مقاله

 

 

تاریخ انتشار :04.09.2016

دیالوگی با خدا !

hoshyaresmaeil@live.com

 

این روزها درپایان حضور اعضای مجاهیدن زندانی در عراق هستیم . اعضای مجاهدین مستقر در قرارگاه اشرف ، 3 سال پیش با چراغ سبز دولت آمریکا و اجرای دولت وقت عراقی و شادی حکومت اسلامی ایران با دستان بسته قتل عام شدند . چنین حرکتی در راستای پروژه برجام و هویج تقدیمی به ولایت فقیه دیده شد . در سالگرد این قتل عام گفتگوی کوتاهی با خدا داشتم !

 

 

شب گذشته ساعت فلان به وقت محلی آهی کشیدم و خدا را پرسیدم : سیاستمدار خوب کیست ؟

جواب آمد : کسی که توانمند و بالغ شده باشد...

 

وقتی خدا جواب داد نزدیک بود از ترس برینم به خودم.....ولی ناچارا سوالات را ادامه دادم....

 

گفتمش : خدایا "توانایی" مالی منظورت است ؟

گفت : خیر ، چرا که ثروت را اعتباری جاودانه نیست....

 

گفتمش : توانایی از نظر جسمی ؟

گفت : نه ، چون جسم هم بقایی جاودانه ندارد....

 

 

گفتمش : توانایی عقلی ؟

گفت : نه چون عقل هم زوال دارد....

 

گفتمش : کاخ سفید ، اوباما ، بوش ، پوتین ، تصمیم کبری ، حسنک کجایی....؟

گفت : نه ملنگ

 

گفتمش : عمام خمینی ره...رضا پهلوی....مسعود رجوی ، استالین ، خامنه ای ، پدر پسرشجاع ؟

گفت : نه شلنگ

 

گفتمش : آن هیئت خُل و چلهای نظم نوین که قرار بود رهبر عقیدتی را استحاله کنند ولی خودشان زودتر از ولی فقیه حاکم استحاله شدند . همنشین بهار در چله زمستان....البته دادن آدرس عوضی توسط حجاج مختلف لُر و کرد و اینا...کار درستی نیست . این درمانده ها فقط قبله شان را عوض کردند و حالا رو به کاخ سفید سجده میزنند....مطابق نبض بازار وال استریت !

 

در اینجا خدا مکثی کرد و پخی زد زیر خنده...و گفت : ولی خیلی با حال و خنده دار شده بود ! دلواپسان تشنه لب در دست اندازهای سن و سال ، چه شوری گرفته بودند ؟ یه مشت سنجد یهویی تصمیم گرفتند لقمه های گربه ای بزنن ! ولی نشد . حالا بذار هی زر زیادی بزنن ! قرار بود این عقب مونده های سیاسی آلترناتیو بسازند ، که نظم نوین به مبارکی مالید درشون....

 

گفتمش : ولی آخدا ، کار از درمالی گذشته ها....

گفت : میدونم ، ولی کافیه ! من آبرو دارم....مثل تو که بی حیا نیستم !

 

گفتمش : خدایا رسما مسخره مون کردی ؟

گفت : آری .... از اولش معلوم نبود گاگول ؟

 

از خدا تشکر کردم بابت دیالوگش با من . و گفتم خدا جون اجازه دارم یه چیزی برات بگم ؟

گفت : بنال...فرزندم

 

گفتمش : رندی به احمقی گفت : در وجود همه آدمها 2 گرگ همیشه در حال جنگ است . سمبل مثبت ها و سمبل منفی ها....

احمق سوال کرد : و کدام نهایتا پیروز است ؟

رند گفت : همان گرگی که تو به آن غذا بدهی....
 


 

خدا گفت : ولی اینکه تکراری بود اسفناج ؟

گفتم : میدونم ، این به اون در....

 

 

https://www.youtube.com/watch?v=jjfNSE3Loco&feature=youtu.be

 

 

 

 

اسماعیل هوشیار

03.09.2016

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد