مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 18.07.2016



شکست "کودتا" در ترکیه و بحران علاج ناپذیر"دموکراسی " در جهان پیرامونی!

سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
16 جولای 2016

مقدمه:
کودتای بخش کوچکی از ارتش ترکیه هم باعث سورپرایز بسیاری بود و هم موضوع تحلیهای متفاوت از راست و چپ(1). چند ساعت از اغاز این کودتا نگذشته بود که رسانه های حکومتهای غربی آه و ناله کشیدند برای "حکومت دموکراسی " در ترکیه و حمایت خود را از نکبتی بنام اردوغان اعلام کردند!


می گویند ، رئیس ستاد ارتش ترکیه را کودتاچیان گروگان گرفته بودند ، پارلمان ترکیه را با هلیگوپتر مورد حمله قرار دادند و طی کمتر از یک روز حکومت اردوغان اعلام کرد که نزدیک به 2000 سرباز و فرمانده ارتشی را دستگیر کرده و ممکنست به "اشد مجازات" برساند! اردوغان در تلویزیونها حاضر شد و ادای "رهبر قهرمان و پیروز" دموکراسی را در آورد!


اردوغان و حکومتش که طی چند سال اخیر تمامی قوانین بازی دموکراسی غربی را یک به یک شکستند و در تلاش مداوم برای حفنه کردن حکومت اسلامی ، قانون اساسی نسبتا سکولار ترکیه را هم مورد تهاجم قرار دادند، حکومتی که مخالفین سکولار خود مخالفین خود در بخش کرد نشین ترکیه را مورد سرکوب قرار داده و دستگاه پلیسی خود را در تمامی ارکان حکومتی مستقر کرده حالا از سوی حکومتهای غربی بنام قهرمان پیروز ضد کودتا گردانده می شود!


اینکه پیروز این داستان کودتا و ضد کودتا اردوغان و حامیانش نیستند من تردیدی ندارم. اینکه این صحنه های اخیر اتفقاقا بیشتر نشان داد که بحران کنونی حاکمیت در ترکیه نمی تواند توسط حزب اسلامی اردوغانی پایان یابد و قطب بندیها و تضادهای درون حکومتی افزایش خواهد یافت ، تردیدی نیست. اینکه بخش اعظم حکومتهای موجود غرب حداقل در روی صحنه ماندن حکومت اسلامی اردوغانی را راه حل کنونی ترکیه می دانند هم حداقل از تبلیغات اخیرشان مشخص است!


در این مقاله کوتاه سعی می کنم چند نکته را بعنوان تحلیل وقایع اخیر ترکیه را در بستر بحران خاورمیانه و جهان ارائه دهم. نتیجه گیری من اینست که بحران ترکیه ، بحران دموکراسی و سرمایه داریست و علاجی هم ندارد مگر اینکه جنبش های اجتماعی ضد سرمایه داری با پایان این نظام راه دیگری را باز کنند:

(1)کودتای اخیر ترکیه علامت چیست ؟

کودتای اخیر ترکیه نشان داد که بحشی از ارتش ترکیه هنوز توسط حامیان اردوغان اشغال نشده و این بخش شاید هنوز کاملا به صحنه نیامده و دارد این پاواون پا می کند! نشان داد که اون "اتاتورکیزم سکولار و قلچماق" که سنتا ترکیه را با امواج کودتاهای ارتشی سورپرایز می کرد ، الان در وضعیت زاری است!


کودتای اخیر ترکیه نشان داد که حکومت اسلامی "میانه رو" هر قدر هم در چهارچوب "دموکراسی غربی" وارد میدان شده، همانند مشابهاتش در مصر (حکومت مورسی) توان ماندن در فضای دموکراسی سکولار غربی را ندارد. با تلاش مداوم برای قیضه کردن قدرت و حاشیه راندن عناصر سکولار ، جامعه را قطبی تر می کند. تضادهای درونی حکومتی را با راست غیر اسلامی تشدید می کند.


در ترکیه هم اکنون نه تنها بخش بزرگی از احزاب بورژوائی (تورک و کرد) بر علیه اردوغان سازمان یافته اند بلکه جنبش های اعتراضی توی خیابان ، در مقابل سیاستهای سرکوب گرانه اسلامی او بسیچ شده اند.اردوغان و دستگاه پلیسی او در ایجاد توازن حکومتی ناتوان است. نمی تواند تعادل بین جناح ها را نمایندگی کند. او خواب خلیفه عثمانی می بیند!


اردوغان در تلاش برای همسازی با قطب سنی اسلام سیاسی در منطقه ، به حامی مهم داعش تبدیل شده، پایش در عراق و سوریه گیر کرده. تروریزم رو به رشد در ترکیه، غرب را زیر فشار قرار داده و امروزه ترکیه بعنوان پایگاه مهم داعش و سر پل عملیاتی داعش محسوب می شود.حامیان داعش از مرزهای ترکیه برای عبور استفاده می کنند.


اردوغان به بحران میان مناظق کرد نشین ترگیه با حکومت مرکزی دامن زده و تخاصمات قومی ، نژاد پرستی سنتی تورکی را دامن زده.
هر جور نگاه کنید، اردوغان مهره خوبی برای دموکراسی ترکیه نیست اما چه دلیلی دارد که اوباما و خانم مرکل برایش سینه می زنند؟ اگر سیاست اردوغانی در سازماندهی دموکراسی فربی ناتوان است چرا مورد پشتیبانی است؟


(2)چرا حکومتهای غرب و امریکا از اردوغان در مقابل کودتا گران دفاع می کنند؟

اگر اردوغان در سازماندهی دموکراسی مدل غربی در ترکیه ناتوان است چرا حکومت گران غربی از او در مقابل کودتا دفاع کردند؟
اگر به ماجرای کودتا در مصر در مقابل مورسی هم نگاه کنید همین را می بینید! اوباما و دستگاه تبلیغاتیش 24 ساعته از مورسی در مقابل کودتا چیان دفاع می کردند و او را نماینده "رای مردم" می نامیدند! لذا این بار اول نیست که حکومتهای سرمایه داری غرب به اصول دموکراسی خودشان پایبند نمی مانند!


در نقدهایم به پروژه دموکراسی (2) توضیح دادم که نظام سرمایه داری در جهان پیرامونی در ساختن الگوی دموکراسی ناتوان است.حتی با رشد بحران سرمایه داری در خود کشورهای متروپل هم قوانین دموکراسی را می شکنند و دیکتاتوری طبقه حاکمه بیشتر عریان می شود.
ترکیه ،در یک دهه قبل نمونه یک "دموکراسی " جهان سومی بود که به اتکا به رشد اقتصادی دهه 90 به جهان بعد از سقوط شوروی پیشنهاد می شد! حامیان "دموکراسی " در جنبش سبز مثل دکتر مشایخی در امریکا (فدائی اکثریت سابق و حامیان جمهوریخواهی لیبرال ) بعنوان الگوی دموکراسی ارائه می شد!


عروج اسلامیها در ترکیه را باید در بستر بحران سرمایه داری در ترکیه و جهان فهمید. ترکیه یک دهه اخیر بتدریج دچار بحران مالی شد ، فقر و بدبختی گریبانگیر مردم ترکیه شد .بیکاریها رشد کرد و تضادهای اجتماعی بالا گرفت.


ترکیه راه حل دیگری ندارد مگر اینکه "کمر بندها را سفت کند" ، سرکوب کند و نرخ نیروی کار را پائین بیاورد.لذا دیکتاتوری لازم دارد! یا باید توسط اسلامیها دیکتاتوری باشد یا توسط ارتش! خلاصه وعده دموکراسی جهان سومی را یکبار دیگر شکست خورده می بینیم!
راه حل سرمایه داری در ترکیه یا اسلامیهاست یا نظام دیکتاتوری اتاتورکی! حکومتهای غربی این را خوب فهمیده اند! اما چرا اسلامیها را برمی گزینند؟

(3)چرا نوع اسلامی دیکتاتوری در ترکیه حمایت می شود؟

حداقل بطور مشروط و موقت هم که شده، نوع اسلامی پوپولیستی دیکتاتوری در شکل حکومت اردوغانی برای حکومتهای غرب ارجخیت دارد.چون تکه ای از پازل سازماندهی قطب سنی اسلامی در منطقه است.یادتان باشد عربستان و داعش و سایر حشرات اسلامی را زنچیر کرده اند تا دو قطب اسلامی منطقه ای (شیعه و سنی) بتوانند جنگهای نیابتی را پیش ببرند!


چنگهای نیابتی در طی یک دهه اخیر کاسبی خوبی برای حکومتهای سرمایه داری بوده و متاسفانه در میان مردم منطقه خریدار دارد! لذا بطور موقت هم که شده اینها ترجیح می دهند از مهره های اسلامی استفاده کنند!


اینست که بلافاصله بعد از انتشار خبر کودتا بر علیه اردوفان ، "ایت الله اوباما" و خانم مرکل سینه زنی اغاز می کنند! نشان می دهند که گزینه اسلامیهای "میانه رو" هنوز گزینه اینهاست!

خلاصه کنم:
بحران ترکیه با "ضد کودتا" ی اردوغان پایان نخواهد یافت تهدیدهایش در مورد سرکوب و اعدام و زندان حامیان کودتا بجائی نخواهد رسید.بحران حکومت او بحران ساختاری است.در اقتصاد سیاسی ریشه دارد.در عروچ حنبشهای مطالباتی در بی پاسخی حکومت اسلامی او در سرکوبهایش ! او و حامیانش هر بار سرکوب کنند بیشتر منزوی می شوند و گور خود را عمیقتر می کنند.


بحران ترکیه بحران دموکراسی است.بحران مدل ادعائی حامیان سرمایه داری در یک کشور پیرامونی است.علاجی در چهارچوب سرمایه داری ندارد.چرخه این بحران سرانجام به شکست اسلام سیاسی در ترکیه خواهد انجامید اما این پایان بحران دموکراسی نیست.الترناتیو اردوغانی اتاتورکیزم بنجل و بی اینده است در بالا!


راه حل ترکیه راه حل سرمایه داری نیست!کودتا و ضد کودتا در ترکیه ادامه خواهد یافت تا جامعه بالاخره الترناتیو وضع موجود را بدستهای مبارزان راه ازادی و برابری سازمان دهد.



منابع بیشتر:

(1)برخی مقالات در موضوع کودتای شکست خورده در ترکیه:
نه به کودتا به‌اردوغان و حزبش (بهرام رحمانی)
http://www.azadi-b.com/G/2016/07/post.html
کودتا در کودتا یا شبه کودتا ؟ (باریش نصریان)

HTTP://WWW.AZADI-B.COM/G/2016/07/POST_2.HTML

به بهانه کودتای نظامیان در ترکیه (عبدل گلپریان)

HTTP://WWW.AZADI-B.COM/G/2016/07/POST_3.HTML

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد