مقاله

 

 

تاریخ انتشار :13.08.2019


در دایره‌های بسته ـ

حمید محبی



دایره، پدیده‌ای بسته است.
دایره، ساختاری بسته دارد.
دایره را منحنی بسته تعریف میکنند.
خط، بسته نیست.
در دو سوی خط، همه چیز آزاد است.
باز است.
کسی در آنجا محدود نیست.
محصور نیست.
ولی،
خط را میتوان پیچاند.
میتوان بدور نقطه‌ای پیچاند.
آنگاه دایره‌ای بدست خواهد آمد.
دایره‌ای که بسته است.
درون دایره، راهی به بیرون ندارد.
در بیرون دایره همه چیز آزاد است.
در درون دایره خیر.
در درون دایره همه چیز محدود است.
در درون دایره همه چیز آزاد است تا محیط همان دایره.
نه بیشتر.
میدانیم که پیشتر نیز در سرزمینهایی که اکنون ایران نام گرفته‌اند، نقطه و خط و دایره وجود داشته‌اند.
نمیدانیم به آنها چه می‌گفتند.
ما نامهای آنها را به عربی آموخته‌ایم.
در تلاش وافری که ایرانیان برای انهدام زبان خود کرده‌اند، پیشینه‌ی بسیاری از واژه‌‌ها به پارسی نامعلوم است.
دایره، تنها در هندسه نیست که مفهوم دارد.
نادرست است اگر چنین بپنداریم.
دایره از همان ابتدا.
حتی پیش از اینکه شناخته شود.
پیش از آنکه نامی برای آن برگزینند.
از محدوده‌ی هندسه بیرون آمده بود.
خود را به انسان رسانده بود.
بسیاری آدمها خود در دایره‌اند.
در دایره‌ها.
دایره، در ذهن بسیاری آدمهاست.
دایره‌ها در او.
انسان در دایره.
دایره در انسان.
در هندسه تمام نقاط یک دایره از مرکز به یک فاصله‌اند.
در بیرون از هندسه خیر.
فاصله‌ها تفاوت دارند.
پس چرا آنرا دایره می‌نامیم؟
چون دایره ‌است.
یعنی منحنی بسته.
مهم نیست.
شما هرچه خواستید بنامید.
مهم، مفهوم داستان است.
محتوایی که شکل دارد.
شکلی که محتوا دارد.
نامش را هر چه خواستید بگذارید.
هر کس میتواند دایره‌ها‌ی خود را بیابد.
دایره‌های دیگران را هم بیابد.
دایره‌های همگانی را هم بیابید.
دایره‌هایی که در همانها بدنیا آمده است.
در همانها زندگی میکند.
در همانها زندگی می‌کُشد.
در همانها با زندگی وداع میکند.
نه،
زندگی با او وداع میکند.
دایره‌هایی که در آنها بدنیا آمده است.
دایره‌هایی که سپس خود برگزیده است.
دایره‌هایی که سپس برای او ساخته‌اند.
دایره‌هایی که سپس خود او ساخته است.
برای خودش.
برای خانواده‌اش.
برای فرزندانش.
تا در آنها بمانند.
تا از آنها خارج نشوند.
…...
دایره‌ی مرز.
برای خروج از آن، باید تعدادی اجازه بدهند.
برای ورود به آن، باید تعدادی اجازه بدهند.
......
دایره‌ی مذهب.
آموخته است که باید در همان دایره بماند.
انتقاد و اعتراض دارد اما هرگز به مرزهای دایره نزدیک نمیشود.
میگوید دایره خوب است.
دایره‌ داران بد‌-اند.
به همه چیز شک کن.
اما به دایره، نه.
…...
دایره‌ی غیرت.
در این دایره مردها غیرت دارند.
نه برای خودشان.
برای زنها.
آزادی زنان در دایره‌ی غیرت آنهاست.
غیرت چیست؟
دایره‌ای که برای مردان ساخته‌اند.
بگویید غیرت را تعریف کن، نخواهد توانست.
چون خود او، آنرا نساخته است.
برایش ساخته‌اند.
اما میداند که آزادی زنان در دایره‌ی غیرت اوست.
او حق دارد به بهانه‌ی غیرتی که نمیداند چیست دایره‌ای بر گردن زنان بگذارد.
در این دایره، مرد فاسد به خود میگوید غیرتی اما به زن قربانی میگوید فاحشه.
…….
دایره‌ی سیاست.
در دایره‌ای بین رضا شاه تا خامنه‌ای زندگی میکند.
آنچه از سیاست میداند در همین دایره است.
تا زمانی که در همین دایره است،
او را به ینگه دنیا هم ببرید، ذهنش در همین دایره خواهد ماند.
تصوری که، چیز دیگری هم میتواند باشد، در او نیست.
با او بیگانه است.
زیرا در برون دایره‌ی اوست.
شاید چیزی از دایره نداند.
شاید اگر بخواهید تعریف دایره را بگوید، نتواند.
اما در عمل به دایره‌ها عادت کرده است.
فضای بیرون دایره را نمی‌شناسد.
نمیخواهد بشناسد.
نمیتواند بشناسد.
در بیرون‌ترها.
در همانجاها،
آدم‌هایی در تلاشند تا همه را در همان دایره‌ یا دایره‌های خودشان نگهدارند.
اگر کسی پایش را بیرون گذاشت، تنها یک پایش را بیرون بگذارد.
اگر یک پایش را بیرون گذاشت، خودش بیرون نرود.
زود برگردد.
میدانید چرا.
اگر نمیدانید شاید برای دانستن دیر باشد.
نشنیده‌اید؟
بسیار است.
یکی:
آزادی یواشکی.
چند ساعت حجابت را بردار.
کافیست.
حجاب را بر سر بگذار و برگرد.
چرا؟
اگر همه‌ی زنان از همین فردا حجابهایشان را دور بیندازند چه خواهد شد؟
چه کسی توان بازداشت تمام زنان ایران را دارد؟
تمام زنها را بکجا میتواند ببرد؟
اگر تمام مردان به میدان بیایند و از زنانی که حجاب برداشته‌اند دفاع کنند و به همراه آنان به بازداشتگاه بروند، چه خواهد شد؟
چه کسی توان بازداشت این همه زن و مرد را دارد؟
آنها را به کجا خواهد برد؟
اما،
همه عادت کرده‌اند که در دایره‌هایشان بمانند.
آن همه‌ی دیگر، تلاش میکنند تا اینهمه، در دایره‌هایشان بمانند.
آدم‌های بی‌تفاوت را در خیابانها نمی‌بینید؟
با دایره‌هایی در درست.
با دایره‌هایی در سر.
روایتی بخوانید:
میگویند تعدادی راهزن، پاسدار، اطلاعاتی یا هر چه که خود مینامید به خانه‌ی زن و مردی وارد شدند.
مرد را بر یک صندلی نشاندند.
بدورش با کچ، دایره‌ای کشیدند.
به او گفتند:
اگر از این دایره خارج شوی، کارت تمام است.
سپس آنچه خواستند کردند.
پس از رفتن راهزنان یا هر نامی که خود بر آنها گذاشته‌‌اید، زن به مردش گفت:
ای بی غیرت چرا کاری نکردی.
مرد پاسخ داد:
نمیدانی چه بلایی بر سر آنها آوردم.
زن پرسید، چه بلایی؟
پاسخ مرد:
هر گاه که سرشان را بر می‌گرداندند، پایم را از دایره بیرون می‌گذاشتم.
(البته سپس به درون دایره باز میگشت.)
این داستان آشنا نیست؟
با دایره چه باید کرد؟
میتوان دایره را چرخاند؟
آری.
از چرخاندن دایره، یک کُره بدست می‌آید.
این هم یک واژه‌ی عربیست.
پیشتر به آن چه میگفتیم، نمیدانیم.
آنگاه فضایی پدید خواهد آمد.
دایره در سطح است.
کُره در حجم.
فضایی خواهید داشت.
میتوانید در آن فضا حرکتی داشته باشید و گردشی.
شاید هم شادی،
از اینکه از سطح به فضا آمده‌اید.
شاید این برنامه‌ی بعدی باشد.
اما.
کُره هم بسته است.
کُره هم همان دایره است اما در فضا.
میتوان دایره را برداشت؟
خیر.
دایره برداشتنی نیست.
دایره را دایره‌ دارها، نگه میدارند.
حتی اگر خود آنرا ساخته باشید.
شما هم دایره‌تان را با متعابعت از همانها ساخته‌اید.
پس دایره‌ی شما هم، همان دایره‌‌ی آنهاست.
میتوان دایره را شکست؟
آری.
اگر دایره شکن باشید.
دایره داران.
دایره‌هایی هم برای دایره‌شکنها ساخته‌اند.
تا بر گردنهاشان حلقه کنند.
باید بروند.
یا بر دار.
یا دور از سرزمین ِدار.
…...
دایره‌ی اپوزیسیون کاران.
هر گروهی در دایره‌ای.
هر دایره‌ای در او گروهی.
دایره‌هایی بسته.
دایره‌هایی باز نشدنی.
دایره‌های ثابت.
همچنان که در روز نخست بودند.
بدون تغییر.
بدون پیشرفت.
همان خواهند مانند که بودند.
خودشان میگویند نه ما.
…...
از حافظ نقل میکنند که گفته‌ است:
در دایره قسمت، ما نقطه‌ی پرگاریم
شاید یعنی نقطه‌ای که برای رسم دایره، نقطه‌ی ثابت پرگار را بر آن میگذارند.
شاید یعنی مرکز دایره.
آن دیگران میگویند، خیر، گفته است:
در دایره‌ی قسمت، ما نقطه‌ی تسلیمیم
شاید نقطه‌ای در درون دایره.
اینها با یکدیگر اختلاف دارند.
اما در درون دایره.
مانند آن دیگران که با یکدیگر اختلاف دارند.
در درون دایره.
به، بد رای بدهند،
یا به، بدتر.
در انتظارند تا یک بد و یک بدتر در درون دایره، بر صفحه‌ی انداخته شوند.
در همان دایره.
آنها هم در بازی شرکت کنند.
در بازی شرکت داده شوند.
از درون دایره ـ تا ـ بیرون دایره، راهی نیست.
یا،
از درون دایره ـ به ـ بیرون دایره، راهی نیست.
تا،
یا،
به،
کدام؟
هر کس خود میداند با دایره‌اش.
هر کس خود میداند با دایره‌هایش.

بهداد محبی
12-08-2019

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد