغزشویی کرده است! پفیوزها! مگر مردم
علیه خود همین اسلام بلند نشدند؟ مشنگ ها! یعنی شما فقط یک فقیه زن
لازم داشتید که بفهمید آهان اسلام تفسیر خوب و مامانی هم دارد. همش
بد نیست. نیکا شاکرمی نه فقیه بود، نه زر زر دینی کرده بود، حجاب
از سر برداشت، آتش زد، دنبال آخوند گذاشت و زیر میز جمهوری اسلامی
زد. چرا شماها هنوز که هنوز هست آویزون دستگاه اسلام و اخوند
هستید؟ صد سال است این مملکت به خاطر شماها آدم بشو نیست. همانهایی
که نسل ۵۷ را محکوم میکنند که شاه را پایین کشید الان دارند به
صدیقه وسمقی ماله میکشند. مگر داستان ۵۷ غیر از این است که یک الیت
روشنفکر تباه، که با تشیع و دین اسلام خود ارضایی سیاسی میکرد،
مبارزه مشروع و بحق مردم را پله کرد و خمینی را روی دوش خودش به
قدرت رساند؟ بنی صدر هم مثل شماها ریش و پشم نداشت، طرفدار خمینی
بود! چون اسلام برای بقاء خودش در خاورمیانه همیشه روی این جور
مارمولک های فمینیست، روشنفکر بیسواد و ابله حساب میکند. توده مردم
که فقیه نیستند و با نوکری و چاکری حکومت کرسی استادی نگرفتند و سر
سفره دزدیهای شورای شهر تهران ننشستند، عاقلتر از شماها هستند.
توده مردم از اسلام متنفرند. این روشنفکر تاریک اندیش و ملی اسلامی
مملکت است که هر کاریش کنید، بالاخره ریشش گرو اسلام و اخوند است.
سندروم بیقرار حاشیه این حکومت است.
آخه چند بار مردم به توه بیسواد ابله بگویند بابا اسلام واقعی
همینی است که در ایران داریم. تفسیر غلط قرآن کشک است. ضدیت با زن
نص صریح قران است برو برین به هیکل کتب صدیقه وسمقی که توجیه قرآن
و اسلام است. امثال اینها آمده اند که نگذارند مردم پیروز بشوند.
امثال اینها، حتی در آخرین لحظات مبارزه مردم و رنسانس ضد اسلامی
خاورمیانه آمده اند که هر چه را میتوانند نجات بدهند، از زیر چنگ
مردم بیرون بکشند. لازم باشد عمامه از سر برمیدارند، خودشان را خلع
لباس میکنند، ولی دو دقیقه بعدش، می نشینند جلو‌دوربین و اعلام
میکنند برداشت حکومت اشتباه است، والا اسلام انقدر ها هم بد نیست.
لازم باشد حجاب از سر بر میدارند تا از اسلام بیحجاب دفاع کنند.
اینها جزو آخرین تقلاهای این جنبش و دین سیاه و این طاعون، برای
ماندن هستند. امثال صدیقه وسمقی را به خاطر دعواهای درونی خودشان و
جنگهایی که امروز بر سر ماندن و نماندن دارند دستگیر میکنند. بعد
رسانه های زرد این را بهانه میکنند تا توه ابله بروی و از فقاهت
زنانه دفاع کنی!
این موج های زرد، همگی مقاومت های روشنفکران جنازه، در سردخانه های
سیاسی این مملکت اند. ایران دیگر به هیچ نوع تفسیری از اسلام حق
حیات نخواهد داد. دین اسلام دین خشونت، ترور و ضدیت با زن و کودک
است. خامنه ای و حکومتش آخرین تفسیر اسلام خواهند بود. مردم ایران
این دین و کلیه تفاسیر آن را نمیخواهند. اتفاقن با عقب راندن بختک
اصلاحات، با عقب راندن این فقهایی که دستشان در دست سپاه و وزارت
اطلاعات و حکومت بود، سر سفره اصلاح طلبی نشسته بودند، با عقب
راندن اینها بود که سوزاندن حجاب و پراندن عمامه ممکن شد.
بروید اگر عرضه دارید و مسلمان درونتان اجازه داد از توماج صالحی،
از سپیده قلیان، از منتقدین شجاع دین اسلام در زندانها دفاع کنید.
ما نخواهیم گذاشت که شما از در عقب وارد شوید، پنجره حقوق زن را
باز کنید، جنبش شکست خورده خودتان را وارد کنید. تا ما زنده ایم
نخواهیم گذاشت. این اصلن اشتباهی معرفتی نیست که دنبال صدیقه وسمقی
راه افتادید و با پررویی تمام فقیه بودنش را افتخار میدانید، ما و
شما دو تا جنبش هستیم. دو جنبش که در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی
روبروی هم ایستادیم. در دیماه ۹۶ با شعار « دیگه تمومه ماجرا»
شماها را جارو کردیم. گورتان را گم کنید. آینده ایران متعلق به هیچ
تفسیری از اسلام نیست. حکومت اسلامی و جنبش سیاهش و عقیده
ایوئولوژیکی اش باید برود.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
