مقاله

 

 

تاریخ انتشار :16.10.2016

به دلیل طولانی بودن مطلب بخشهایی گزینشی آن درج میشود .

............................


ایرج مصداقی؛ تنها «شهید زنده پژواک شهدا» یا …

مهرداد آهنگر



ایرج مصداقی :  اگر کسی هم چنان از این فرقه حمایت می کند، از هر نوعی، به خصوص کسانی که در ارتباط با این فرقه به زندان افتادند، زندانیان سابق، باید از خودشان شرم بکنند و خجالت بکشند که در واقع با چنین کسانی همراه هستند و با چنین کسانی دمخور هستند.»

 

به تعبیر شما، تمام سال هایی که شما به عنوان «نماینده ی مجاهدین» عمل می کردید، درست عین انقلابی گری بود، ولی فقط از هفته ی پیش «حجت» بر دیگر همکاران مجاهد شما تمام شده است!؟ خودشیفتگی نیز حدی دارد…



در مورد نوشته های اخیر جناب مصداقی: ««فراز» و «رها» جدیدترین قربانیان «قتل‌های زنجیره‌ای»» و «مشارکت «فرقه‌ی رجوی» در زمینه‌سازی قتل «فراز» و «رها»» خیلی چیزها می توان گفت و نوشت که الان در حوصله ی من نیست.

به هر رو، چند نکته برایم جالب آمد و مایل ام که در مورد آن بنویسم.

هنگامی که اولین بار تیتر این نوشته ها را دیدم، و اولین نکته ای که ذهن مرا به خود مشغول کرد واژه ی «جدیدترین قربانیان «قتل های زنجیره ای»» است. به خودم گفتم که حتما باید خبر جدیدی از کسان دیگری که در پروژه ی «قتل های زنجیره ای» وزارت اطلاعات کشته شده اند، و تا به حال کسی از آن اطلاعی نداشته است، باشد. به زودی متوجه شدم که چنین خبری نیست و گول خورده ام.

تمامی ی افرادی که مسایل سیاسی ایران را دنبال می کنند به خوبی می دانند که ترمینولوژی و اصطلاح «قتل های زنجیره ای» به کشتار وزارت اطلاعات، که به طور عمده از اعضای «کانون نویسندگان ایران» بود، هم چون محمد جعفر پوینده و محمد مختاری، در دوره ی خاصی اطلاق می شود و نه هر قتل و جنایتی که توسط آنان انجام می گیرد. از آن زمان تا به حال، صدها نفر دیگر به دست نیروهای وزارت اطلاعات ایران کشته شده اند، ولی این به معنای آن نیست که ما قتل آنان را جزو «قتل های زنجیره ای» حساب کنیم و این گونه از آن نام ببریم. می شود از آن به عنوان «قتل هایی مشابه «قتل های زنجیره ای»» نام برد، ولی نه جور دیگر.

این رسم پسندیده ای نیست. به کارگیری این روش، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، واقعه ی ترورهای «قتل های زنجیره ای» واقعی را لوث می کند. همان طور که گفتم، استفاده از این ترم فقط و فقط نشانگر یک واقعه ی ویژه می باشد و، به همین منظور، اپوزیسیون انقلابی و مترقی ایرانی، به عمد، از آن در جای دیگری استفاده نکرده است.

اما، به گمان من، برای جناب مصداقی هیچ یک از این ها مهم نیست. هدف وسیله را توجیه می کند. ایشان دقیقا می دانسته که چه تیتری را دارد انتخاب می کند وآگاهانه سعی داشته که تعداد مخاطب خود را با جار و جنجال زیاد کند. اصولا، جناب آقای مصداقی همه کارش با هو و جنجال و هیاهو همراه می باشد. این شیوه می تواند در برخی موارد کار کند، ولی اتفاقا، و از بخت بد ایشان، در بیشتر موارد، کارساز نیست.


در وهله ی نخست، تو گونی هم نمی شود چنین کسی را، با این حد از جراحات، جایی برد. حتی با آمبولانس هم بردن چنین کسی مستلزم داشتن پارامدیک و خدمه ی بسیار ماهر می باشد. من قبلا شنیده ام که کسی را به قصد کشت بزنند و بعد بیاندازندش توی بیابان یا وسط یک خیابان و یا چیزی شبیه به این، ولی آزادی از زندان به این شکل را تا به حال نشنیده ام. خوب حتما ایراد از من است.

ود که هر دوی آنان با این که بچه جنوب ایران هستند و آن جا زندگی می کنند و مترقی و انقلابی هستند، یک رگه نه چندان نازک، ضدعرب و شوونیست نیز تشریف دارند.


آیا این سناریو برای شما کمی آشنا نیست؟!

این سناریو تا به آن جا پیش می رود که سازمان مجاهدین با وزارت اطلاعات، و وزارت اطلاعات با سازمان مجاهدین، یک «میثاق» امضا می کنند، با ورود برادران خدابنده و حسین توتونچی یک «شورای ملی مقاومت» علیه ایرج مصداقی نیز برپا می شود، «ارتش آزادی بخش» برای رهایی از شر مصداقی نیز از همه طرف وارد میدان می شود و همگان دسته جمعی، در یک اتحاد نامقدس، و شاید مقدس، خواهان پایان کار «کمپین» مذکور می شوند.

سعی می کنند آنان را تطمیع مالی بکنند، که کارگر نمی شود. فحاشی می کنند، که کارگر نمی شود. تهدید می کنند، بازهم کارگر نمی شود. رژیم و مجاهدین به دنبال «رها» و «فراز» و جناب مصداقی به دنبال رهایی آنان. سرآخر، به «رها» و «فراز» تجاوز می کنند و آنان را به شکل فجیعی به قتل می رسانند. صفحه ی «کمپین» بسته می شود.

جناب مصداقی به ما آگاهی می دهد که: «از قرار معلوم «رها» بعد از آن با دو رادیو خارجی مصاحبه کرده بود؛ گفتگوها انتشار یافت یا نه خبر ندارم. اما هرچه که بود باعث حساسیت مسئولان وزارت اطلاعات شده بود. در ماه مارس ۲۰۱۶ او را دستگیر کردند. » وزارت اطلاعات برای آقای مصداقی، از طریق یکی از همان دانشجویان عضو «کمپین»، که «سختی های زیادی هم متحمل شده است»، پیغام می فرستد که: «حاج آقا میگه میخوای هنوز بازی كنی یا بسه؟»

باید اعتراف کنم که مرور و بررسی ی خط به خط و پاراگراف به پاراگراف این نوشته، از آن جایی که انسجام ندارد، و بخش های مختلف آن با هم تضادهای اساسی دارند، برای من یکی واقعا کار وقت بر و سختی است. بنابراین می گذرم.

نه! یک خط می نویسم، بعد می گذرم. مثلا همین مصاحبه با «دو رادیو خارجی». از «کدام قرار معلوم»؟ کی گفته این رادیوها با او مصاحبه کرده اند؟ اگر مصاحبه کرده بودند، یا خود «رها» و یا یکی دیگر از اعضای «کمپین حمایت از ایرج مصداقی» باید در مورد آن می دانست، نه؟ حتی اسم این «دو رادیو خارجی» معلوم نیست، چیست! به نظر می رسد که آوردن آن در این جا، تنها برای این بوده که بار امنیتی ی قضیه هی سنگین تر شود و القا شود که این مساله نیز «باعث حساسیت مسئولان وزارت اطلاعات شده بود.» پس او را دستگیر می کنند.


همین جناب مصداقی در مورد قدرت رژیم، در رابطه با مجاهدین، چنین می گوید: » وگرنه ساکت کردن آنها [منظور ایشان سازمان مجاهدین است] توسط یک رژیم فاشیستی از آب خوردن هم راحت تر است.» کدام حرف شما را باور کنیم؟ سرکوب مجاهدین از آب خوردن هم راحت تر است را باور کنیم یا این سناریوی پلیسی / جنایی برای کشتن تنها یک نفر را؟

تا اطلاعات درست در اختیار خوانندگان قرار نگیرد، هیچ چیز این داستان واقعی به نظر نمی رسد.

جسد و مقبره ی «رها» که کاملا ناشناس است. اما، خوب، به هر جهت، «فراز» که کاملا معلوم است کجا دفن شده است: «در قطعه 99 بهش [بهشت] زهرا یعنی جایی که مادر بهکیش را خاک کردند». اگر به خاطر داشته باشید، این را قبلا «رها» به آقای مصداقی گفته بود.

از بخت بد ماموران وزارت اطلاعات هم که، «رها» لیسانس عکاسی داشته، و حتما دست کم 300 – 200 تا عکس باید گرفته باشد. عکس ها هم که نمی توانند هیچ گونه مساله ی امنیتی ای داشته باشند. چرا که اصلا خود ماموران وزارت اطلاعات هم در مراسم خاک سپاری شرکت کرده بودند، تسلیت هم گفته بودند، حتما عکس هم گرفته اند و دقیقا می دانند چه کسی آن جا بوده. این را هم «رها» به ما گفته بود.

اما، نخیر، اگر شما نیز این چنین فکر بکنید، کاملا دچار اشتباه شده اید. چرا؟ چون که، در وهله ی نخست، هیچ عکسی که انتشار نیافته است. به طور حتم، اگر عکسی در کار بود، حتما «رها» برای جناب مصداقی فرستاده بود. و، ایشان حتما آن را انتشار می دادند. در وهله ی دوم: اکنون نیز، احتمالا، کسی نمی تواند اثری از مقبره ی «فراز» در «قطعه 99» پیدا کند، چرا که آقای مصداقی می گوید که سنگ قبر او را اطلاعاتی ها شکسته اند. و ما باز با یک در بسته مواجهه می شویم.

آیا این امر تصادفی ست که تمامی ی راه های راستی آزمایی این سناریو به بن بست ختم می شوند؟ من از آقای مصداقی می پرسم، شما که متخصص «مو را از ماست کشیدن» هستید، می گویید «من چکار کنم؟» نگران باشم یا نباشم؟

و باز یک سووال اساسی دیگر از جناب مصداقی و سناریوشان پیش می آید. ایشان که حداقل از تاریخ 24 ماه مه 2016، از کشته شدن «رها» نیز باخبر می شوند، چرا تا تاریخ 5 مهر 1395، و یا به عبارت دیگر 26 سپتامبر 2016، هیچ واکنش، اطلاع رسانی و یا پژواکی از این جنایات هولناک را به عمل نمی آورند؟ از این می گذریم که ایشان نوشته های خود را در ماه اکتبر در سایت خود، پژواک ایران، منتشر کرده است.

درجه ی اهمیت پژواک این خبر برای آقای مصداقی چقدر بوده است؟ حتما ایشان نمی خواهند ادعا کنند که مدت 4 ماه طول کشید تا این دو مقاله را بنویسند. ما درجه مهارت جناب مصداقی، در مقاله نویسی را، قبلا شاهد بوده ایم. ایشان مدعی شده بود که گزارش 92 و 93 خود را در عرض چند روز نوشته است. 4 ماه تاخیر، بیش از هر چیز، درجه ی اهمیت موضوع برای آقای مصداقی را نشان می دهد. در صورت واقعی بودن این سناریو، با تکیه به سابقه ی تاریخی ی ایشان، باید گشت و دید که انتشار کنونی آن چه نفعی برای ایشان داشته است. چرا تنها اکنون ایشان به یاد «رها» و «فراز» و بچه های «کمپین» افتاده است.

برای سریالی کردن این سناریو، جناب مصداقی چنین می نویسد: «طی هفته های جاری باز هم جنایتکاران دست به شکنجه و آزار و اذیت و تجاوز به اعضای «کمپین» زدند.»

باز هری دل ام ریخت پایین. امیدوارم که من کاملا اشتباه کرده باشم، ولی متاسفانه بعید می دانم. با این حال، به آقای مصداقی پیشنهاد می کنم که برای سناریوی بعدی، صلاح نیست که واکنش ایشان این بار هم مختص به یک «نگران نباش» بوده باشد و حتما راه کارهایی برای رهایی آنان از چنگال های سازمان امنیت جمهوری اسلامی تدارک دیده بوده باشند.

* * * *

تمامی این وقایع، یک سووال اساسی را پیش روی ما قرار می دهد: چرا چنین شد؟ این طور به نظر می رسد که هنوز پاسخی برای آن نداریم. ولی، باز جناب مصداقی به کمک ما شتافته و پاسخ به این چرای بزرگ را، به قول مجاهدین، روی میز قرار می دهد:

«رفتار رژیم و در قبال هواداران مجاهدین و تحمل آنان در زندان به خوبی نشان می دهد که «فرقه رجوی» تهدید امنیتی برای رژیم محسوب نمی شود و فقط از آنها برای توجیه سرکوب جنبش مردم و ایجاد اختناق هرچه بیشتر استفاده می کند وگرنه ساکت کردن آن ها توسط یک رژیم فاشیستی از آب خوردن هم راحت تر است. رژیم که از نفرت عمومی از مجاهدین باخبر است با آزاد گذاردن دست آن ها به مکاتبه از درون زندان، هم مانور ثبات و قوام و دوام میدهد و هم مانور آزادی انتشار افکار و عقاید مخالف حتی از درون زندان!.

«یکی از دلایل برخورد سخت وزارت اطلاعات با «فراز» و «رها» تلاش آن ها برای راه اندازی رادیو اینترنتی و «گویا» کردن «گزارش ۹۲» و «گزارش ۹۳» که هر دو در نقد «فرقه رجوی» و ولی فقیه در غیبت آن نگاشته شده، بود. طبق تحلیل وزارت اطلاعات، من خود به خاطر نقد جامع «فرقه رجوی» و … به تهدید امنیتی برای نظام تبدیل شده بودم و می بایستی با این دو نوشته ام، برخورد می شد. «

در مورد همین دو پاراگراف کوچک می توان کلی نوشت، ولی من به چند نکته ی کوتاه بسنده می کنم. اما، قبل از آن، یک یادآوری مجدد از بخشی از گفت و گوی جناب مصداقی با «رها» را لازم می دانم:

«ببین در مورد من هرچی می خواهید بگید … هیچ اشکالی نداره. فقط تعریف و تمجید ازم نکنید … یک موقع دور برم می داره فکر می کنم کسی هستم»

پس معلوم شد که تمامی ی این کارهای وزارت اطلاعات به خاطر این بوده است که «رها» و «فراز» بند شماره ی 1 «کمپین … حامی ایرچ مصداقی» مبنی بر: خواندن «کتاب «نه زیستن، نه مرگ» با صدای بلند» در جلسه ی خصوصی را می خواهند عمومی کنند و با صدای بلند بخوانند و روی اینترنت پخش کنند. همین مساله، از نظر ایشان، جناب مصداقی را تبدیل به یک » تهدید امنیتی برای نظام» کرده است و جناب مصداقی و هر کسی که می خواهد این کار را در ایران بکند به «دشمن شماره 1» رژیم تبدیل می کند.

امیدوارم حمل بر بی ادبی من نشود، ولی با عرض پوزش، من یک سووال از جناب آقای مصداقی دارم: شما حال تان خوب است؟ مگر در این دو نوشته، چه چیزی گفته شده است که صدها بار قبلا گفته نشده بود؟




لندن – 11 اکتبر 2016


 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد