مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 11.03.2017

جایزه اسکار و صلح نوبل هواداری از سیاست های اسلام ناب محمدی‎

نوید اخگر


گاهی انسان در مسیر تکامل سیاسی اجتماعی به پدیده های پیچیده ای بر میخورد که در صورت واقف نبودن به مسائل دیپلماتیک پشت پرده و سیاست های متغیر اروپا و امریکا مانند پرنده ای بدام میافتد و شاید و اغلب سالها تلاش خود را برای رسیدن به آزادی و دمکراسی بزیر علامت سئوال میکشد.

حزب توده پس از سالها از خودش انتقاد میکرد که کاش از مصدق در زمانی که باید حمایت میکرد آستین همت بالا میزد و فتیله چراغ مبارزات ضد امپریالیستی ضد امریکائی اش را پائین میکشید و یا در زمان خمینی و بعد از انقلاب تضاد بین لیبرال و ارتجاع را بهتر میشناخت.

جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی که هم شیرین بود و هم عبادی اسلامی یکی از این ورطه ها و دامهای مهلکی بود گه گذشته خیلی از افراد و سازمانهای سیاسی را که از این جایزه و گیرنده آن حمایت کرده بودند بزیر علامت سئوال برد وقتی شیرین عبادی هر روزه از اسلام دمکراتیک و آزادی های موجود در اسلام عزیز سخن گفت و تا جائی پیش رفت که مجلس و مجلسیان آخوندی را برترین مجلس از صدر مشروطیت تا امروز لقب داد و بجای حمایت از زندانیان سیاسی ایران و کشتار 67 و دیگر فجایع بوجود آمده توسط اسلام ناب محمدی از موضع ضد امپریالیستی آخوندی به امریکا پرید و حق و حقوق گوانتانامو را از امریکای جهانخوار طلب میکرد و جایزه اش را در زیر قبای آخوند خاتمی پنهان میکرد و از خودش سئوال نمیکرد که تضاد دو آخوند مثل ولی فقیه و خاتمی به مردم آزادیخواه ایران چه ربطی دارد ؟

همانطور که تضاد حسین و یزید دو عرب خویشاوند به مردم ایران چه ربطی دارد که 1400 سال را بر سرشان آوار کنید آنهم حسینی که در حملاتش به ایران 620 هزار زن و دختر ایران را به اسارت و بردگی برده و صد ها هزار را کشته و از دم تیغ گذرانیده و حتی از زن شاه ایران هم نگذشته به او تجاوز کرده و با خود برده البته آخوند افتخار هم میکند و میگوید ایرانیان باید افنخار کنند که حسین داماد مردم ایران شده.

در همان زمان که جایزه صلح نوبل را به گیرنده رساندند تعدادی در حمایت از این جایزه سر از پا نمیشناختند مهدی سامع رهبر و سخنگوی سازمان چریکهای فدائی خلق کف میزد و خوشحال از این بود که جایزه را به اصلاح طلب غیر قلابی داده اند و در مشایعت تا فرودگاه و گل دادن و گول خوردن از این دیپلماسی در صحنه سیاسی ایران کم نگذاشت و در انتهادر مقابل تمام اعتراضات بخودش گفت من با ایشان (شیرین عبادی) کار شخصی میکردم و باید از ایشان (شیرین عبادی) حمایت میشد و شد. و هیچگاه از داشتن چنین مواضع ضد مردمی از مردم پوزش نخواست.

در همین راستا خوشحالی شورای مجاهدین که برای حمایت از جایزه صلح نوبل توسط مریم رجوی لشکر کشی حمایتی عظیمی را تدارک دیده بودند تک بتک اعضای شورا را به صحنه میفرستادند و لت و پارشان میکردند از آن جمله بود حرفهای خنده دار محمد رضا روحانی و کریم قصیم از مستعفیون شورای مجاهدین و مریم رجوی در حمایت از شیرین عبادی . اینها همه بعدا مجبور شدند با تیغ کشی بر خود و رسیدن به اوج قله اصلاحی شعار رفرندام رفرندام این است شعار مردم را هم مطرح کنند و تاریخ مبارزات مردم ایران را در مقابل ارتجاع اسلامی با گذاشتن پا بر روی خون همه شهدای راه آزادی در مقابل دنیا و مردم ایران روسیاه جلوه دهند.

مبارزات فرهنگی سیاسی بحق من و ما سد راهی بود برای اینان و مجبورشان کرد که از کرده های خود پشیمان شده و سر بر قدوم خلق مبارز ایران بسایند و با تمام قوا بکوشند این گذشته تاریک و ملون را بدست فراموشی بسپارند.

امروز هم ما شاهد تعداد اندکی هستیم که در حمایت از اصغر فرهادی فیلم ساز و در حمایت جناح خاتمی روحانی و بطور کل نظام از هم پاشیده جمهوری اسلامی بدون هیچ آگاهی از دیپلماسی جهانی در موقعیت کنونی و در حمایت از مواضع ضد استکباری آخوند و تروریزم اسلامی سنگ اصلاحات و اصغر فرهادی را به سینه میزنند و وانمود میکنند که بلی میشود در زیر تیغ نظام جمهوری اسلامی چنان فیلمی ساخت که جایزه نوبل و اسکار را هم به مملکت ما بیاورد پس یعنی هنوز با بودن جمهوری اسلامی میتواند فرجی برای آزادی باشد و احتیاج به تغیر و سرنگونی نیست.

و در همین راستا سخنان گهر بار آقای بهرام مشیری جدا حائض اهمیت فوق العاده اسلامی ضد امپریالیستی است که پس از سالها افشا گری بر علیه اسلام عزیز مجددا به اصل خود بعنوان همان مسلمان متعهد ضد امپریالیست گذشته باز گشته اند و منقدین فیلم و سیاست آقای اصغر فرهادی را یک مشت عرق خورد عربده کش معرفی میکنند که از زور حسودی تاب تحمل گرفت دو جایزه اسکار توسط آقای فرهادی را نداشته اند.

به آقای بهرام مشیری باید گفت این کلاه شاپو داش مشتی گری بر سر جنابعالی گشاد است و این دستمال ابریشمی آویخته از جیب شلوارتان را هم از انظار مخفی نمائید که صورت خوشی ندارد.

از جنابعالی بعید میدانستم که به چنین حفره عمیق و چاه امام زمانی پس از سالها بریدن از اسلام عزیز دوباره دربغلتید و نیز باید گفت که مردم ایران شاید منقد فیلم نباشند ولی گویا پس از 40 سال مبارزات ضد امپریالیستی و ضد استکباری نظام فقاهتی تا این درجه به آگاهی رسیده باشند که بفهمند التیماتم اصغر فرهادی به شیطان بزرگ در حاضر نشدن در جشنواره اسکار و آن موضع گیری سخیف و بی معنی در مقابل دیپلماسی رئیس جمهور امریکا برای محدود کردن تروریزم اسلامی ربطی به فیلم و فیلم سازی و هنر و فرهنگ ایرانی که نداشته و ندارد هیچ اگر هم بالفرض اسکاری به این فیلم بدون ضدیت هالیود با پرزیدنت ترامپ میخواست تعلق بگیرد و نام ایران را بلند آوازه کند با این موضع گیری مانند موضع گیری های شیرین عبادی برای زندان گوانتانمو یا اسلام عزیز آنرا از محتوا تخلیه و در کف آخوند و تروریزم اسلامی قرار داد.

آقای بهرام مشیری در سخنان خود هیچ اشاره ای به این مواضع ضد امپریالیستی ضد استکباری آخوندی اصغر فرهادی که نکردند هیچ به یک حمایت غیر فرهنگی و سیاسی دست زدند که تاریخ آنرا نخواهد بخشد.


صحبت های تاسف آور بهرام مشیری را در لینک زیر بشنوید در حمایت از اسلام ضد استکباری

https://www.youtube.com/watch?v=f-l1RrpwOs0


 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد