مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 10.07.2017

 

نگاهی به دو "پاسخ" حزب کمونیست کارگری به دو سوال ساده!

سعید صالحی نیا



مقدمه:


وقتی یک هفته قبل (*) ، دو سوال ساده از حزب کمونیست کارگری کردم همانجا نوشتم که امیدی نیست اینها پاسخی بدهند .چرا؟ چون اساسا فرقه ایزم و فرهنگ شرقی اینجوریست. یا لیچار می گوید و اتهام می زند یا بایکوت می کند و اگر زورش برسد حتما جنایت.این تاریخ چپ ایرانی تاریخ کمونیزم عقب مانده ای است که هر جا به قدرت رسید بنام دیکتاتوری پرولتاریا جنایت آفرید. این فرهنگ از همان جنس است.
در مقالات متعددی در گذشته بطور مستند نمونه های لیچار اتهام زنی و فحاشی و تهدید جانی این قبیله ها را منتشر کردم. و ادامه خواهم داد تا روشن شود که انچه چپ ایرانی و کمونیزم ایرانی نامیده می شود تا چه حد در فرهنگ عثب مانده شرقی غرق است حتی وقتی سالها و سالها در غرب زندگی می کند.عوض شدنی نیست! تا اینجا هم چیز جدیدی نیست! دور باطل عقب ماندگی.


دو سوال ساده را ارائه دادم تا جامعه آزادیخواهان اونها که بیرون این فرقه ها دارند مبارزه می کنند بیشتر بواقعیت این "حزب" پی ببرند.فعالین هنوز "باورمند" به این فرقه و رهبریش بیشتر بیدار شوند و لزوم سازماندهی برای تحزب مدرن کمونیزم کارگری را دریابند.همانطور که سالها گفته ام این فرقه ها بن بست هستند و جامعه در انتظار بازسازی تحزب کمونیزم کارگریست.


اما دو نفر مدعی این حزب کمونیست کارگری ، یکی عضو کمیته مرزی اون حزب(سعید مدانلو) بالاخره در فیسبوک طاقت نیاوردند و "پاسخ" دادند! و من دلم نیامد برای اطلاع جامعه "پاسخهای" اینها را اینجا منتشر کنم چرا که طبیعتا حزبشان از اینکار معذور است!


از خوانندگان تقاضا دارم "پاسخهای " این دو نفر را دقیق بخوانند تا انچه من سالها اعلام کردم بیشتر تایید شود.تا ما آزادیخواهان و سوسیالیستها بهتر بهمیم با چه اعجوبه هائی درگیر هستیم که مدعی کمونیزم هستند و متدهای برخورد فرقه ای چیست؟! و متاسفانه کم نیستند اینها و در همه فرقه ها منتشر!

(1)"پاسخ" سعید مدانلو عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری


سعید مدانلو سابقا عضو کمیته مرکزی اون حزب بود بعد با علی چوادی رفت دنبال "اتحاد کمونیزم کارگری" و بعدش با علی جوادی رفت "حزب کمتیست" و بعدش با علی جوادی برگشت نشست توی همان حزب کمونیست کارگری. توی هر دوره هم انواع متدهای فرهنگی سطح خودش را بر علیه مخالف ارائه داد که مستند است.
در برخورد به سعید صالحی نیا هم از مدعیان "پاسدار بودن" سعید صالحی نیاست!
سعید مدانلو (عضو کمیته مرکری حزب کمونیست کارگری ) در پاسخ به دو سوال ساده از حزبش:


"..از نظر یک حزب سیاسی ما نسبت با ایشان(سعید صالحی نیا) جانب احتیاط را رعایت می کنیم که حتی الامکان به پست ما نخورد. از نطر من صالحی نیا بویکات است و هر کسی هم که در فیسبوک با او دوستی داشته باشد با کمال احتران آنفرد می شود"

خواننده توجه کند! سعید مدانلو از ادمهائی است که سالها دارد سعید صالحی نیا را متهم به پاسدار بودن می کند! ایشان رسما و بعنوان عضو کمیته مرکزی حزبی که رسما اتهام پاسدار بودن را در مورد من رد کرده، اعلام می کند که حزبش تصمیم گرفته که "سعید صالحی نیا به پستش نخورد"! و بایکوت کند! خوب این همان بود که من سالها گفته ام.بایکوت از ابزارهای شناخته شده فرقه هاست.سابقه اش به دوران پهلوی می رسد.لاجوردی هم در زندان کمونیستها را بایکوت می کرد!
بایکوت خود فریبی است.پاک کردن صورت مسئله به امید اینکه مسئله نباشد! از این ضافتر نمی شد عضو کمیته مرگزی حزب کمونیست کارگری را به خود افشاگری وادار کرد! با ارائه دو سوال ساده!

(2)پاسخ محید آذری از اعضای حزب کمونیست کارگری به دو سوال ساده از حزب کمونیست کارگری:

"..تخریب حزب کمونیست کارگری وظیفه "کمونیستی" یک عده شده! بیش از 80 در صد فعالیتشان تخریب آن حزبست. اینان دشمنان خود را دیگر جمهوری جهل و جنایت اسلامی نمی دانند.حاضرند لخاطر استعفای دو عضو از یک حزب که یک امر شخصی است و یا هر دلیل دیگری دهها جلسه بگذارند چرا؟ چون نابودی و تخریب آن حزب هدف آنهاست.
دشمن اینان حزب کمونیست کارگری است. سرنگونی این حزب شده هدف اینها.حالا گیریم این حزب انقلابی نیست چرا باید اینان این همه وقت نازنین را صرف اینکار کنند؟ واقعا با نابودی حزب کمونیست کارگری چه چیز نصیبشان خواهد شد؟"

اینجا مجید آذری بخش دیگری از خصبتهای فرقه ای را نشان می دهد! ایشان از متد "بابا رژیم را ول کردی به ما چسبیدی" استفاده می کند که از فرمولهای شناخته شده فرقه مجاهد است! هر زمان فردی آمد فرقه مجاهد را نقد کرد این فرقه همین متد را ارائه داد قبل از پرتاب اتهام امنیتی! اول اعلام کرد که هر کس مخالف منست دارد به رژیم کمک می کند! مجید آذری همین متد را بکار می برد.

دوما: ایا 80 در صد انتشارات و فعالیتهای سعید صالحی نیا روی انتقاد به اون فرقه است؟خوب اسناد این را نشان نمی دهد! بیش از 1000 مقاله در طی سالهای اخیر و 129 شماره پروژه مناظره ادعای مجید آذری را کاملا رد می کند.نقدهای من به اون فرقه کمتر از 5 در صد فعالیتهای فکری منست و بیش از نقد به اون فرقه من دنبال ارائه الترناتیو کمونیزم کارگری بوده ام. هر کس تردیدی دارد به سایت من و به ارشسو پروژه مناظره سیاسی رجوع کند و دروغ مجید آذری را بهتر بشناسد!
از این مهمتر! اگر فردی 100 در صد فعالیتهایش را بگذارد نقد یک حزب بازهم کار نادرستی نکرده! در فرهنگ مدرن ادمهائی بطور تخصصی نقاد یک جنبش یک گرایش یک فرد می شوند و هیچ ایرادی نیست بلکه باید استقبال شود!

سوما: چه از نقد فرقه کمونیست کارگری نصیب می شود؟ نقد کارش اینست که ایرادها مشخص شود.نقد اساس رشد و تکامل اجتماعی است.متد نقدهای من از موضع کمونیزم کارگریست.تلاش برای احیای تحزبی که بالاخره دیر یا زود باید ساخته شود .این فرقه های موجود در بحران مزمن دست و پا می زنند و بیرون زدن اعضا و رهبریشان دلیل دیگریست بر این حکم! مهم اینست که این نقدها بتواند راه بگشاید به بازسازی تحزب کمونیزم کارگری در فاز بالاتر.

چهار: مجید اذری سفسطه دیگری هم دارد! می گوید این خانم نمازی و اقای پویا "اعضا بودند و بطور شخصی رفتند"! اولینش که دروغ است و اینها اعضای شناخته شده هیئت سیاسی و کمیته مرگزی اون حزب بودند اونهم سالها! و دومینش هم دروغ است چون جائی نگفتند "بطور شخصی" رفتند مثلا دچار بیماری هستند نمی توانند یا مشکلات خانوادگی دارند یا..لذا جامعه و فعالین ازادیخواه محق هستند بپرسند که چه اختلافات معین سیاسی عامل جدائی این دو رهبر حزب ازش شده؟ و طبیعتا "پاسخهای" مجید آذری کمکی نیست! خاک هوا کردنست!

خلاصه کنم:
در مقاله قبلی پیش بینی کردم که حزب کمونیست کارگری به سوالات ساده من پاسخی ندارد."پاسخهای "مجید آذری و سعید مدانلو همین حکم را تایید کرد.علاوه بر این متدهای شناخته شده فرقه ای را که اینها بکار می برند یکبار دیگر جلوی جامعه می گذارد.


من پاسخهای اینها را پاسخ حزبشان می دانم وگرنه اون حزب رسما اطلاعیه می داد و این "پاسخها" را را بی ربط به خودش اعلام می کرد!
از علائم دیگر فرقه ها یکیش اینست که با چراغ خاموش حرکت می کنند! مثلا رهبریشان یواشکی استعفا می دهد دلیل نمی آورد! شخصی می شود! یا اینکه اعضایش "وظیفه بجا می آورند" و حزب سکوت می کند! مثلا اعضا تتهدید می کنند افترا می زنند و حزب خاموش است! مثلا اعضا لیچار می بافند و حزب خاموش است!


من از سعید مدانلو و مجید آذری بسیار تشکر می کنم که این امکان را فراهم آوردند تا من زوایای برخوردهای فرقه ای حزب کمونیست کارگری را جلوی جامعه قرار دهم! امید من اینست که سایر اعضا و رهبری این حزب هم اقتدا کنند و جلو بیایند و "پاسخ" دهند! جامعه سودش را خواهد برد


منبع:
(*)دو سوال ساده از حزب کمونیست کارگری ایران! (سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=63806

 

 

_________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد