مقاله

 

 

تاریخ انتشار :23.10.2018

تحریمی ها ، تجارتی ها ، تناقضات!

اژدر امیری



همین سال گذشته بود که خانم ترزا می بعد از دریافت پست وزیری سفری " زیارتی " به خانه خدا کرد و ملاقات کوتاهی داشت با M.B.S ، با ابو ریاض ، بدون روسری و عفت اسلامی ، بدون اینکه برای رضای خدا کسی لچک سیاه یا رنگی ای به سرش پونز کرده باشد ! خود خدا هم از سر نا رضایتی هیچ سنگ و شهاب آسمانی را به خانه خودش نزد ، و هیچ یک از فرشتگان را هم مامور نکرد که آن رگ زمین را تکان دهد ! کمی بعد ترامپ وارد شد با اَت و عیال ، ابو ریاض و ابو واشنگتن شمشیر بدست رقصیدند و قراردادهایی شیرین بستند ، اَت و عیال هم بدون اینکه اکبر گنجی از آمریکا لچک سیاهی به سر اشان پونز کرده باشد وارد " خانه خدا " شدند ، خبرگزاریها هم هیچ خبری از سیل و زلزله و آتشفشان و توفان شن و خشم طبیعت از خانه خدا راپورت نکردند !

در عوض گزارش شد که یکی از همین شازده های سعودی با دیدن دختر ترامپ Bint Trumps بدون روسری و حجاب برتر و عفت اسلامی ، از سر خشنودی تووئیت کرد :

" برای اولین بار یک زن درست و حسابی می بینم Zum ersten Mal sehe ich eine richtige Frau "

در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج ، مخالف و موافق حکومت ، هیچکس از این سر "دیدن یک زن درست و حسابی" به قضیه ورود نکرد ! اینکه چی ؟ چی شد ؟ خانه خدا و بی حجابی ؟ ، همه از سر مطبوع و معمول خود به قضیه ورود کردند که " آی ملت عرب بدبخت شد ، آی سعودیها غارت شدند ! " ، ضد امپریالیست ها به همراه رهبر حکومت رو به انقراض بیانیه های شدید الحنی صادر کردند ! محمد بن سلمان (ابو ریاض) البته برای رو کم کنی کمی بعد رفت به مسکو و با ابو مسکو هم قراردادهایی شیرین بست ، منقرضین هیچی از بدبختی ملت عرب و غارت سعودیها نگفتند و تلخ کامی نکردند !

از ریاض ، از این کلید دار خانه خدا ، به تهران ، به دیگر کلید دار خانه خدا برویم .

خواهر موگرینی یا همان سوفیا لورن اتحادیه اروپا با کلی البسه مازاد بر پوشش آدمی ، با کلی عفت و عصمت و طهارت اسلامی وارد تهران شد ! رفت در مجلس وحوش اسلامی و برای مذکرهای مسلمان کلی عشوه گری کرد ، وحوش مذکر مسلمان هم درست مثل آن شازده سعودی ، انگار که " برای اولین بار یک زن درست و حسابی " می بینند ، حالا عکس نگیر ، کی بگیر !

" ورود به قضیه "

نزدیک به ده سال سران سه کشور تاپ اروپایی ، فرانسه و انگلیس و آلمان ، دومینیک دوویل پن و جک استرا و یوشکا فیشر پیامبر چهار زنه سبزهای آلمان ( زن آخری از قبیله آریا ) ، هی دیپلماتیک میرفتند به تهران و هی پروبلماتیک برمیگشتند ، نمایندگان "بی اختیار" ولی فقیه هم هی پروبلماتیک میرفتند به لندن و پاریس و وین ، و هی دیپلماتیک " گفتگوی های سازنده ای داشتیم " بر میگشتند ، آخر سر این رفت و آمدها معلوم شد که اینان سری نیستند که راه حل دیپلماتیک - پروبلماتیک قضیه را در دست داشته باشند ، سر اصلی قضیه در جای دیگری است .

اتحادیه اروپا هم نماینده ای را بعنوان مسئول سیاست خارجی وارد گود (اتمی) کرد و خواهر کاترین اشتون هم با کلی البسه مازاد بر پوشش آدمی به جمع (فرانسه و انگلیس و آلمان ) اضافه شد . بنت ملکه رفت و سیاست رسید به بنت برلسکونی یا فدریکا موگرینی ، فدریکا هنوز نیامده فورآ دستور داد برای رضای خدا و آخوند سر مجسمه های بی زبان لچک پونز کنند ، خودش که نگو و نپرس !

موگرینی و آن سه تای دیگر رفتند آن جای دیگر ، و با سر اصلی نشت و برخاست میکردند که حالا تو هم بیا " ندیده بگیر گذشته را " و زیر این توافق نامه امضاء بگذار تا ما با خیال راحت برویم به تهران ، و مشورت میکردند که چگونه میتوانیم از کون آخوند محافظت کنیم ؟ پیش از آنکه مردم بر سرنیزه بنشانند ! در همین فاصله سفرهای دیپلماتیک البته شرکت هایشان را هم با خود به تهران می بردند ، و از قضا مرد سیاهی با مشت های باز در کاخ سفید نشسته بود که از اول اش هم با اونا بود و خیلی نگران کون آخوند ! رفت و به ولی امر مسلمین نامه نوشت ، و یکی از فرشتگان اش را مامور کرد تا به ژنو برود و آن رگ زمین را تکان دهد (از سر نارضایتی از وضع موجود آخوند )، و تکان داد ! زمین لرزه شد و خبرگزاری ها هم خبر زلزله را با شور و هیجان خاصی گزارش میکردند با پوشش کامل تصویری ، ویدیوئی ، با خانه های خراب شده و قربانیان اش !

هیچی ! توافق کردند که در آینده به توافق برسند ! هیچی ! گوادولوپ دومی بود برای حکومت ، اینبار نه برای استقرار بلکه برای استمرار ، همه آن سران گوادولوپ اول ، بعلاوه چین و روسیه ! تحریم ها (بخشآ ) برداشته شد .


بعد از زلزله


هنوز مهر " توافق کردند که در آینده به توافق برسند " خشک نشده بود که خانه های تجارت و صنعت اروپائیان پرشد از پیشنهاد های سکسی ، صیغه ای !

حالا نرو به تهران ، کی برو ! هیئت های بلند پایه دون پایه یکی پس از دیگری وارد تهران میشدند ، از رنو و پژو و توتال و تله کوم و تتمه بگیر تا ورود "شکوهمند " زنان سبز و سوسیال دموکرات سوئدی و تحقق آرزوی دیرینه ضد امپریالیست های رو به انقراض توده ای مبنی بر "احترام به مذهب توده ها" ، و انصافآ هم که این زنان سوسیال دگوری سوئدی "از هیچ وقاحت و حقارتی " کوتاهی نکردند و خیلی بیشتر از آنیکه آنان ، توده ایی ها ، توفانی ها ، اکثریتی ها و دیگران آرزو و تقاضا میکردند به مذهب و آخوند و حکومت اسلامی ادای احترام و عرضه کردند !

روس ها ناراحت شدند ، چی شد ؟ حمایت ات در مجامع بین الملل با ما ، تجارت ات با اونا ؟ آمریکائیها ناراحت تر ، اینجوری نشد دیگه ! توپ و تشراش برای ما ، تجارت اش برای شما " اروپائیان " ؟ نخیر ! قبول نیست !

و ما هم ، از همه و اینهمه بقول مارکس " فاحشگی عمومی Allgemeine Prostitution خشمگین تر !

مارکس در آخر فصل بیست و چهارم کاپیتال (جلد یک ) ، حال و روز " چرکین و خونین " کاپیتال را از قول کوارترلی رویوور Quarterly Reviewer چنین نقل میکند :

" کاپیتال از جنجال و جر و بحث فرار میکند ... ، با سود متناسب کاپیتال شجاع میشود ، با ده درصد خیال اش راحت ، و میتواند آنرا در همه جا بکار برد ؛ با بیست درصد شاداب و سرزنده ؛ با پنجاه درصد بطور مثبت جسور ؛ برای صد در صد همه قوانین انسانی را زیر پایش له میکند ... ، اگر جنجال و جر و بحث سود آور باشند ، او مشوق هر دو میشود ..."

کاپیتال از آخوند و اسلام فرار میکند ...، با ده درصد سود سر مجسمه هایشان چادر میکشند و ناهار و شام شان را بدون شراب کوفت میل میکنند ، با بیست درصد سود سر خودشان چادر میکشند ، با پنجاه در صد جسور میشوند و قرآن هدیه میدهند ، برای صد در صد همه قوانین انسانی را زیر پا له میکنند ، اگر آخوند و اسلام سود آور باشند ، او مشوق هر دو میشود ، شاهد : تجارت اروپا و چین و روسیه با آخوند و اسلام در ایران !



" خروج از قضیه "

اونیکه از اول با اونا بود "خوشبختانه " رفت ! ترامپ آمد ، و با توپ و تشر هم آمد ! اول از همه پرده از چهره کریه و کثیف اوباما برداشت که چگونه " دزدانه " شبانه از نیویورک گونی گونی دلار بار هواپیما میکرد تا در تهران فرود آید و مستقیمآ در شکم حجج اسلام و سپاه فرو رود !

توافق بی توافق ! از تحریمها اعاده حیثیت شد ، و تحریم حق مسلم ما شعار ترامپ ! تحریمها دوباره برقرار شد و ترامپ با دیگران و بویژه رو به اروپائیان با همان زبانی سخن گفت که در سال 88 مردم در خیابانهای تهران رو به اوباما و آمریکائیها سخن میگفتند : " یا با اونایی یا با ما ؟ " انتخاب کن !

کنکرت و به زبان اقتصادی یعنی " اگر شما تصمیم بگیرید با دشمن آمریکا معامله و تجارت داشته باشید ، دیگر نمی توانید با آمریکا همکاری و معامله داشته باشید . "

و جواب اتحادیه اروپا : بخدا حکومت اسلامی دنبال بمب اتمی نیست ، آمانو هم تائید کرده ، و تجارت هم حق مسلم ما ! صحنه جالب ، دیدنی و بی نظیری است . از هر نظر ! در این میان اما این سوز و بریز سوفیای اتحادیه از همه دیدنی تر ! موگرینی ماکرون را ببین ، ماکرون می را ببین ، و مرکل موگرینی و می و ماکرون را ببین ، این بانک را ببین ، آن بانک را ببین ، این متخصص اقتصادی را ببین ، آن قاچاقچی حرفه ای امور مالی را ببین ، و هر چهار "ام" خبیث مایک را ببین ! اینهمه ببین ببینم ها بینطیر است و بحث برانگیز !

انگیزه بحث وقتی بیشتر میشود که گزارش زیر را بخوانید .

" اتحادیه اروپا تحریم های جدیدی را بر علیه کشور بحرانی ونزوئلا تصویب کرد . یازده نفر از مقامات بالای دولتی را در لیست ممنوعیت سفر و مسدود کردن اموال اشان قرار داد . اتحادیه اینان را به نقض حقوق بشر و تضعیف دموکراسی و نقض حکومت قانون متهم میکند . در میان این فونکسیونرهای دولتی تحریم شده معاون رئیس جمهور ، خانم دلسی الواینا رودریگوئز گومز هم قرار دارد . "

برقراری این تحریم ها از سوی اتحادیه علیه ونزوئلا (در ماه یونی Juni ) درست در همین زمانی است که ترامپ تحریمها علیه حکومت اسلامی را دوباره برقرار کرده است . ندیدیم کسی به دیدن کسی دیگر برود ! این اونو ببین و اونم اینو ببین را ندیدیم ! ندیدیم قاچاقچیان حرفه ای امور مالی را خبر کنند که چگونه میشود تحریم ها را دور زد ؟

این از این منظر و از منظر بالایی ها ، دولت ها و روابط اشان !

از منظر پائینی ها هم منظره کما بیش شبیه آنچه در بالا ذکر " خیر " اش رفت میباشد . از پائین هم مستقیم برویم سراغ افراد و سازمان ها و احزاب اپوزیسیون ایرانی ، بخش های سوسیالیست و کمونیست اش !



دربالا از زلزله و خانه خرابی و قربانیان صحبت شد . به احتمال زیاد به یاد می آورید که بعد از این توافق ، بخشی از این " باصطلاح " سوسیالیست و کمونیست چگونه و با چه تمسخر و تحقیری بر علیه ضد رژیمی بودن ، بر علیه سرنگونی طلبی ، و بر علیه حتی مفهوم انقلاب " انقلاب سواری و انقلاب سر پیچ بعدی " ، مقاله و نقاله پشت سرهم ردیف میکردند ، نوشتند و گفتند که رژیم هم به کلوب کشورهای متمدن پیوست ، رژیم هم وارد بازار جهانی شد ، و شما کمونیستهای ضد رژیمی ، شما سرنگونی طلبان سوسیالیست ، شما انقلابیون " سر پیچ بعدی " بروید و یک شغل "شرافتمندانه " دیگری برای خودتان دست و پا کنید ! از سر دلسوزی و خیر خواهی !

ضد رژیمی نبودن ، سرنگونی نخواستن و انقلابی نبودن شد شرافتمندانه ترین شغلی که آنان در بازار آنوقت میتوانستند برای خود دست و پا کنند ، و کردند ! این بخش سوسیالیست و کمونیست از اینکه حکومت اسلامی به جمع کشورهای متمدن می پیوست ، به بازار جهانی وصل و بقولی متعارف میشد ، خوشحال بودند و سرمست ! اینان هم به سبک و سیاق خودشان ، بدون اینکه با بوق و کرنا در تهران به استقبال ظریف بروند ، از توافق و برداشتن تحریمها و از اینکه دکان ضد رژیمی ها تخته ! سرنگونی طلبان تار و مار ! و انقلاب سر پیچ بعدی نیست شادمانی میکردند .

این سرخوشان بهمراه دیگر رفقای ضد امپریالیست رو به انقراض – این گروه ضد امپریالیست آن محفل برو و بچه های محور مقاومت را ببین ، این گروه و محفل و برو و بچه محور مقاومتی ، آن اساتید و دانشجویان سهمیه بسیج را ببین ، این گروه و محفل و برو و بچه و اساتید و دانشجویان سهمیه بسیجی ، آن جمع صد و پنجاه نفره و دویست و پنجاه نفره را ببین ، این سازمان ضد امپریالیست ، این و آن حزب ضد امپریالیست را ببین – اینان رویهمرفته تا پیش از توافق و برداشتن تحریمها یک دل و یک رای ، مثل خود حکومت و با ادبیات حکومتی ، ناله و زاری میکردند که ، آقا تحریمها وحشیانه است ! تحریمها ظالمانه است ! تحریمها ضد انسانی است ! عکس بچه روی تخت بیمارستان را در سایتها نشان میدادند که در نتیجه تحریمها (دارویی ) در حال مرگ است ( برای جنباندن احساسات و همراهی با رژیم ) ، تحریمها را بردارید آقا !

حالا نرو از کون حجج اسلام و آیات نظام حراست و حفاظت کن ، کی برو !

تحریمها شد محل ملاقاتTreffpunkt رفقای ضد امپریالیست با برادران ضد آمریکایی ! محل یکدلی و یکرایی ! محلی که آنان را به یاد روزهای " خوش " گذشته می انداخت که چگونه در جوار آخوند و زیر سایه آخوند ضد امپریالیستی مبارزه میکردند !

با زلزله ژنو تحریمها (بخشآ ) برداشته شد و همین بخش که تا دیروز یقه پاره میکرد "برای آخوند" که تحریمها را بردارید ، با وفور پیشنهادات سکسی ، صیغه ایی ، و ورود سران سوپر صنایع اروپایی به تهران حالا یقه پاره میکند برای " صنایع ملی " ! آی ایران غارت شد ، آی نفت مان را میخواهند مفت و مجانی ببرند ! مقاله درآمد ، آی این قرارداد توتال کلونیالیسم است ، آی بوئینگ ها را نخرید و نگذارید وارد ناوگان هوایی شود ، اسارت بار است ! و غیره و غیره

بالاخره چی میگی ؟ تجارت کنند یا تحریم کنند ؟ اِن و مِن هم نکن !

جالب است رفقای ضد امپریالیست از کشورهای امپریالیستی تقاضا میکنند ، میخواهند ، که " برای رفاه آخوند " تحریمها برداشته شود ، وحشیانه است و ظالمانه ! در اینجا جز به صف شدن پشت سر موگرینی و ماکرون و می و مرکل ( بعلاوه چین و روسیه ) راه دیگری ندارند ، و هیچ معنای دیگری ندارد جز اینکه این آخوندها و این حکومت هر چه خواستند تقدیم شان کنید ، همه امکانات فنی - صنعتی – نظامی ، و صنعت جاسوسی ، امکانات بانکی – مالی را در اختیار شان قرار دهید و هر قدر میتوانید در جهت تداوم و استحکام حکومت اسلامی حرکت کنید .

اصلآ روشن نیست که چرا ما کمونیستها که تقاضا داریم و میخواهیم سر به تن این حکومت اسلامی با همه مقامات ریز و درشت اش نباشد ، از کشورهای امپریالیستی بخواهیم و تقاضا کنیم که بروند و با حجج اسلام و آیات نظام معامله و تجارت کنند ! روشن نیست دقیقا بخاطر همین مه غلیظ ضد امپریالیستی است .

میگویند آخه دود تحریم ها به چشم مردم میرود ، مگه نشنیدی که پانصد هزار بچه عراقی در اثر تحریمها جان باختند ( این پانصد هزار بچه ، اگر تحریمی هم نبود ، خود صدام آنها را از بین میبرد ، در اثر فقر ! ) ، این جملات جزو محکم ترین و معمول ترین جملاتی است که از طرف رفع تحریمی ها می شنویم . و حتمآ عامیانه تکرار خواهند کرد ، حالا که وقت این حرفا نیست ، حالا شما هم بیا " ندیده بگیر گذشته ها را " ! ندیده بگیر حال و گذشته " چرکین و خونین " حکومت را و زیر رفع تحریمها امضاء بگذار ! اینجا دیگر پای مردم و منافع ملی و ملت در میان است . همین دوز و کلک قدیمی و آشنای کار بدستان ، اموال بدستان ، و صاحب منصبان نظام حاکم در همه جا و هر وقت که از سوی دیگران کار شان ، اموال شان ، منصب شان تهدید و با خطر مواجه میشود .

حال که بحث تجارت یا تحریم در میان است ، و در این میان اکثریت عظیمی از سوسیالیست ها و کمونیست ها خواهان رفع تحریمها ، برداشتن تحریمها هستند ، " از سر خیر خواهی " ، اقلیتی هم هست که میگوید به هیچ وجه با این سگ مذهبان ، با این آدمخوران اسلامی معامله و تجارت نکنید ، هیچگونه رابطه اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی با این جانوران حاکم برقرار نکنید .

امروزه پرچم تحریم حکومت اسلامی در دست آمریکائیها است ، ما با تاکتیک ترامپ " حداکثر فشار ، حداکثر امتیاز " آشنا هستیم ، میدانیم که او چگونه امروزه عاشق "همان راکت مَن کوچولو و چاقالو " شده است ، ترامپ : " او (کیم) به من نامه های زیبایی نوشته است ، این نامه ها با شکوه هستند ، ما عاشق یکدیگر شده ایم Er hat mir wunderschöne Briefe geschrieben und das sind großartige Briefe . Wir haben uns verliebt . " ، و تعجبی هم نخواهیم کرد که فردا هم عاشق خامنه ایی و یا روحانی شود ، اما تا آنوقت و تا همین حد و تا زمانیکه چماق تحریمها را بالای سر حکومت اسلامی نگه میدارد همراه اقلیتی از کمونیستهای ایرانی ، برای این اقلیت کمونیست فرقی هم نمیکند که کی هست و چه جایگاهی در جهان امروز دارد ، چینی ها طرف تحریمها را بگیرند ، میگوئیم درود بر مائو ، روسها باشند ، میگوئیم زنده باد رفیق استالین ! برای ما آنچه اهمیت دارد این است که ، اینکه دیگران هیچگونه رابطه "دوستانه" سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی با این سگ مذهبان نداشته باشند !

خلاصه اش کنیم و کوتاه ، بدون اِن و مِن !

همه نقدها بسوی دولت خودی ، و همه تفنگها هم بسوی حکومت خودی ! دولت و حکومت خودی که با کارگران ، با فقرا ، با معلمان و بازنشستگان ، با زنان و کودکان و جوانان ، و کوتاه و فشرده با اکثریت عظیم جامعه بیگانه است .



 20.10.2018



 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد