مقاله

 

 

تاریخ انتشار :22.01.2024

چرا شاه رفت؟

مهرنوش موسوی


یکی از مومنتوم هایی که تاریخ را وارونه بازگو میکنند ایستگاه رفتن شاه از ایران است. ۴۵ سال پیش در چنین روزهایی شاه از ایران رفت. علت اینکه رفت اینی نبود که امروز، فرح پهلوی و رضا پهلوی ادعا میکنند. سلطنت طلبها با ان روایت میخواهند فراموشی را جایگزین حافظه تاریخی کنند. دروغ را تاریخ جلوه بدهند. نه! علتش این نبود که به خاطر مردم رفت. اینکه مردم بیشتر کشته نشوند. چون شاه خودش کسی بود که دستور شلیک به مردم را داده بود. هفت سال قبل از انقلاب که هنوز هیچ خبری نبود، شهربانی به دستور شاه به اعتصاب کارگران چیت سازی حمله و بیست نفر کارگر اعتصابی را کشت. هدف این اعتصاب پرداخت دستمزدهای قراردادی وزارت کار بود. در مواجهه با انقلاب هم تا میتوانست کشت. سرکوب نتیجه نداد که باعث شد برود!


علتش قدرناشناسی مردم هم نبود. این حرفها برای تحمیق و بیسواد کردن و ترویج بلاهت است. انقلاب در هیچ جامعه ایی روی این اخلاقیات چیپ ایجاد نمیشود. نداریم تاریخ شناسی که انقلاب فرانسه یا اکتبر را اینجوری عمو مردکی تصویر کرده باشد.


شاه داوطلبانه رفت. شاه رفت چون مستشاران آمریکایی دربار به او گفتند برو! شاه رفت چون امرای ارتش به دستور آمریکا پشت شاه را خالی و قرار بود چند روز بعد از رفتن شاه به خمینی نامه بنویسند و اعلام حمایت کنند، که کردند! شاه رفت چون آمریکا و دول غربی وقتی دیدند کار از کار گذشته، پشت شاه را خالی کردند. ده درصد الان که با آخوندها لاس میزنند، پشت شاه نایستادند، حتی بعد از فرار حاضر نشدند به او و خانواده اش پناه بدهند. روایت خود فرح این است که قطب زاده داشت با آمریکایی ها وقتی از پاناما به مصر پرواز کردند، در نیمه راه یعنی پرتقال مذاکره میکرد که آمریکا شاه را تحویل خمینی بدهد. چون ندادند سفارت آمریکا را اشغال کردند. سیاست امریکا در برخورد به شاه باعث شد که از ان پس، رابطه آمریکا با تمام متحدینش در خاورمیانه ترک بردارد. چون دیدند که با شاه چه کرد. یکی از دلایل از هم ریختگی الان خاورمیانه از دست رفتن هژمونی آمریکا بواسطه رفتار با شاه بود.


شاه رفت چون کنفرانس گوادالوپ تصمیم گرفت که در بطن جنگ سرد، اسلام سیاسی را مقابل شوروی ان زمان و خطر کمونیسم، در همسایگی علم کند. شاه رفت چون تشکیل شورای سلطنت در روزی که میرفت به عنوان اصلاحات دیر شده بود. حکومت شاه در آن زمان در گزارشهای حقوق بشر سازمان ملل جزو ده کشور اول لیست نقض حقوق بشر بود. الان فرح به لیست حقوق بشر میخندد و آن را توطئه جلوه میدهد. فقط حواسش نیست که اتفاقن خامنه ای هم همین نظر را دارد.


مردم حق داشتند سلطنت را نخواهند. مردم حق داشتند علیه اختناق آریامهری قیام کنند. حق داشتند ساواک و امثال ثابتی ها را در سوراخ کنند. مردم ایران همانقدر نمی دانستند بعدش چه میشود که انقلاب مهسا حتی به مخیله اش هم خطور نمیکرد که پرویز ثابتی را مهمان مستند سازی روی صفحه تلویزیونهای اتاق نشیمنشان بکنند.


علت اینکه در انقلابات خاورمیانه، از جمله ۵۷ یا حتی انقلاب مهسا آینده قابل پیش بینی نیست، استبداد شدید سیاسی است. رهبری در این انقلابات از میان مردم شکل نمیگیرد، چون رهبران را پیشاپیش اعدام کرده اند. در خاورمیانه آخوند حق دارد تشکیلات و نت ورک داشته باشد، اما کارگر از اتحادیه و حزب سیاسی محروم است. پرویز ثابتی خود در مستند تلویزیون دربار اقرار کرد که کتب خمینی را ساواک پخش میکرد. ولی همین ساواک عدد به عدد روزنامه های زنان و انجمن های مختلف را ممنوع و زنان فعال را دستگیر کرد. طاقت نیاوردند که حتی مهرانگیز منوچهریان، نماینده سنای مجلس به بالای چشم شاه ابرو بگوید. مجبورش کردند استعفا بدهد.


اختناق باعث میشود مردم از قبل آمادگی لجستیکی اعتراض و قیام نداشته باشند. از رهبری برخوردار نباشند. شما الان نگاه کنید ببینید چند فعال کارگری، چند هزار فعال سیاسی مدافع حقوق کودک و زن زندانی هستند. انقلاب مهسا بدون رهبری بود. علت نشستنش هم فقط اختناق نبود. بحران خلاء رهبری بود. همین باعث میشود خیلی راحت انقلابات را به بیراهه بکشانند، سوارش بشوند. مانیپولیشن کنند. وقتی آزادی بیان، تجمع و تشکل نباشد مردم جوامع خاورمیانه درون ورطه خطرناکی می افتند. چرا که اگر اختناق را نپذیرند و قیام کنند، ممکن است قیامشان صندلی زیر پای ارتجاع بگذارد. اگر قیام نکنند، باید توسری بخورند. دستگیر، شکنجه و اعدام شوند. خروجی هر دو آپشن، اختناق و سرکوب است. نفس تز انتخاب بد و بدتر از اینجا می اید. این قهقرا که جلو جامعه میگذارند تا میان ده تا اعدامی و هزار تا اعدامی انتخاب کند. میان وبا و طاعون!


انقلاب ۵۷ حق داشت که بد و بدتر را نپذیرد. آزادی بخواهد. ساواک را به زیر بکشد. در مستند هویدا از زبان او میگویند که شاه چند روز قبل از فرارش معاهده نامه ای را برای بدست آوردن دل مردم امضا کرد که به فساد دربار و اختلاس ها پایان خواهد داد. هویدا میگوید به شاه گفتم دیگر راننده تاکسی های تهران هم میدانند که در دربار فساد و دزدی وجود دارد. شاه فکر میکرد به خاطر تجربه ۲۸ مرداد میتواند با اتکا به آمریکا همیشه برگردد. بماند. هر کاری دلش خواست بکند. این محاسبه، غلط از اب در امد. مثل محاسبات ورشکسته خامنه ای!


انقلاب زیر میز این تفکر زد. مردم هیچگاه برای برپایی حکومت اسلامی انقلاب نکردند. این دروغ مشترک سلطنت طلب و حاکمیت است. مردم برای جمع کردن بساط اختناق آریامهری انقلاب کردند. اینکه اسلام سیاسی تحویل گرفتند به خاطر این بود که شاه حتی ابزارهای درون طبقه خودش، ابزار ابراز وجود ناسیونالیسم ایرانی را هم با تک حزبی کردن ایران از بین برد. حتی ناسیونالیسم ایرانی در مقابل اسلام سیاسی زانو زد. چه رسد به جنبش های مترقی و سکولاریستی.


در سال ۵۸ اتفاقن همانهایی که علیه استبداد آریامهری انقلاب کرده بودند، علیه خمینی هم بپاخاستند. اولین تظاهرات ضد حجاب را سلطنت طلب راه نینداخت. همانهایی راه انداختند که شعارشان این بود: ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم. حقوق زن نه شرقی است نه غربی است، جهانی است!

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

:

اسم

:

ایمیل

پیام


 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد