مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 24.10.2017

دست رد خامنه ای و سپاه بر سینه خاتمی

منصور امان



به ظاهر می تواند یک طنز تلخ جلوه کند که در آن همان هنگام که حُجت الاسلام مُحمد خاتمی برای اعلام حمایت از بدنام ترین زیرمجموعه باند رقیب به میدان می شتابد، چوب تعلیمی آقای خامنه ای به گونه تحقیر کننده ای به استقبالش می آید. نه، این یک مُعادله سیاسی جدی است که از هنگام تن دادن "اصلاح طلبان" حُکومتی به ایفای نقش "تدارُکچی"، مُناسبات بین آنان و باند حاکم را شکل داده و به همان میزانی که ثبات می یابد، ابعاد زننده تر و گاه مسخره تری پیدا می کند.

آقای خاتمی سُقوط باند ولی فقیه به گرداب یک بُحران خارجی تازه را فُرصتی برای عرضه خویش و خدمات "اصلاح طلبان" تخمین زده بود. او می پنداشت با خرج اندکی وقاحت و ایستادن در کنار سپاه پاسداران، نماد قهر و فساد دستگاه آقای خامنه ای، گامی به سوی ترمیم روابط و یادآوری ظرفیتهای باند اخراج شده برخواهد داشت.

به راستی نیز چه فُرصتی از این بهتر می توانست برای یک مشاطه گر باسابقه اما بیکار دست بدهد. آقای ترامپ، "نظام" را پیش انداخته و به سمت "برجامهای یک و دو و سه و غیره" می راند و ابزار اقتدار حاکمیت به گونه خطرناکی بر سیبل هدفگیری طرفهای خارجی نشانده شده است.

در یک شرایط عادی، لابی گری حُجت الاسلام خاتمی شاید قادر بود فشاری را که بر دوش نزار "آقا" و نظامی امنیتیهای داغ شده اش سنگینی می کند، تخفیف دهد، اما این هم یک بداقبالی دیگر سیاستمدار نگون بخت است که عقربه های بُحران سنج در بیت آقای خامنه ای، شرایط را هر چیزی جُز عادی نشان می دهند. رییس جمهور پیشین مُلاها ثابت کرده است که فُرصت طلب کارکُشته ای است، اما زمان سنجی برای به کار انداختن آن قوی ترین توانایی او نیست. هم از این روست که ابتکار سیاسی اش به عقب کمانه کرد و "سید خندان" هم چوب را خورد و هم پیاز را!

به راستی اگر چشم اشتیاق آقای خاتمی و دوستان به "اصلاح" منفعت بار مسیر قُدرت و ثروت آنان را به نزدیک بینی سیاسی دُچار نمی کرد، مُدتها پیش باید درمی یافتند که آقای خامنه ای و باندش شریک نمی خواهند. بدتر از آن، همانگونه که رویداد هفته گذشته نشان دارد، آنها حتی برای آقای خاتمی در نقش پادو هم حاضر به کنار گذاشتن سهمی نیستند.

آقای علی خامنه ای و سپاه پاسداران به حُجت الاسلام خاتمی و بقایا نیازی ندارند، آنها هستند که به این دو مُحتاج هستند. "اصلاح طلبان" می ترسند از "نظام" بگسلند، زیرا سراب "اصلاحات" را فقط در این برهوت بی آب و علف که از دُو خرداد ۷۶ در آن سرگردان هستند می توانند بفروشند.

از همین روست که پایه های "نظام" هر چه لرزان تر می شود، رفتار سیاسی آنان هم بُزدلانه تر و بنده وار تر می شود.

 

 


 

_________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد