مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 01.01.2018


«اعتراضات» و «راز»هایی که از پرده برون افتاد


علی ناظر



مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

همین اول مقاله اعتراف کنم که نمی دانم در ایران چه خبر است و داستان به کجا می رسد. ظاهرا و بقول صدا و سیما «خواست های بحق اقتصادی»، مردم را به خیابان کشانده و «معاند»ین هم با موج سواری و یا بقول نجفی شهردار تهران (در صدا و سیما) «حرکت کور» برخی معترضین، کار را به اینجا کشانده که هستیم. هر چه که هست، واقعی است. وزیر بهداشت دولت «امید و تدبیر» می پرسد «ببینیم چه‌کرده‌ایم که منجر به ناامیدی مردم شده است». چهره های اصلاح طلب و اصولگرا صف می کشند و موضعی واحد می گیرند که «در موقعیت هوشیاری ملی هستیم». حسن روحانی مدعی است که «انتقاد و اعتراض در همه امور حق مردم است» و با بیان اینکه «از همه مقامات امنیتی و نیروهای انتظامی که رفتارشان با مردم، رفتار خشونت‌آمیزی نبوده و شکیبایی خودشان را حفظ کرده اند تشکر می کنم.» خود را بار دیگر به سپاه و بسیج بدهکار می کند.
کرباسچی می گوید پشت قضیه «علم الهدی» است. علم الهدی می گوید من نبودم. وزیر کشور، رحمانی فضلی، با بیان اینکه معترضین «بدنبال خشونت پراکنی و رعب و وحشت هستند که قطعا با این نوع رفتار برخورد خواهد شد.» از «مدارا» و «اقتدار» سخن می راند ولی برگ «بسیجی» را به عنوان تهدید به کار می گیرد، و همه را دعوت به «قانونمنداری» می کند.

بنا به گزارش ها، شعار های اولیه در مشهد و نیشابور و کاشمر روی «مرگ بر روحانی» و «گرانی» متمرکز شده بود. این یعنی حرکتی از سوی خودی های معترض به روحانی. اما این شعار ها به همینجا ختم نمی شود و شعار های بقول صدا و سیما، «ساختار شکن» یعنی «مرگ بر خامنه ای» تو دهان معترضین می افتد.
اینها چیزهایی است که در داخل ایران رخ می دهد، و می شود آن را بر دو بخش خلاصه کرد. یا مردم بالاخره به شعار «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» رسیده و کارد به استخوانشان رسیده است. و یا اینکه معترضین توسط جناح «بیشتر هار» ساماندهی شده و سیلی به صورت روحانی برای «به رسمیت شناختن اسرائیل توسط روحانی و ظریف» و آن خطی است که قرار است به برجام 2 و 3 برسد. باید صبر کرد و دید که چه می شود.

ولی، ولی، ولی...
این اعتراضات باعث شد چند «راز» عیان شود، به ترتیب قد:

مجاهد خلق مسعود رجوی، که رئیس اسبق ساواک عربستان، خبر فوتش را آنتنی کرده بود، و مجاهدین در یک موضعگیری بی رمق آن را «کج فهمی» ارزیابی کرده بودند و دیگر به آن نپرداخته و هر کس و ناکسی از مجاهدین پرسید که «آقا، آیا ایشان فوت کرده اند یا نه» این سوال را با سکوت پاسخ دادند. اما امروز خوشبختانه، این اعتراضات باعث شد که مجاهد خلق مسعود رجوی، با بیانیه ای مردم را به تشدید اعتراض تشویق کرده و دستور محوری روز را ترسیم کنند.
مهمتر اینکه به همه پاسخ دادند که مجاهد خلق مسعود رجوی نه تنها زیر خاک نیست، بلکه از موضعی بالا بیانیه می دهد. به هواداران مجاهدین و شورا سلامت ایشان را تبریک می گویم. به امید اینکه از ایشان بیشتر بشنویم. شخصا علاقه دارم بدانم که موضع ایشان در قبال ترامپ و دولت فاشیست ترامپ چیست؟ و استراتژی سرنگونی در دوران ترامپ، چه می تواند باشد؟
راز دوم که عیان شد را می توان از دهان مایک پنس که از قول دونالد ترامپ گفته شده، شنید «من و رئیس‌جمهوری آمریکا، حامی معترضان مسالمت‌جو در ایران هستیم». البته این موضع، چندان جدید و رازآلود نیست، چرا که بارها گفته اند که خواهان تغییر نظام از داخل هستند. به زبانی ساده، آقای پنس آب پاک روی دست سرنگونی طلبان دموکرات که خواهان براندازی (بقول آقای رجوی با هر ابزاری) هستند، می ریزد. اگر من بجای سرنگونی طلبان دموکرات بودم، روی حرف های این «حضرت» چندان حساب باز نمی کردم. آن بخش که شعار می دهند و خواهان «حمایت، حمایت» هستند، آدرس را اشتباه خوانده اند.
راز سوم، برملا شدن ماهیت شخصیتهایی چون علی مطهری است که دائما سنگ آزادی به سینه می زند، اما همینکه اوضاع کمی وخیم می شود، ذات گرگ صفت خود را نشان داده و مثل «امام» آدمکش گور به گور شده اش، حکم سرکوب و اعدام می دهد؛ « مسئولان ما باید برای بخش اول این پدیده یعنی اظهارنظر مدنی و آرام مردم شرایط را مهیا کنند و با بخش دوم آن یعنی تخریب اموال عمومی و ایجاد آشوب به شدت برخورد نمایند. »
و بالاخره، شاید مردم به این راز پی ببرند که از گاو وحشی نر نمی شود شیر دوشید. به زبانی دیگر، شاید این نظام بخواهد به «راست میانه» بچرخد و «شاه» شود، اما گذار از این راه پر پیچ و خم کار این حضرات نیست (مراجعه شود به از خواستن تا توانستن از همین قلم)، مگر اینکه و پیش از هر گامی، اصل ولایت فقیه راحذف کنند . حسن روحانی شیاد وقتی به بقای نظام می رسد فرقی با رئیسی جلاد ندارد.

در باره همه نوشتم، کمی هم در باره خودم بنویسم.
اعتراضات مردمی که بر طبق یک استراتژی همگون و مورد قبول تمام نیروهای سرنگونی طلب نباشد، و تا زمانی که مردم ندانند با «سرنگونی»، بجز «سرنگونی» نظام، چه چیز دیگری دستشان را می گیرد، این قبیل اعتراضات بجز «هرز نیرو»، «لو دادن نیروی بالقوه» در داخل، «آموزش دشمن به پدافند»، و دلسرد کردن جامعه، نتیجه ای نخواهد داشت. البته این حرف تازه ای نیست و قبلا هم نوشته ام.
منظورم، سکوت در برابر ظلم نیست. منظور آمادگی بر سرنگونی است. اول بدانیم «چه چیزی» می خواهیم به ملت شریف ایران هدیه بدهیم (واژه آزادی گل و گشاد است)، و بعد بدانیم که «چگونه» می خواهیم آن را پیاده کنیم، و سپس «فرهنگ سازی» برای سرنگونی، با انتقال این دو به مردم.
شاد باشید
 

شب عید میلاد 2018
10 دی 1396

 

_________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد